رمانی از جمال غیطانی به ایران آمد/ «زینی برکات» در تهران
این کتاب که از روی آن مجموعهای تلویزیونی نیز ساخته شده در سال ۱۹۷۴ منتشر شد و داستانش در اواخر دوره مملوکها در قرن شانزدهم میلادی در قاهره میگذرد اما بسیاری این کتاب را انتقادی سربسته از حکومت جمال عبدالناصر میدانند.
در «زینی بركات» که به اکثریت زبان های دنیا ترجمه شده است، شاهد حركت جمال غیطانی به سوی رمان شرقی متمایزی هستیم؛ گونهای رمان – تاریخ جدید با شكلی كه میكوشد واقعیتی پیچیده و درهم تنیده را از خلال میراث نوشتاری كهن و به طور مشخص با تكیه بر تاریخ عرب ترسیم کند.
زینی بركات جهانی روایی را میسازد، كه امنیت در آن متلاشی شدهاست؛ حكومتی كه براساس دستگاه امنیتی خود پایهگذاری شده و مانند «افتخاری سلطنتی» معرفی میشود، حكومتی با دستگاههای عریض و طویل اما از درون پوسیده، كه فساد و رشوه خواری و فقر و ثروتهای بیحد و حصر از نشانههای آن است. حكومتی كه با دستهای از محتكران و سود جویان از یك سو و خانههای فساد از سویی و دانشجویان علم و كلام و آزادیخواهان از سوی دیگر محاصره شده است؛ طرح روایتی از تناقضات و نزاعهای خانگی - حکومتی، با سر دسته جاسوسانی به نام «زكریا بن راضی».
زکریا، شخصیتی قدرتمند با نیرویی شبه اسطورهای و مانند حکمرانی شعبده گر، آماده هر گونه نیرنگ و به دام انداختن انسانها است. او تصویری است از دیكتاتوری كه در هر امری دخالت میكند و بر همه چیز نظارت دارد، حتی برشخصیترین و دقیقترین اسرار مردمان سرزمینش.
جمال غیطانی نویسنده این اثر که آموزشدیده طراحی فرش بود، در بیست و چندی سالگی وارد عرصه روزنامهنگاری و سپس نوشتن داستانهای تاریخی شد. او از نویسندگان جهان عرب بود که موضعگیریهای سیاسی بارزی داشت که در بسیاری از کارهای او بازتاب یافته است. غیطانی همچنین به عنوان روزنامهنگار از جنگهای اعراب و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۷۳ نیز گزارش تهیه کرده است.
غیطانی در منهرماه سال جاری و در ۷۰ سالگی درگذشت.
در بخشی از این رمان زنی برکات که به بسیاری از زبانهای دنیا نیز ترجمه شده میخوانیم: حال و روز مردم مصر پریشان است، چهره قاهره غریب شده و با آنچه كه در سفرهای قبلی دیده بودم بسیار تفاوت کرده است. حرفهای مردم نیز تغییر کرده است. من با زبان و لهجههای سرزمینشان آشنا هستم. در نگاهم، چهره قاهره شبیه بیماری در حال گریه است، یا مثل زنی وحشتزده، که از تجاوز در آخر شب هراسان است. آسمان هم صفای خود را از دست داده و با مه آمده از سرزمینهای دور، گرفته و ماتم زده و سیاه شده است. یاد شهرهای كوچك وبا زده هند میافتم. هوا از رطوبت شرجی سنگین شده است، انگار خانهها در انتظار تقدیر ناشناختهای هستند كه دیر یا زود بر سر آنها فرود میآید.»
این کتاب با ترجمه رضا عامری و با قیمت ۱۷۰۰۰ تومان منتشر شده است.