ناتوانی بایدن در احیای برجام از نگاه آمریکا
بایدن، وندی شرمن، ویلیام برنز، آنتونی بلینکن که در سال ۲۰۱۵ در به نتیجه رسیدن توافق هستهای نقش اصلی را داشتند و در تمام ایام ریاست جمهوری ترامپ، منتقد خروج او از برجام و اتخاذ سیاست فشار حداکثری بودند، به جد مُصِر بودند بعد از راهیابی دوباره به کاخ سفید، بلافاصله برجام را احیا کنند. اما بهرغم گذشت بیش از ۶ ماه از آغاز ریاست جمهوری بایدن و انجام هفت دوره مذاکرات وین، تاکنون دولت این کشور از احیای برجام ناتوان بوده است.
خبرگزاری میزان -
نگارنده به این نکته آگاه است که خواست احیای توافق هستهای صرفاً با اراده آمریکا انجام نمیگیرد و خواست و اراده دیگر اعضای برجام به ویژه جمهوری اسلامی ایران نیز بسیار مهم است. اما مسئله اصلی این است که آمریکا در ابتدا از برجام خارج شده و خسارات زیادی را به اقتصاد ایران وارد کرده و هماکنون نیز برای بازگشت به برجام مواضع سختی در پیش گرفته است. پس مسئله اصلی عدم احیای برجام، در درجه نخست متوجه آمریکا است. حال سؤال اصلی که مطرح میشود این است که چرا آمریکا به عنوان کشوری که برجام را ترک کرده حاضر نیست با اتخاذ مواضع منعطفتر به احیای برجام کمک کند. نگاهی به محافل سیاسی – فکری آمریکا گویای این نکته است که از منظر و نگاه آمریکا، موانع جدی بر سر راه احیای برجام وجود دارد.
اول اینکه آنها به صراحت اعلام کردهاند که با پیشرفتهایی که در برنامه هستهای ایران صورت گرفته دیگر توافق هستهای ۲۰۱۵ مناسب نیست و ایران باید آماده مذاکره دوباره درباره اصلاح برجام باشد. از نگاه آنها گامهای پنجگانه جمهوری اسلامی ایران در کاهش تعهدات برجامی خود به ویژه در حوزه تحقیقات و توسعه و نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، زمان گریز هستهای ایران را به زیر یک سال کاهش داده است؛ لذا توافق ۲۰۱۵ نمیتواند مانع حرکت ایران به سوی بمب اتم شود، در صورتی که ایران اراده کند؛ بنابراین یکی از دلایل سخت شدن مواضع آنها این است که جمهوری اسلامی ایران را وادار کنند که بپذیرد دوباره برای اصلاح برجام مذاکره کند. در این باره وزیر خارجه آمریکا آنتونی بلینکن در مصاحبه با نیویورک تایمز اعلام کرد که پیشرفت در برنامه هستهای ایران میتواند به یک موضوع غیرقابل حل تبدیل شود.
دوم اینکه در برجام برخی محدودیتهای زمانی برای فعالیتهای هستهای ایران لحاظ شده که به بندهای غروب آفتاب معروف است. مانند محدودیت خرید و فروش سلاح که ۲۷ مهر ۱۳۹۹ پایان یافت. همچنین مهلت زمانی برخی محدودیتهای دیگر در مهر ۱۴۰۲ و مهر ۱۴۰۴ پایان مییابد. یکی از دلایل ترامپ برای خروج از برجام این بود که محدودیتهای زمانی باید طولانیتر باشد. در شرایط فعلی نیز، به هر میزان به محدودیتهای زمانی پیش رو نزدیک میشویم فشار آمریکا برای طولانیتر کردن محدودیتها بیشتر میشود.
سوم اینکه بر اساس مواضع محافل فکری نزدیک به دولت بایدن، آنها این نگرانی را دارند که در صورت لغو تحریمها و آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران، این پولها در خدمت سیاستهای منطقهای ایران قرار گیرد. این ادعا همیشه توسط دولت ترامپ تکرار میشد که پولهای آزاد شده ایران در منطقه سرازیر و سبب بیثباتی منطقه شده است. اینکه دولت فعلی آمریکا پولهای ایران در ژاپن و کره جنوبی را صرفاً برای خرید نیازهای غذایی و دارویی ایران آزاد میکند و بر این نکته تأکید دارد که هیچ پولی نباید وارد ایران شود، گویای این نکته است که آنها نیز همانند دولت ترامپ فکر میکنند و به این خاطر در مذاکرات وین مواضع سختی در پیش گرفتند.
چهارم اینکه دولت بایدن همانند دیدگاه دولت ترامپ، دیدگاه عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده است که باید برنامه موشکی و سیاستهای منظقهای ایران نیز مورد مذاکره قرار گیرد تا توافق هستهای احتمالی پابرجا بماند. نگاه محافل سیاسی – فکری آمریکا این است که بدون وجود توافقها در حوزه موشکی و منطقهای ایران، برجام همواره در معرض فروپاشی است؛ لذا مقامات آمریکایی از دور چهارم مذاکرات وین، خواهان این شدند که ایران تعهداتی برای آغاز مذاکره در دو حوزه یاد شده بدهد. در این باره از همان ابتدای دولت بایدن، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا و دیگر مقامات دولت اعلام کردهاند که این کشور پس از احیای برجام توافق جامع با ایران را دنبال میکند. آنها هماکنون مایل هستند پیش از احیای برجام و رفع ابزار تحریم علیه ایران مطمئن شوند که تهران هم مسیر توافق جامع را باور دارد.
موارد یاد شده در کنار مواردی، چون عدم توانایی دولت آمریکا در ارائه تعهد برای عدم خروج دوباره از برجام و جبران خسارتهای ایران سبب شده که دولت بایدن با مواضعی سخت و انعطافناپذیر وارد مذاکرات احیای برجام در وین شود. بررسی دیدگاه اندیشکدههای آمریکا و نیز تحلیل مواضع مقامات آمریکایی گویای این نکته است که به نظر میرسد دولت بایدن چندان تمایلی هم به احیای برجام ندارد. زیرا احیای برجام به گونهای که در سال ۲۰۱۵ بود اصلاً مطلوب آمریکا نیست و خیلی زود با مخالفتهای داخلی حتی از سوی سناتورهای دموکرات مواجه میشود. همچنین در صورت احیای برجام ۲۰۱۵، با توجه به نزدیک شدن زمانی به بندهای غروب آفتاب، عمر آن نیز طولانی نخواهد بود.
حبرگزاری میزان - فاطمه نکولعل آزاد کارشناس امور بینالملل - توافق هستهای ایران زمانی امضا شد که بایدن رئیس جمهور فعلی آمریکا، معاون باراک اوباما و از حامیان برجام بود. تیم باراک اوباما که هم اکنون در دولت بایدن نیز حضور دارند، برجام را یک دستاورد بزرگ دانستند و خروج ترامپ از آن را یک اشتباه بزرگ معرفی کردند. شخص بایدن و تیم همراه او در ایام کمپینهای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۰ به صورت مداوم اعلام کردند که به احیای برجام متعهد هستند؛ لذا با توجه به اینکه شخص بایدن، وندی شرمن، ویلیام برنز، آنتونی بلینکن که در سال ۲۰۱۵ در به نتیجه رسیدن توافق هستهای نقش اصلی را داشتند و در تمام ایام ریاست جمهوری ترامپ، منتقد خروج او از برجام و اتخاذ سیاست فشار حداکثری بودند، به جد مُصِر بودند بعد از راهیابی دوباره به کاخ سفید، بلافاصله برجام را احیا کنند. اما بهرغم گذشت بیش از ۶ ماه از آغاز ریاست جمهوری بایدن و انجام هفت دوره مذاکرات وین، تاکنون دولت این کشور از احیای برجام ناتوان بوده است.
نگارنده به این نکته آگاه است که خواست احیای توافق هستهای صرفاً با اراده آمریکا انجام نمیگیرد و خواست و اراده دیگر اعضای برجام به ویژه جمهوری اسلامی ایران نیز بسیار مهم است. اما مسئله اصلی این است که آمریکا در ابتدا از برجام خارج شده و خسارات زیادی را به اقتصاد ایران وارد کرده و هماکنون نیز برای بازگشت به برجام مواضع سختی در پیش گرفته است. پس مسئله اصلی عدم احیای برجام، در درجه نخست متوجه آمریکا است. حال سؤال اصلی که مطرح میشود این است که چرا آمریکا به عنوان کشوری که برجام را ترک کرده حاضر نیست با اتخاذ مواضع منعطفتر به احیای برجام کمک کند. نگاهی به محافل سیاسی – فکری آمریکا گویای این نکته است که از منظر و نگاه آمریکا، موانع جدی بر سر راه احیای برجام وجود دارد.
اول اینکه آنها به صراحت اعلام کردهاند که با پیشرفتهایی که در برنامه هستهای ایران صورت گرفته دیگر توافق هستهای ۲۰۱۵ مناسب نیست و ایران باید آماده مذاکره دوباره درباره اصلاح برجام باشد. از نگاه آنها گامهای پنجگانه جمهوری اسلامی ایران در کاهش تعهدات برجامی خود به ویژه در حوزه تحقیقات و توسعه و نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، زمان گریز هستهای ایران را به زیر یک سال کاهش داده است؛ لذا توافق ۲۰۱۵ نمیتواند مانع حرکت ایران به سوی بمب اتم شود، در صورتی که ایران اراده کند؛ بنابراین یکی از دلایل سخت شدن مواضع آنها این است که جمهوری اسلامی ایران را وادار کنند که بپذیرد دوباره برای اصلاح برجام مذاکره کند. در این باره وزیر خارجه آمریکا آنتونی بلینکن در مصاحبه با نیویورک تایمز اعلام کرد که پیشرفت در برنامه هستهای ایران میتواند به یک موضوع غیرقابل حل تبدیل شود.
دوم اینکه در برجام برخی محدودیتهای زمانی برای فعالیتهای هستهای ایران لحاظ شده که به بندهای غروب آفتاب معروف است. مانند محدودیت خرید و فروش سلاح که ۲۷ مهر ۱۳۹۹ پایان یافت. همچنین مهلت زمانی برخی محدودیتهای دیگر در مهر ۱۴۰۲ و مهر ۱۴۰۴ پایان مییابد. یکی از دلایل ترامپ برای خروج از برجام این بود که محدودیتهای زمانی باید طولانیتر باشد. در شرایط فعلی نیز، به هر میزان به محدودیتهای زمانی پیش رو نزدیک میشویم فشار آمریکا برای طولانیتر کردن محدودیتها بیشتر میشود.
این مورد نیز یکی دیگر از دلایل انعطافناپذیر شدن مواضع آمریکا است. در مهر ماه ۱۳۹۹ دولت ترامپ تلاش کرد در شورای امنیت سازمان ملل مانع لغو محدودیت خرید و فروش سلاح توسط ایران شود. اندیشکده گروه بحران که پیشتر رابرت مالی نماینده ویژه وزارت خارجه در امور ایران، ریاست آن را به عهده داشت خواهان طولانی کردن بندهای غروب آفتاب است.
سوم اینکه بر اساس مواضع محافل فکری نزدیک به دولت بایدن، آنها این نگرانی را دارند که در صورت لغو تحریمها و آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران، این پولها در خدمت سیاستهای منطقهای ایران قرار گیرد. این ادعا همیشه توسط دولت ترامپ تکرار میشد که پولهای آزاد شده ایران در منطقه سرازیر و سبب بیثباتی منطقه شده است. اینکه دولت فعلی آمریکا پولهای ایران در ژاپن و کره جنوبی را صرفاً برای خرید نیازهای غذایی و دارویی ایران آزاد میکند و بر این نکته تأکید دارد که هیچ پولی نباید وارد ایران شود، گویای این نکته است که آنها نیز همانند دولت ترامپ فکر میکنند و به این خاطر در مذاکرات وین مواضع سختی در پیش گرفتند.
چهارم اینکه دولت بایدن همانند دیدگاه دولت ترامپ، دیدگاه عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده است که باید برنامه موشکی و سیاستهای منظقهای ایران نیز مورد مذاکره قرار گیرد تا توافق هستهای احتمالی پابرجا بماند. نگاه محافل سیاسی – فکری آمریکا این است که بدون وجود توافقها در حوزه موشکی و منطقهای ایران، برجام همواره در معرض فروپاشی است؛ لذا مقامات آمریکایی از دور چهارم مذاکرات وین، خواهان این شدند که ایران تعهداتی برای آغاز مذاکره در دو حوزه یاد شده بدهد. در این باره از همان ابتدای دولت بایدن، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا و دیگر مقامات دولت اعلام کردهاند که این کشور پس از احیای برجام توافق جامع با ایران را دنبال میکند. آنها هماکنون مایل هستند پیش از احیای برجام و رفع ابزار تحریم علیه ایران مطمئن شوند که تهران هم مسیر توافق جامع را باور دارد.
موارد یاد شده در کنار مواردی، چون عدم توانایی دولت آمریکا در ارائه تعهد برای عدم خروج دوباره از برجام و جبران خسارتهای ایران سبب شده که دولت بایدن با مواضعی سخت و انعطافناپذیر وارد مذاکرات احیای برجام در وین شود. بررسی دیدگاه اندیشکدههای آمریکا و نیز تحلیل مواضع مقامات آمریکایی گویای این نکته است که به نظر میرسد دولت بایدن چندان تمایلی هم به احیای برجام ندارد. زیرا احیای برجام به گونهای که در سال ۲۰۱۵ بود اصلاً مطلوب آمریکا نیست و خیلی زود با مخالفتهای داخلی حتی از سوی سناتورهای دموکرات مواجه میشود. همچنین در صورت احیای برجام ۲۰۱۵، با توجه به نزدیک شدن زمانی به بندهای غروب آفتاب، عمر آن نیز طولانی نخواهد بود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *