بافتهای فرسودهی پایتخت؛ میانپردهای پر اضطراب
چرا با وجود انبوه وعدهها برای رفع مشکلات مربوط به بافتهای فرسوده و ساختمانهای ناایمن در پایتخت تا به حال اقدامی اساسی در این زمینه به انجام نرسیده است؟
- ماههای پایانی سال پیش بود که انتشار خبری دربارهی شناسایی ۳۳ هزار ساختمان ناایمن در شهر تهران قرینهای شد تا موج دوبارهای از دلواپسیها برای تکرار فاجعهای از جنس ساختمان پلاسکو در بگیرد. حالا کمتر از یک سال که از درآمدن آن خبر میگذرد شنیدن اخباری از وقوع زمین لرزههای خُرد و کم عمق در حومه و حوالی پایتخت باز هول و هراسی به جان میاندازد که تهران هنوز برای تاب آوردن برابر زلزله یا هر پیشامد دیگری تمهید و تدارک کافی ندارد.
کارشناسان، این زمین لرزههای سبک و ناچیز را گواه تحرک گسلهای خطرناکی گرفته اند که احتمال بروز زلزلهای با مقیاس بزرگتر را قوت میبخشد. چه آنکه پایتخت کشورمان به رغم وجود شمار زیادِ ساختمانهای ناایمن و بافتهای فرسوده و ناپایدار جانی برای ایستادن مقابل چنین حادثهی هولناکی نخواهد داشت. با چنین بساطتی حتی در گرفتن زمین لرزهای با عمق و مقیاس متوسط هم میتواند شمار قربانیان را به اوج انبوهی برساند و فاجعهای بسازد که میلیونها شهروندِ پایتخت نشین را گرفتار ابتلائات و پریشانی هایش کند.
نگرانی از وجود بافتهای فرسوده و ساختمانهای ناایمن در پایتخت و مقاوم نبودن ساختمانها در برابر حوادثی نظیر زلزله را که با جعفر بندی شربیانی، عضو هیات رئیسه شورای اسلامی شهر تهران درمیان میگذاریم در پاسخ به میزان مواجههی پایتخت با پدیدار زلزله را گریزناپذیر میداند: مسالهی وقوع زلزله در تهران یک موضوع اجتناب ناپذیر به شمار میآید. در دورههای مختلف مدیریت شهری هم همیشه مباحثی پیرامون این موضوع مطرح بوده است. واقعیت این است که بافت زمین شناسی تهران زلزله خیز است. برای همین لازم است تا ما در همهی زمینهها از آمادگی کافی برخوردار باشیم. این لزوم آمادگی داشتن هم شامل مسائل مربوط به امداد و نجات میشود و هم درمورد مساله اقدامات پیشگیرانه باید مورد توجه قرار بگیرد. یعنی ما باید دنبال این باشیم تا در موقعیت پیش از وقوع زلزله مسائلی نظیر ارائه آموزشهای لازم و نیز مقاوم سازی ساختمانها را پیگیری کنیم.
بیشتر بخوانید:
همیشه باید نگران وقوع زلزله یا سیل در تهران باشیم
اما چرا با وجود انبوه وعدهها برای رفع مشکلات مربوط به بافتهای فرسوده و ساختمانهای ناایمن در پایتخت تا به حال اقدامی اساسی در این زمینه به انجام نرسیده: باید به یاد داشته باشیم که بافت فرسودهی تهران چیزی حدود چهار هزار هکتار را شامل میشود. درواقع باید بپذیریم که بافت فرسودهی تهران بسیار گسترده است. این را هم از یاد نبریم که این فرایند فرسودگی بافتهای ساختمانی تهران طی یک یا دو روز اتفاق نیفتاده است. برای همین این توقع که در یک یا دو دوره از مدیریت شهری مشکل این بافتها حل بشود توقع واقع بینانهای نخواهد بود. پس باید بپذیریم صحبتها و بررسیهایی که صورت میگیرد نمیتواند در یک مقطع زمانی کوتاه و با سرعت زیاد منجر به اقدام نهایی برای برطرف کردن مشکل بافتهای فرسوده بشود. اما در این هم تردیدی نیست که ما باید برنامه ریزیهایی داشته باشیم تا قوانینی وضع بشود که برای آیندگان هم این الزام را داشته باشد که روند در پیش گرفته شده برای بهبود وضع بافتهای ساختمانی فرسوده و نوسازی این بافتها پی گرفته بشود.
روی کار آمدن شورای شهر ششم برای بسیاری به معنای کنار گذاشتن سیاستهای دورهی پنجم و تکرار دوره چهارم مدیریت شهری پایتخت بود. شربیانی، اما رویکرد شورای شهر ششم به موضوع بلندمرتبه سازیها را مبتنی بر تلاش برای یافتن راه سومی میداند که خود آن را نقطهی بهینه مینامد: عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران درباره رویکرد مدیریت شهری دوره ششم نسبت به موضوع بلندمرتبه سازیها در پایتخت گفت: موضوع بلند مرتبه سازی ارتباط مستقیمی با حوزه درآمدهای شهرداری دارد. از اساس حوزه معماری و شهرسازی دارای یک رابطهی مستقیم با مسالهی درآمدزایی شهری است. ما در دورهی ششم مدیریت شهری تهران در موضوع بلند مرتبه سازیها به دنبال نقطهی بهینه هستیم. در دو دورهی گذشتهی مدیریت شهری تهران دو رویکرد و روش برای مواجهه با موضوع بلندمرتبه سازیها شکل گرفته بود. حالا ما به دنبال این هستیم تا نقطهی بهینهی این دو روشی که شهر تهران در دو دوره قبلی مدیریت شهری تجربه کرده را پیدا کنیم.
اما این نقطهی بهینهی مد نظر عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر به چه معناست: آیا ما دنبال این ادعا هستیم که مانند مدیریت شهری دورهی پنجم بگوییم ما نمیخواهیم هزینههای مدیریت شهر را از طریق درآمدزایی در حوزه شهرسازی تامین کنیم؟ و بعد که این ادعا را مطرح کردیم در خلال بررسیها با واقعیتها روبرو بشویم و ببینیم که ۷۶ درصد درآمدهای مدیریت شهری از همین حوزهی شهرسازی فراهم شده است. ما دنبال طی کردن چنین مسیری هستیم یا اینکه مثل دورهی چهارم مدیریت شهری بگوییم ما هیچ ابایی از بالا بردن ساخت و سازها و شهر فروشی نداریم و دست به تراکم فروشی بزنیم؟ پاسخ این است که ما هیچ کدام از این دو مسیری که در دو دوره گذشتهی مدیریت شهری طی شده را در پیش نخواهیم گرفت. ما در مدیریت شهری ششم دنبال این هستیم تا نقطهی بهینهی این دو روش را پیدا کنیم.
اما چرا با وجود انبوه وعدهها برای رفع مشکلات مربوط به بافتهای فرسوده و ساختمانهای ناایمن در پایتخت تا به حال اقدامی اساسی در این زمینه به انجام نرسیده: باید به یاد داشته باشیم که بافت فرسودهی تهران چیزی حدود چهار هزار هکتار را شامل میشود. درواقع باید بپذیریم که بافت فرسودهی تهران بسیار گسترده است. این را هم از یاد نبریم که این فرایند فرسودگی بافتهای ساختمانی تهران طی یک یا دو روز اتفاق نیفتاده است. برای همین این توقع که در یک یا دو دوره از مدیریت شهری مشکل این بافتها حل بشود توقع واقع بینانهای نخواهد بود. پس باید بپذیریم صحبتها و بررسیهایی که صورت میگیرد نمیتواند در یک مقطع زمانی کوتاه و با سرعت زیاد منجر به اقدام نهایی برای برطرف کردن مشکل بافتهای فرسوده بشود. اما در این هم تردیدی نیست که ما باید برنامه ریزیهایی داشته باشیم تا قوانینی وضع بشود که برای آیندگان هم این الزام را داشته باشد که روند در پیش گرفته شده برای بهبود وضع بافتهای ساختمانی فرسوده و نوسازی این بافتها پی گرفته بشود.
روی کار آمدن شورای شهر ششم برای بسیاری به معنای کنار گذاشتن سیاستهای دورهی پنجم و تکرار دوره چهارم مدیریت شهری پایتخت بود. شربیانی، اما رویکرد شورای شهر ششم به موضوع بلندمرتبه سازیها را مبتنی بر تلاش برای یافتن راه سومی میداند که خود آن را نقطهی بهینه مینامد: عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران درباره رویکرد مدیریت شهری دوره ششم نسبت به موضوع بلندمرتبه سازیها در پایتخت گفت: موضوع بلند مرتبه سازی ارتباط مستقیمی با حوزه درآمدهای شهرداری دارد. از اساس حوزه معماری و شهرسازی دارای یک رابطهی مستقیم با مسالهی درآمدزایی شهری است. ما در دورهی ششم مدیریت شهری تهران در موضوع بلند مرتبه سازیها به دنبال نقطهی بهینه هستیم. در دو دورهی گذشتهی مدیریت شهری تهران دو رویکرد و روش برای مواجهه با موضوع بلندمرتبه سازیها شکل گرفته بود. حالا ما به دنبال این هستیم تا نقطهی بهینهی این دو روشی که شهر تهران در دو دوره قبلی مدیریت شهری تجربه کرده را پیدا کنیم.
اما این نقطهی بهینهی مد نظر عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر به چه معناست: آیا ما دنبال این ادعا هستیم که مانند مدیریت شهری دورهی پنجم بگوییم ما نمیخواهیم هزینههای مدیریت شهر را از طریق درآمدزایی در حوزه شهرسازی تامین کنیم؟ و بعد که این ادعا را مطرح کردیم در خلال بررسیها با واقعیتها روبرو بشویم و ببینیم که ۷۶ درصد درآمدهای مدیریت شهری از همین حوزهی شهرسازی فراهم شده است. ما دنبال طی کردن چنین مسیری هستیم یا اینکه مثل دورهی چهارم مدیریت شهری بگوییم ما هیچ ابایی از بالا بردن ساخت و سازها و شهر فروشی نداریم و دست به تراکم فروشی بزنیم؟ پاسخ این است که ما هیچ کدام از این دو مسیری که در دو دوره گذشتهی مدیریت شهری طی شده را در پیش نخواهیم گرفت. ما در مدیریت شهری ششم دنبال این هستیم تا نقطهی بهینهی این دو روش را پیدا کنیم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *