مهمترین پیام نهفته در شهادت «حضرت رقیه (س)» مظلومیت «امام حسین (ع)» است
یدالله بهتاش در گفتوگو با میزان پیرامون سالروز شهادت «حضرت رقیه (س)» گفت: آنچه به صورت مستند در روایات و مستندات وجود دارد این است که دختری از «امام حسین (ع)» در شهر شام به شهادت می رسد، حال اینکه در اسم ایشان تردید وجود دارد، برخی نام ایشان را فاطمه یاد کردهاند اما آنچه متداول است نام این بانوی بزرگوار اسلام «رقیه» بوده و هست.
وی شهادت «حضرت رقیه (س)» را دارای پیامهای خاصی خواند و اظهار کرد: یکی از نشانه های شهادت دختر سه ساله «امام حسین (ع)»، مظلومیت «اهل بیت (ع)» و در عین حال رذالت و شقاوت دشمنان ایشان است، این شقاوت از آنجایی بیشتر میشود که از آنها میپرسند حال که مردان را به شهادت رساندهاید، چرا کودکان را آزار می دهید؟.
پیرغلام حسینی در همین راستا ادامه داد: اشقیا در همین زمان اهل بیت «امام حسین (ع)» را به اسارت گرفته و مورد آزار و اذیت قرار دادند، در این میان با نشان دادن سر مبارک امام سوم شیعیان باعث شهادت دختر سه ساله ایشان شدند، بی شک ددمنشی فراوانی در دشمنان «امام حسین (ع)» وجود داشت، که با این عمل چهره پلید آنها چند برابر به عالمیان نشان داده شد.
وی شهادت «حضرت رقیه (س)» را دارای ابعاد مختلفی خواند و تاکید کرد: شهادت «حضرت رقیه (ع)» در شهر شام بدون شک واقعهای دردناک و جانسوز است، اما این اتفاق اثرات مثبتی را نیز به همراه داشت که نمیتوان به سادگی از آنها چشم پوشی کرد، این اثرات باعث شده تا شهر شام همچنان به عنوان یکی از پایگاههای اسلام در جهان شناخته شود.
مداح «اهل بیت(ع)» در همین رابطه اذعان کرد: شاید اگر «حضرت رقیه (س)» نبودند و در این شهر به شهادت نمیرسیدند، وحدت اسلامی که امروز در سوریه وجود دارد هم اکنون وجود نداشت، این وحدت تا حدی است که حتی غیر مسلمانان نیز از معجزات این حضرت و ارادت ویژه خود به «حضرت رقیه (س)» سخن می گویند.
وی با اشاره به اهمیت فراوان بنیان خانواده در نزد «اهل بیت (ع)» ادامه داد: همواره اهمیت خانواده و زندگی خانوادگی از سوی پیامبران و «امامان معصوم (ع)» تاکید شده است، ما روایات بسیاری در این زمینه داریم و در همین راستا می بینیم که خانواده «امام حسین (ع)» مهر و علاقه بسیار زیادی نسبت به هم داشته و همواره نسبت به یکدیگر ایثار می کردند.
بهتاش با اشاره به جایگاه ویژه خانواده در زندگی «اهل بیت (ع)» خاطرنشان کرد: به عنوان مثال در شهر شام وقتی یزید تصمیم به قتل «امام سجاد (ع)» می گیرد، «حضرت زینب (س)» میان آنها قرار گرفته و به یزید گفتند که اگر می خواهی سجاد را بکشی در ابتدا باید مرا از دنیا ببری. حتی در مواقعی که اسرا در شهر شام جابجا می شدند، «حضرت زینب (س)» به هیچ وجه نمیگذاشتند که به سایر زنان و کودکان آسیبی برسد. «حضرت زینب (ع)» هنگام خروج از شهر شام به مردم این شهر گفتند که من از این شهر می روم اما یادگاری از «امام حسین (ع)» را در این شهر باقی میگذارم.
***اثر گذارترین رویکرد حضرت «رقیه (س)»
محمد هادی هدایت در گفتوگو با پیرامون نقش حضرت «رقیه (س)» در قیام عاشورا گفت: حضرت «رقیه (س)» همانند عمه بزرگوارشان «حضرت زینب(س)» در قیام کربلا نقش اثرگذاری بر رساندن پیام کربلا به مردم داشتند.
وی در همین راستا ادامه داد: عمدهترین و اثر گذارترین رویکرد حضرت «رقیه (س)» را باید در وقایع پس از قیام عاشورا دید، زیرا این بانوی کوچک دشت کربلا به یاد پدر بزرگوارشان و مصیبتهای ایشان چنان گریستند که شهر از وجود آنان با خبر شد، شهادت حضرت «رقیه (س)» انعکاس عجیب و بزرگی در شهر شام داشت و اذهان عمومی را متوجه رویداد تلخ واقعه کربلا و ظلم یزید در حق خاندان «پیامبراکرم (ص)» کرد، این امر خود دسیسههای حکومت اموی خصوصا یزید را به خوبی نمایان کرده بود.
شهادت «سیدالشهدا (ع)» به دستور عمر بن سعد اسبها به روی جنازه شهدای کربلا میتاختند، حضرت «رقیه (س)» که در درگاه خیمه ایستاده بودند و به پیکرهای بی سر شهدای کربلا نگاه میکردند که چگونه زیر سم اسبهای دشمنان متلاشی میشود با خود میاندیشید که آیا آنان را نیز کشته و یا به اسارت خواهند برد در همین حین یک سواره از لشکر دشمن زنان کاروان کربلا را با حرکت نیزه به سوی بخشی خاص هدایت کرد و سوارهای دیگر از لشکر دشمن به سوی حضرت «رقیه (س)» آمد و بر حضرت «رقیه (س)» ضربه محکمی زد، شدت ضربه بر ایشان به حدی بوده است که این بانوی بزرگوار بی هوش میشوند و وقتی به هوش میآیند متوجه میشوند که حضرت «زینب کبری (س)» بالای سر ایشان نشسته و گریه میکنند.
وی پیرامون درجه مظلومیت «سید الشهدا (ع)» اهل بیت ایشان ابراز کرد: دو سند معتبر برای مظلومیت «سیدالشهدا (ع)» وجود دارد یکی شهادت حضرت حضرت «علی اصغر (ع)» و دیگری نیز شهادت جانسوز حضرت «رقیه (س)»، هر دوی این عزیزان با شهادتشان نشان دادند که ظلم تا چه حد در زمان حکومت اموی رشد کرده بود و تبلیغات مسموم اموی توانسته بود اسلام ناب محمدی را به نابودی نزدیک کند.
هدایت پیرامون توسل به حضرت «رقیه (س)» خاطرنشان کرد: توسل به حضرت «رقیه (س)» توسط بسیاری از بزرگان و صدیقان انجام شده و به آن توصیه شده است برای این منظور خواندن روضه حضرت «رقیه (س)» در سالروز شهادت ایشان کارگشا خواهد بود از سوی دیگر باید توجه داشت که نام حضرت «رقیه (س)»، حضرت «فاطمه (س)» بوده و تنها لقب ایشان حضرت «رقیه (س)» است در عین حال رقیه به معنای نجات دهنده و بالا برنده میباشد به عبارت دیگر دختر نجاتگر کوچک بهترین تعبیر از لقب حضرت «رقیه (س)» است.
***نام حضرت «رقیه (س)»
وی به نام اصلی حضرت «رقیه (س)» اشاره و بیان کرد: نام اصلی حضرت «رقیه (س)» «فاطمه صغرا» بوده است شدت توسلات به این بانو سبب شده این لقب برای ایشان ثابت شود و همگان دختر کوچک «امام حسین (ع)» را رقيه بنامند. رقیه از کلمه رَاقٍ که در آیه ۲۷ سوره قیامت ذكر شده: «وَقِیلَ مَنْ ۜ رَاقٍ، و (اهلش) گویند: کیست که چاره درد این بیمار تواند کرد» آمده است و معنای آن راقيه یعنی زن نجات و یا منجی کوچک مطرح شده است.
هدایت در همین راستا ادامه داد: در آیه ۹۳ سوره اسراء آمده است «أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَىٰ فِی السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّىٰ تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا، یا آنکه خانهای از زر و کاخی زرنگار دارا باشی یا آنکه بر آسمان بالا روی و باز هم هرگز ایمان به آسمان رفتنت نیاوریم تا آنکه بر ما کتابی نازل کنی که آن را قرائت کنیم. بگو: خدای من منزه است (از آنکه من، او یا فرشتگان او را حاضر سازم) آیا من فرد بشری بیشترم که (از جانب خدا) به رسالت آمدهام؟»، در این سوره نیز به راقیه یا رقیه که به معنی نجات دهنده است اشاره دارد، گویی «امام حسین (ع)» لقب دختر خود را از این کلمات بر گفته اند.
وی به کتاب مقاتل و روایتى كه پیرامون حضرت «رقیه (س)» در آن بيان شده اشاره و ابراز کرد: در کتاب مقاتل آمده است در روز سوم ماه محرم هنگامی که کاروان کربلا در منطقه کربلا اقامت کرده بودند دختر کوچک «امام حسین (ع)» از پدر بزرگوارشان پیرامون چرایی افزوده شدن تعداد نفرات لشکر دشمن سئوال میکنند و در ادامه بیان میکنند: چرا بر یاران ما کسی اضافه نمیشود در همین شرایط ناگهان دو پيرمرد از راه دور نمایان میشوند که به سوی لشکر «امام حسین (ع)» میپیمودند آنان حبیب ابن مظاهر و مسلم ابن عوسجه بودند آنها هنگامی که مظلومیت «سید الشهدا (ع)» و تنهایی ایشان را دیدند بسیار گریستند.
***روایت حضرت «رقیه (س)»از وقایع روز عاشورا
این کارشناس علوم قرآنی ابراز كرد: در کتاب الامالى شیخ صدوق پیرامون حضرت «رقیه (س)» آمده است: «فاطمه بنت الحسین (ع)» بیان کردند در روز عاشورا هنگامی که لشكر دشمن برای غارت کاروان اسرای کربلا به آنان حمله میکنند فردی شروع میکند به کندن خلخال دختر «امام حسین (ع)» و در عین حال گریه میکرده است، آن دختر گرامى دلیل گریه مرد را میپرسند و مرد میگوید ناراحتم که خلخال از پای دختر «پیامبر خدا (ص)» بر میدارم، «فاطمه بنت الحسین (ع)» به او میفرماید: خوب این کار را انجام نده مرد میگوید میترسم که من این کار را انجام ندهم و کسی دیگر بیايد و خلخال را از پای شما بر دارد، موثقترین روایت پيرامون «حضرت رقيه(س)» در کتاب مقاتل بیان شده است و تنها کتابهايى كه نقل مستقیم از مقاتل دارند مورد استناد هستند.
***روضه حضرت «رقیه (س)»
هدایت به روضه حضرت «رقیه (س)» اشاره و خاطرنشان کرد: در کتاب کامل شیخ بهایی و بهار جلد ۴۵ صحفه ۱۲۷ آمده است وقتی دختران و زنان «اهل بیت (ع)» بر یزید در شام وارد شدند جایگاهی به آنان داده شد و آنان در آنجا شروع به عزاداری کردند «امام حسین (ع)» دختری داشتند که در سن ۳ سالگی به سر میبردند، ایشان از زمان شهادت پدر بزرگوارشان ايشان را ندیده بودند و برای پدر نگران و غمگین بودند لذا پدر را صدا میکردند كه ناگهان برای ساعاتی به خواب رفتند و سپس هراسان بر میخیزند و مضطرب پدر را صدا میزنند و گریه میکنند در این زمان یزید صداى ايشان را میشنود و دلیل آن را جویا میشود به او میگویند دختر کوچک «امام حسین (ع)» نگران پدر بزرگوارشان هستند، یزید نیز دستور میدهد تا سر «سید الشهدا (ع)» را مقابل حضرت رقیه (س)» ببرند و ايشان با دیدن سر مبارک «سید الشهدا (ع)» میپرسند این سر کیست، سر بازان یزید میگویند سر پدرت. شیخ عباس قمی در کتاب خود بیان کرده است كه حضرت «رقیه (ع)» در همان لحظه فریادی میزنند و از دنیا میروند.