جمشید مشایخی: من منتظر رفتنم، عمرم را کرده ام / ایرج راد: والی هنرمندی بی حاشیه بود
مراسم تشییع پیکر زنده یاد جعفر والی با حضور هنرمندان و مسئولان هنری برگزار شد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، مراسم تشییع پیکر جعفر والی پیشکسوت عرصه هنر نمایش، صبح امروز 29 آذرماه با حضور هنرمندان و دوستداران وی، همچنین با اجرای اصغر همت در تالار وحدت آغاز شد.
علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد، مهدی شفیعی مدیرکل هنرهای نمایشی، جمشید مشایخی، اصغر همت،امیر شهاب رضویان، شهرام کرمی، اتابک نادری، آیدین اغداشلو، سعید داخ، اکبر زنجانپور و هادی مرزبان از جمله هنرمندانی هستند که در این مراسم حضور دارند.
این مراسم با قرائت قرآن کریم آغاز شده و سپس اصغر همت به عنوان مجری و اولین سخنران مراسم گفت: تک ستارههایی که سوختند و ساختند و برای نسل تئاتر بضاعت بودند و هستند؛ مرحوم جعفر والی قصد داشت با هرمز هدایت و ایرج راد کاری را بازسازی کند، امیدواریم این عزیزان آخرین اثر او را روی صحنه ببرند.
جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت عرصه سینما و تئاتر پس از حضور روی سن گفت: نمایش را در کنار ایشان بودم و در کارهایش حضور داشتم.
وی ادامه داد: چرا باید دروع بگوییم، وقتی فردی از ما از دنیا می رود، می گوییم بی نظیر بود، چرا وقتی هستند نگفتید؟ من منتظر رفتنم، عمرم را کردم، از این دروغگوییها دست برداریم.
علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد با ابراز تاسف از این اتفاق گفت: هر زمان خدمتش می رسیدیم از او می آموختم، او از بزرگان سپهر تئاتر بود، همانطور که آقای مشایخی اشاره کردند هرچه داریم از این بزرگان داریم.
وی افزود: با همه محدودیتها تلاش می کنیم شرایط را برای هنرمندان مهیا کنیم شرایط تئاتر نسبت به گذشته بهتر است، امیدوارم نمایشنامه «در گوش سالمم زمزمه کن» استاد روی صحنه برود، مرحوم والی با ذوق پیگیر تئاتر بود، هنرمند هر قدر عمر کند، باز کم است، هنرمند چشمه خروشان است.
پس از آن پیام فخری خوروش، محمدعلی کاشورز و علی نصیریان در این مراسم خوانده شد. خوروش در بخشی از پیام خود گفت: ای کاش نفر بعدی من باشم تا دیگر داغ عزیزانم را نبینم.
ایرج راد نفر بعدی بود که برای ایراد سخنرانی روی صحنه رفت و گفت: عزیزی اینجا 65 سال از عمرش را صرف فرهنگ و هنر مملکت کرد و تا آخرین نفس هایش برای هنر دل سوزاند و کار کرد. خیلیها حاشیه دارند و به رخ کشیدن دارند، اما او خاموش خدمتگرار بود. چه بخواهند و چه نخواهند نام جعفر والی افتخار تاریخ هنر نمایش خواهد بود، این همه عشق بدون تمنا و خواسته؛ علاقه، صداقت، صفا، پاکی، و... همه چیز اینجا ساری و جاری است و خواهد بود.
وی افزود: او هر روز میزبان ما در خانهاش برای تمرین تئاتر بود، سرزنده و شاداب. اینقدر با علاقه کار میکرد که حتی صبحانه نخورده کار را پیش میبرد و فراموش میکرد دارویش را استفاده کند. این همه علاقه اینجا خوابیده است اما زنده و روحش همچنان خدمتگزار هنر و فرهنگ خواهد بود. افتخار میکنم تمرینی که داشتیم را با آنچه که مدنظر استاد بود و دیدگاه و تحلیلش بتوانم به ثمر برسانم. از تمام زحمات «علی بیغم» تشکر میکنم و دستش را میبوسم.
اکبر زنجانپور هنرمند عرصه تئاتر و سینما درباره شخصیت جعفر والی گفت: شخصیت هر انسان از نگاهش هویدا است ایشان نگاه مهربان وعمیقی داشت و هر کسی را جذب میکرد، افتخار دارم اولین کار حرفهایم را در تئاتر سنگلج با ایشان آغاز کردم به نام «بامها و زیربامها» اثر غلامحسین ساعدی، ایشان از من دعوت کرد و با او همراه شدم، کار درخشانش «شنل» باعث شد در تمام شهرهای تهران برویم، علاوه بر اینکه به خانواده این عزیز تسلیت میگویم باید به من هم تسلیت بگویید، روزگار سختی است.
سعید پورصمیمی با بی حاشیه خواندن جعفر والی گفت: :من هم به نوبه خودم به همه هنرمندان این عرصه تسلیت میگویم، از مهمترین خصیصه این هنرمند بیحاشیه بودن ایشان بود، بدون صدا و جنجال کار میکرد و به بهترین شکل ممکن. بدون شک جعفر والی تأثیرگذارترین کارگردان بر نسل جوان پرچمدار تئاتر ایران است و نمیتوان او را نادیده گرفت. خوب بود و خوش درخشید.
محمود دولت آبادی آخرین نفری بود که روی سن آمد و برای والی دست نوشته ای خواند: «والی هنرمند تئاتر ایران، حال دیگر بیاضطراب به خواب میروی، از ناشد، ناشد نمایش بیخیال از اینکه صحنه چه میشود، نور کجاست، دکور چه، در تئاتر چه رخ میدهد، وقتی پرتاب شدهای به آن سوی کره زمین، گشاده رو لبخند میزنی، میان آدمیانی که ما بودیم عهد ناگفته و نانوشته وجود داشت، در باب آدم بودن و آدم شدن، بیشتر تو خود همان بودی، تو در عین حال نمونهای از فطرت در هنر تئاتر ایران، این فطرت 30 ساله، امسال تو را به زانو در نیاورد در غربت، در نبود امثال تو هنر تئاتر این کشور به خاک خوابانیده شد، با دست و بازوان، فریب ماند و باز تا کی دوباره برآید تئاتر با چنان شور آموختن، آن دلدادگی و انسجام و گذشت و رفاقت باری سنگینتر بر دوش شیفتگان اکنون تا چه پیش آید به خانواده، فرزندانت، به خودم و جویندگان تئاتر کشور تسلیت میگویم.»
در انتهای این مراسم پس از خواندن نماز میت پیکر جعفر والی به سوی قطعه هنرمندان بهشت زهرا (ص) تهران تشییع شد.
علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد، مهدی شفیعی مدیرکل هنرهای نمایشی، جمشید مشایخی، اصغر همت،امیر شهاب رضویان، شهرام کرمی، اتابک نادری، آیدین اغداشلو، سعید داخ، اکبر زنجانپور و هادی مرزبان از جمله هنرمندانی هستند که در این مراسم حضور دارند.
این مراسم با قرائت قرآن کریم آغاز شده و سپس اصغر همت به عنوان مجری و اولین سخنران مراسم گفت: تک ستارههایی که سوختند و ساختند و برای نسل تئاتر بضاعت بودند و هستند؛ مرحوم جعفر والی قصد داشت با هرمز هدایت و ایرج راد کاری را بازسازی کند، امیدواریم این عزیزان آخرین اثر او را روی صحنه ببرند.
جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت عرصه سینما و تئاتر پس از حضور روی سن گفت: نمایش را در کنار ایشان بودم و در کارهایش حضور داشتم.
وی ادامه داد: چرا باید دروع بگوییم، وقتی فردی از ما از دنیا می رود، می گوییم بی نظیر بود، چرا وقتی هستند نگفتید؟ من منتظر رفتنم، عمرم را کردم، از این دروغگوییها دست برداریم.
علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد با ابراز تاسف از این اتفاق گفت: هر زمان خدمتش می رسیدیم از او می آموختم، او از بزرگان سپهر تئاتر بود، همانطور که آقای مشایخی اشاره کردند هرچه داریم از این بزرگان داریم.
وی افزود: با همه محدودیتها تلاش می کنیم شرایط را برای هنرمندان مهیا کنیم شرایط تئاتر نسبت به گذشته بهتر است، امیدوارم نمایشنامه «در گوش سالمم زمزمه کن» استاد روی صحنه برود، مرحوم والی با ذوق پیگیر تئاتر بود، هنرمند هر قدر عمر کند، باز کم است، هنرمند چشمه خروشان است.
پس از آن پیام فخری خوروش، محمدعلی کاشورز و علی نصیریان در این مراسم خوانده شد. خوروش در بخشی از پیام خود گفت: ای کاش نفر بعدی من باشم تا دیگر داغ عزیزانم را نبینم.
وی افزود: او هر روز میزبان ما در خانهاش برای تمرین تئاتر بود، سرزنده و شاداب. اینقدر با علاقه کار میکرد که حتی صبحانه نخورده کار را پیش میبرد و فراموش میکرد دارویش را استفاده کند. این همه علاقه اینجا خوابیده است اما زنده و روحش همچنان خدمتگزار هنر و فرهنگ خواهد بود. افتخار میکنم تمرینی که داشتیم را با آنچه که مدنظر استاد بود و دیدگاه و تحلیلش بتوانم به ثمر برسانم. از تمام زحمات «علی بیغم» تشکر میکنم و دستش را میبوسم.
اکبر زنجانپور هنرمند عرصه تئاتر و سینما درباره شخصیت جعفر والی گفت: شخصیت هر انسان از نگاهش هویدا است ایشان نگاه مهربان وعمیقی داشت و هر کسی را جذب میکرد، افتخار دارم اولین کار حرفهایم را در تئاتر سنگلج با ایشان آغاز کردم به نام «بامها و زیربامها» اثر غلامحسین ساعدی، ایشان از من دعوت کرد و با او همراه شدم، کار درخشانش «شنل» باعث شد در تمام شهرهای تهران برویم، علاوه بر اینکه به خانواده این عزیز تسلیت میگویم باید به من هم تسلیت بگویید، روزگار سختی است.
سعید پورصمیمی با بی حاشیه خواندن جعفر والی گفت: :من هم به نوبه خودم به همه هنرمندان این عرصه تسلیت میگویم، از مهمترین خصیصه این هنرمند بیحاشیه بودن ایشان بود، بدون صدا و جنجال کار میکرد و به بهترین شکل ممکن. بدون شک جعفر والی تأثیرگذارترین کارگردان بر نسل جوان پرچمدار تئاتر ایران است و نمیتوان او را نادیده گرفت. خوب بود و خوش درخشید.
محمود دولت آبادی آخرین نفری بود که روی سن آمد و برای والی دست نوشته ای خواند: «والی هنرمند تئاتر ایران، حال دیگر بیاضطراب به خواب میروی، از ناشد، ناشد نمایش بیخیال از اینکه صحنه چه میشود، نور کجاست، دکور چه، در تئاتر چه رخ میدهد، وقتی پرتاب شدهای به آن سوی کره زمین، گشاده رو لبخند میزنی، میان آدمیانی که ما بودیم عهد ناگفته و نانوشته وجود داشت، در باب آدم بودن و آدم شدن، بیشتر تو خود همان بودی، تو در عین حال نمونهای از فطرت در هنر تئاتر ایران، این فطرت 30 ساله، امسال تو را به زانو در نیاورد در غربت، در نبود امثال تو هنر تئاتر این کشور به خاک خوابانیده شد، با دست و بازوان، فریب ماند و باز تا کی دوباره برآید تئاتر با چنان شور آموختن، آن دلدادگی و انسجام و گذشت و رفاقت باری سنگینتر بر دوش شیفتگان اکنون تا چه پیش آید به خانواده، فرزندانت، به خودم و جویندگان تئاتر کشور تسلیت میگویم.»
در انتهای این مراسم پس از خواندن نماز میت پیکر جعفر والی به سوی قطعه هنرمندان بهشت زهرا (ص) تهران تشییع شد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *