ضوابط شهرسازی و روند ساخت و ساز نباید زندگی در "خانه" را غیرممکن کند
عبدالرضا گلپایگانی با تأکید بر ضرورت حفظ خانه های بزرگانی همچون شهید رجایی و ترویج سبک زندگی آن ها، گفت: طرح های شهری، ضوابط و مقررات شهرسازی و روند ساخت و ساز نباید به سمتی برود که در شهرها زندگی در "خانه" غیرممکن شود.
خبرگزاری میزان -
وی ادامه داد: ایشان چه در مقام معلم، چه وزیر یا نخست وزیر و چه رییس جمهور، همیشه از جنس مردم و در کنار مردم بوده اند و پستها و سمتها تأثیری در رفتار و سبک زندگی ایشان نداشت، همین موضوع موجب شناخت و درک بهتر وی از شرایط کشور شده بود. برای نظامی که در چارچوب معیارهای دینی و اسلامی بنا شده است از مردم بودن و با مردم بودن یک رکن اساسی است، همان طور که حضرت علی (ع) فرمودند: "مردم، ستونهای استوار دین هستند". جداشدن از مردم و کوچ به محلات ثروتمندنشین برای مدیران یک جامعه اسلامی زیبنده نیست و محل و نوع زندگی، یکی از معیارهای تطبیق منش کارگزاران با منش اسلامی است.
گلپایگانی افزود: زندگی ساده شهید رجایی در دورهای که مسئولیت وزارت، نخست وزیری و ریاست جمهوری را به عهده داشتند، ثروتی برای کشور و ملت محسوب میشود که باید آن را پاسداشت و ترویج کرد.
معاون شهرسازی و معماری شهردار تهران در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر ضرورت صیانت از زندگی در "خانه"، اظهار داشت: محل زندگی در یک شهر و در یک کلانشهر گونههای متفاوتی دارد، اینکه ما بر این باور باشیم که کل شهر باید به آپارتمان تبدیل و صرفاً زندگی آپارتمان نشینی در شهر ترویج شود و برنامههای شهری و نظام ساخت و ساز به سمتی برود که کل شهروندان آپارتمان نشین شوند، اصلاً سیاست درستی نیست.
وی با بیان اینکه تفکر "زندگی در خانه، هزینه بالایی دارد" اشتباه است، گفت: هنوز بسیاری از مردم در محلات میانه و جنوبی شهر در خانهها زندگی میکنند و تفاوت معنا داری بین سبک زندگی در خانه و زندگی در آپارتمان وجود دارد. یک مثَلی است که میگوید، ایرانیها فرهنگ آپارتمان نشینی ندارند، اما از نظر من، تعبیر درست این است که فرهنگ آپارتمان نشینی متناسب با زندگی ایرانیها نیست. اگر ما زندگی ایرانی را دوست داریم باید بدانیم که محل بروز این سبک از زندگی "خانه" است نه آپارتمان.
گلپایگانی تصریح کرد: تفاوت اساسی زندگی در آپارتمان با خانه، ارتباطی است که خانه با عناصر طبیعی دارد و این ارتباط در آپارتمان کم رنگتر است. وجود حیاط، یک حوض کوچک، گل و درختان عناصری هستند که انسان را به طبیعت نزدیک میکنند و این نزدیکی به طبیعت، آدمی را به محیطی آسودهتر و زیباتر میبرد و روح انسان را جلا میدهد، همان طور که در روایت داریم که برای ایجاد فرج و شادی به سبزه، درخت و آب نگاه کنید چراکه موجب میشود آدمی جایگاه خود را در کره زمین بهتر ادراک و احساس کند و این رفاقت با عناصر طبیعی و پروراندن آن ها، پیوندی بین انسان و طبیعت برقرار و حس بندگی و بنده واری را تقویت میکند و شرایط ایجاد این ارتباط در خانه بسیار فراهمتر است. خانههایی که سادهتر و از پیرایههای گران قیمت و اشرافی به دور هستند، روان را آسودهتر میکنند.
وی اضافه کرد: از همین جهات خیلی علاقه داشتم بازدیدی از منزل و محل زندگی مرد بزرگی، چون شهید رجایی داشته باشم. ما ازاین قبیل خانهها که محل زندگی سرمایههای اجتماعی بوده اند، زیاد داریم که از آن جمله میتوان به خانه شهید چمران، خانه شهید مطهری، خانه شریعتی، خانه جلال آل احمد، خانه نیما و ... اشاره کرد، این خانهها عناصری هستند که نشان میدهد ما نباید سبک زندگی در خانه را از دست بدهیم و این خانهها را باید حفظ کنیم. نباید طرحهای شهری و ضوابط و مقررات شهرسازی را به سمتی ببریم که در شهرها زندگی در خانه غیرممکن شود.
_عبدالرضا گلپایگانی معاون شهرسازی و معماری شهردار تهران در جریان بازدیدی که به مناسبت هفته دولت از خانه موزه شهید رجایی داشت، در خصوص شخصیت این شهیدگفت: زندگی، منش و رفتار "بنده وارانه" شهید رجایی همیشه مورد توجه و علاقه مردم بوده است.
وی ادامه داد: ایشان چه در مقام معلم، چه وزیر یا نخست وزیر و چه رییس جمهور، همیشه از جنس مردم و در کنار مردم بوده اند و پستها و سمتها تأثیری در رفتار و سبک زندگی ایشان نداشت، همین موضوع موجب شناخت و درک بهتر وی از شرایط کشور شده بود. برای نظامی که در چارچوب معیارهای دینی و اسلامی بنا شده است از مردم بودن و با مردم بودن یک رکن اساسی است، همان طور که حضرت علی (ع) فرمودند: "مردم، ستونهای استوار دین هستند". جداشدن از مردم و کوچ به محلات ثروتمندنشین برای مدیران یک جامعه اسلامی زیبنده نیست و محل و نوع زندگی، یکی از معیارهای تطبیق منش کارگزاران با منش اسلامی است.
گلپایگانی افزود: زندگی ساده شهید رجایی در دورهای که مسئولیت وزارت، نخست وزیری و ریاست جمهوری را به عهده داشتند، ثروتی برای کشور و ملت محسوب میشود که باید آن را پاسداشت و ترویج کرد.
معاون شهرسازی و معماری شهردار تهران در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر ضرورت صیانت از زندگی در "خانه"، اظهار داشت: محل زندگی در یک شهر و در یک کلانشهر گونههای متفاوتی دارد، اینکه ما بر این باور باشیم که کل شهر باید به آپارتمان تبدیل و صرفاً زندگی آپارتمان نشینی در شهر ترویج شود و برنامههای شهری و نظام ساخت و ساز به سمتی برود که کل شهروندان آپارتمان نشین شوند، اصلاً سیاست درستی نیست.
وی با بیان اینکه تفکر "زندگی در خانه، هزینه بالایی دارد" اشتباه است، گفت: هنوز بسیاری از مردم در محلات میانه و جنوبی شهر در خانهها زندگی میکنند و تفاوت معنا داری بین سبک زندگی در خانه و زندگی در آپارتمان وجود دارد. یک مثَلی است که میگوید، ایرانیها فرهنگ آپارتمان نشینی ندارند، اما از نظر من، تعبیر درست این است که فرهنگ آپارتمان نشینی متناسب با زندگی ایرانیها نیست. اگر ما زندگی ایرانی را دوست داریم باید بدانیم که محل بروز این سبک از زندگی "خانه" است نه آپارتمان.
گلپایگانی تصریح کرد: تفاوت اساسی زندگی در آپارتمان با خانه، ارتباطی است که خانه با عناصر طبیعی دارد و این ارتباط در آپارتمان کم رنگتر است. وجود حیاط، یک حوض کوچک، گل و درختان عناصری هستند که انسان را به طبیعت نزدیک میکنند و این نزدیکی به طبیعت، آدمی را به محیطی آسودهتر و زیباتر میبرد و روح انسان را جلا میدهد، همان طور که در روایت داریم که برای ایجاد فرج و شادی به سبزه، درخت و آب نگاه کنید چراکه موجب میشود آدمی جایگاه خود را در کره زمین بهتر ادراک و احساس کند و این رفاقت با عناصر طبیعی و پروراندن آن ها، پیوندی بین انسان و طبیعت برقرار و حس بندگی و بنده واری را تقویت میکند و شرایط ایجاد این ارتباط در خانه بسیار فراهمتر است. خانههایی که سادهتر و از پیرایههای گران قیمت و اشرافی به دور هستند، روان را آسودهتر میکنند.
وی اضافه کرد: از همین جهات خیلی علاقه داشتم بازدیدی از منزل و محل زندگی مرد بزرگی، چون شهید رجایی داشته باشم. ما ازاین قبیل خانهها که محل زندگی سرمایههای اجتماعی بوده اند، زیاد داریم که از آن جمله میتوان به خانه شهید چمران، خانه شهید مطهری، خانه شریعتی، خانه جلال آل احمد، خانه نیما و ... اشاره کرد، این خانهها عناصری هستند که نشان میدهد ما نباید سبک زندگی در خانه را از دست بدهیم و این خانهها را باید حفظ کنیم. نباید طرحهای شهری و ضوابط و مقررات شهرسازی را به سمتی ببریم که در شهرها زندگی در خانه غیرممکن شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *