مدافع حرم

هدیه را که باز کردم، یک تکه کاغذ لای آن بود. چند بیت شعر بود که قافیه مهدیه داشت.
کد خبر: ۴۹۳۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۴

وسط خیابان بودم که با من تماس گرفت. با حالتی ناراحت و گرفته خبر تصادف یکی از دوستانش را داد.
کد خبر: ۴۹۳۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۳

بسیار احساساتی و عاطفی بود. از آن دست آدم‌هایی بود که احساسات خود را عملی نشان می‌داد.
کد خبر: ۴۹۳۲۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

کلیددار اتاق سیستم صوتی دبیرستان بود. تا چشم مسئولین را دور می‌دید با همدستی بقیه دوستانش وارد نمازخانه می شدند و با روشن کردن سیستم صوتی، مداحی می‌خواندند و سینه زنی می‌کردند.
کد خبر: ۴۹۳۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۱

در دوران تحصیلی راهنمایی آثار تربیتی خانواده به خوبی در او نمایان شد و پس از اتمام دوران راهنمایی با مشاوره و توصیه مدیر مدرسه که روی اعتقادات بچه‌ها کار می‌کرد، او را در مدرسه‌ای که همین هدف را داشت، ثبت نام کردند.
کد خبر: ۴۹۳۲۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۹

دوم دبیرستان بود اولین بارش بود که تنها می رفت. وقتی از بیت برگشت، چشم‌ها و صورتش قرمز شده بودند.
کد خبر: ۴۹۳۲۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۸

ترس و وحشت عجیبی بین مردم افتاده بود. کسی جرأت نداشت کاری کند. محمدرضا سریع خودش را وارد معرکه کرد تا مانع شود.
کد خبر: ۴۹۳۲۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۷

در تربیت فرزندانم سعی کردم با آنها حرف بزنم و از روش و مشی شهدا و خاطرات گذشته برایشان بگویم.
کد خبر: ۴۹۳۲۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۶

جای چند نفر کار می‌کرد. کلنگ می‌زد. بیل می‌زد. خاک را به جایی دیگر منتقل می‌کرد، بمب انرژی بود.
کد خبر: ۴۹۳۲۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۵

ک فیلم به من نشان داد که دوستانش با گوشی گرفته بودند. زنگ‌های تفریح یا ورزش او در راهرو خیز بر می‌داشت و با پرشی بلند دستش را به قاب مهتابی می‌زد.
کد خبر: ۴۹۳۲۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۳

فرزندان شهدای مدافع حرم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال حضور یافتند.
کد خبر: ۴۹۳۱۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۲

دوره راهنمایی‌اش حرکات خطرناکی می‌کرد و نگرانی‌ها دو برابر شده بود که به خودش آسیبی نرساند.
کد خبر: ۴۹۲۶۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۱

همیشه قد بلندش را دوست داشت، اما از کم پشت بودن ریشش می‌نالید.
کد خبر: ۴۹۱۹۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۰

محمد رضا بیدار بود اما از ترس جنب نمی‌خورد، آن لحظه تنها کاری که توانستم انجام دهم این بود که چند بار پشت سر هم دست بزنم.
کد خبر: ۴۹۱۹۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۸

سختی و کمبود زیادی داشت، خیلی‌ها جا می‌زدند و کم می‌آوردند، اما مشقت‌های این سفرها از محمدرضا آدمی ساخته بود که بتواند در برابر مشکلات صبور باشد، کم توقع باشد، قناعت کند، تلاشگر و هدفمند باشد.
کد خبر: ۴۹۱۲۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۷

مهدیه تصمیم گرفت تا امر به معروف کند سمت خانه همسایه رفت، محمد که نسبت به خواهرش تعصب داشت، رفت و مراقب او بود که اگر اتفاقی برایش افتاد، کمکش کند.
کد خبر: ۴۹۰۶۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۴

دوران کودکی اگر از جایی حرف زشت یاد می‌گرفت و در خانه تکرار می‌کرد، می‌گفتم دهانت کثیف شده و می‌خواستم برود و دهانش را بشوید.
کد خبر: ۴۸۹۸۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۳

اواخر رکعت بود که متوجه شدم محمدرضا نیست. با نگرانی نمازم را تمام کردم. محمدرضا را از صف اول بغل کردم و به سرعت از مسجد خارج شدم.
کد خبر: ۴۸۹۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۲

دوران شیرخوارگی محمدرضا، سوره «طه» را می‌خواندم و به او شیر می‌دادم.
کد خبر: ۴۸۹۸۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۱

پیکر شهید «سید سلیم حسینی» سه سال پس از شهادت در شهرستان شهریار تشییع و به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۸۹۶۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۰۹