داریوش اسدزاده از خانه سبز تا یتیم خانه ایران سیری درخشان دارد/بازیگر مهربان سینمای ایران نقش های ماندگاری را رقم زد+ عکس
داریوش اسدزاده بازیگر پیشکسوت کشورمان با قلبی مهربان و ایفای نقش هایی که همیشه قلب مهربان او در آن نقش ها دیده می شود، همواره در روح و جان مخاطبان خاطره شیرینی را بر جای گذاشته است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، داریوش اسدزاده بازیگر پیشکسوت کشورمان با قلبی مهربان و ایفای نقش هایی که همیشه قلب مهربان او در آن نقش ها دیده می شود، همواره در روح و جان مخاطبان خاطره شیرینی را بر جای گذاشته است.
داریوش اسدزاده در اولین روز از آذرماه در کرمانشاه متولد شد.
وی از حدود ۲۰ سالگی اقدام به ورود به عرصه بازیگری نمود و تأثیر گذارترین اثر نمایشی وی را میتوان مجموعه تلویزیونی خانه سبز و همچنین سمندون دانست. وی در حال حاضر مشغول بازی در پروژههای سینمایی متعدد و نگارش کتاب تهران قدیم به روایتی نو که از زبان هیچیک از نویسندگان به تحریر در نیامده است و همچنین نگارش تاریخ سینما را در دست دارد.
او از ابتدا به کارهای هنری علاقه زیادی داشت، در کودکی به همراه پدرش به دیدن تئاتر میرفت. هر هفته درسش را بخوبی میخواند تا پدرش برای تشویقش، او را به دیدن تئاتر ببرد بعدها که بزرگتر شد عاشق هنر شد. در جوانی ویلون مینواخت و طبع شعر هم داشت.
نگاه بد مردم آن زمان به هنر، مانع نشد تا او از عشق به هنر خود دست بردارد. او پس از پایان دوره دبیرستان همزمان با کار در وزارت دارایی به تحصیل در دبیرستان هنرپیشگی پرداخت. او از همان ابتدا کار هنری خود را جدی گرفت و با توجه به اینکه کارمند دولت بود و پست و مقامهای مهمی را برعهده داشت در آخر به علت ترافیک در کار هنری، تقاضای بازنشستگی خود را در سال ۱۳۴۸ داد و پس از آن به کار هنری که به آن علاقه داشت پرداخت.
او از سال ۲۱ کار در تئاتر را با بازیگری کارگردانی و نویسندگی در تئاتر نصر و دهقان (لاله زار) شروع کرد و اولین بازی حرفهای را از سال ۱۳۲۱ با نمایشی به نام لیلی و مجنون کمدی که فکری کارگردان آن بود شروع کرد. تئاتر تهران اولین جایی بود که در آن بازی کرد. این تئاتر اولین مکان ثابت و دائمی بود که در ایران برای تئاتر کلاسیک ساخته شده بود.
پس از آن در سال ۱۳۲۸ کار در سینما را با فیلم همسر مزاحم شروع کرد. او همچنین در سال ۱۳۳۵ از طرف اداره کل هنرهای زیبای ایران برای بزرگترین فستیوال بینالمللی تئاتر عازم فرانسه شهر پاریس شد و به مدت سه ماه به تحقیق مطالعه پرداخت.
پس از بازگشت او به ایران از طرف رادیوی ملی دعوت بکار شد. از آنجایی که او به تئاتر علاقهٔ زیادی داشت به نویسندگی و کارگردانی نمایشنامههایی چون: ازدواج فوری، سه زندانی، هنرپیشه، پرواز دخترها، میشل استراگف و مسیو ژوزف و... که تعداد آنها به ۲۰ نمایشنامه میرسد و ایفای نقش در ۲۰۰ نمایشنامه پرداخت.
در بازدیدی که هنرمندان آمریکایی از تئاترهای ایران داشتند هنر او (کارگردانی، نویسندگی، و بازیگری) در دید آن ها منحصر به فرد آمد و در سال ۱۳۴۶ به دعوت یک کمپانی فیلم سازی کشور آمریکا در شهر مینیاپولیس رهسپار آمریکا شد و در فیلم (در آمریکا اتفاق افتاد) که مضمون پلیسی داشت و تهیه کنندگی آنرا کرول کتلسون برعهده داشت و داریوش اسدزاده در آنجا به نویسندگی و ایفای نقش پرداخت و در همان سالها این فیلم در ایران به اکران عمومی درآمد.
شایان به ذکر است که او جوایز متعددی را به خود اختصاص داد که میتوان جایزه دریافتی از پروفسور دیویدسن که استاد تئاتر در آمریکا بود و به دعوت وزارت فرهنگ و هنر و دانشگاه تهران به ایران آمده بود و بواسطهٔ نقشی که داریوش اسدزاده در تئاتری به نام شهر ما بازی کرد و جایزه را بدست آورد.
او در سال ۱۳۵۱ به عضویت هیئت مدیرهٔ سندیکای سینمای ایران درآمد. در سال ۱۳۵۵ به تشویق پروفسور دیویدسن جهت مطالعه و پژوهش در امور تئاتر به آمریکا رهسپار شد و در سال ۱۳۶۵ به ایران بازگشت و در عرصهٔ بازیگری در تئاتر و سینما به ایفای نقش پرداخت.
او در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ به ریاست انجمن بازیگران ایران منصوب شد و همچنین به مدت پنج دوره عضویت داوران خانهٔ سینما را بر عهده داشت. نگارش در زمینهٔ تاریخ تئاتر از جمله فعالیتهای مورد علاقهٔ او بوده که میتوان به کتابهای سیری در تاریخ تئاتر ایران و خواندنیهای تاریخی (برگهای خواندنی) اشاره کرد کتاب دیگری که در دست نگارش دارد، تاریخ تئاتر ایران از لاله زار تا شانزلیزه نام دارد. او همچنین جوایز و تقدیرنامههای فراوانی را از دولت مردان، استادان و صاحب نظران دریافت نموده است. او دارای دکتری درجهٔ یک هنری از طرف وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی نیز میباشد.
داریوش اسدزاده برای فعالیت در عرصههای هنری مشوقی نداشت. هر چه بود علاقه و پشتکار خودش بود. البته بعدها که بیشتر روی صحنه رفت، تشویق مردم و دست زدنها و حمایتهایشان، تنها و بهترین مشوق او بود.
پدرش که خود او را با هنر نمایش آشنا کرده بود به شدت با کار هنری مخالف بود واز او توقع داشت تا صاحب مقام و منصب شود وقتی متوجه شد که او مشغول کاری هنری است اورا از خانه بیرون کرد. بعد از یک ماه با وساطت اقوام به خانه برگشت اما پدرش همچنان با او قهر بود و تا ۸–۷ ماه با او حرف نمیزد.
او چون از مخالفت پدرش مطلع بود در خفا و دور از چشم او وارد این کار شد. یعنی بعد از اتمام دوره دبیرستان وارد هنرستان هنرپیشگی شد که تازه تأسیس شده بود و همزمان برای خاطرجمعی پدرش به دانشگاه هم رفت. پدرش تازه بعد از دومین یا سومین اجرای او که یک اجرای رادیویی بود متوجه کارش شد. اما بعدها وقتی پدرش پیشرفت او را در این عرصه دید اورا همراهی میکرد.
از جمله آثار سینمایی این هنرمند می توان به فیلم های زیر اشاره کرد:
• ۱۳۹۳ - رفقای خوب
• ۱۳۹۳ - یتیمخانه ایران
• ۱۳۹۳ - مرگ در میزند
• ۱۳۹۳ - سلام پدر بزرگ
• ۱۳۹۱ - ساکن کلبه چوبی
• ۱۳۹۰ - دوازده صندلی
• ۱۳۹۰ - قلادههای طلا
• ۱۳۸۷ - خاطره
• ۱۳۸۶ - جعبه موسیقی
• ۱۳۸۴ - این ترانه عاشقانه نیست
• ۱۳۸۴ - ستارهها ۳: ستاره بود
• ۱۳۸۱ - آبادان
• ۱۳۸۱ - کفشهای جیرجیرکدار - شاپور قریب
• ۱۳۷۸ - بوی کافور، عطر یاس - بهمن فرمان آرا
• ۱۳۷۳ - روز شیطان - بهروز افخمی
• ۱۳۷۳ - سفر بهخیر - داریوش مودبیان
• ۱۳۷۲ - بلوف - ساموئل خاچیکیان
• ۱۳۷۲ - شاهین طلایی - قدرتالله صلحمیرزایی
• ۱۳۷۲ - همسر - مهدی فخیم زاده
• ۱۳۷۱ - رابطه پنهانی - جهانگیر جهانگیری
• ۱۳۷۰ - دو نیمه سیب - کیانوش عیاری
• ۱۳۶۸ - زمان از دست رفته - پوران درخشنده
• ۱۳۶۷ - آخرین لحظه
• ۱۳۶۷ - ارثیه
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *