- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
دیمیتری افریمنکو
افریمنکو، که متولد ۲۴ ژوئیه ۱۹۶۷ در مسکوست، در سال ۱۹۸۹ از گروه تاریخ دانشگاه دولتی مسکو فارغالتحصیل شد. مقطع بعدی را در سال ۲۰۰۰ در دانشگاه کارلسروهه آلمان گذراند و در سال ۲۰۰۷ نیز دکترای علوم ساسی خود را دریافت کرد.
در سالهای ۲۰۰۰_۲۰۰۱ با بنیاد کنراد (آلمان) و مؤسسه مطالعات پیشرفته علوم، فناوری و جامعه اتریش همکاری داشته است. او همچنین سرپرست مؤسسه اطلاعات علمی در علوم اجتماعی روسیه است.
افریمنکو بر این نظر است که ایران باید در سیاست خارجی روسیه جایگاه ویژهای داشته باشد؛ زیرا مجموعهای از منافع و تهدیدات مشترک پیش روی در کشور وجود دارد که زمینه تعمیق همکاریها را ایجاد کرده است.
او بیان میدارد که آینده بشار اسد تا حد زیادی از این واقعیت متأثر است که ایران در هرگونه پیکربندی به عنوان «شریک» در نظر گرفته شود. از نظر وی، ایران کشور مهمی در سیاست خارجی روسیه و یکی از اعضای مجموعه کشورهای ذینفع در خزر است و میتواند در شبکه اوراسیایی حمل ونقل نقش مهمی ایفا کند؛ از اینرو، حتی بیش از همکاری دو طرف دو سوریه، این دو کشور منافع مشترکی داشتهاند و خواهند داشت.
آلکساندر لوسیف
لوسیف، که متولد ۲۹ دسامبر ۱۹۷۰ در مسکوست، از دانشگاه مسکو در رشته مهندسی هوا و فضا و دینامیک پرواز فارغالتحصیل شده و همچنین دارای تحصیلات عالیه در رشته خدمات بانکداری از مدرسه عالی اقتصاد مسکوست.
لوسیف سالها تجربه در بازارهای مالی داخلی و بینالمللی را کسب کرده و نمونهای از کارشناسان خبره در زمینه سرمایهگذاری و نیز متخصص در مدلهای ریاضی و مدیریت بازار سهام است. او در سال ۲۰۱۴ در زمره یکی از دوازده مدیر موفق روسیه در رتبهبندی مجله فوریس قرار گرفت.
لوسیف در مقالهای در شورای سیاست خارجی و دفاعی، ابعاد مختلف ورود روسیه به بحران سوریه را ارزیابی میکند. او مینویسد «روسیه در حالی وارد معادله بحران سوریه شده که جایگاه سوریه در معادلات انرژی با اهمیت است.
پیش از بحران و در قالب همکاری استراتژیک کشورهای عرب با ترکیه و اتحادیه اروپا، سوریه در مسیر احتمالی خط لوله انتقال گاز به اروپا قرار گرفته بود و جایگاهی محوری در طرحهای موجود در این خصوص داشت؛ اما تناقضات به سرعت نمایان شد.
عربستان و قطر از یکسو، و ایران و عراق از سوی دیگر، و قطر و ایران نیز همین اختلافات و تناقضات را در میدانهای گازی مشترک بین خود شاهد بودند. این اختلافات با نزاع شیعه و سنی نیز همراه شد.
از اینرو، بشار اسد ترجیح داد که با محور شیعی یعنی ایران و عراق به توافق برسد. در شرایطکنونی که اروپا یک سوم انرژی خود را از روسیه تأمین میکند. تحریم مسکو یادآور فشارها و آسیبهای اقتصادی است که در نتیجه تحریم، بر ایران اعمال شد. قطر در سال ۲۰۱۲، قراردادی را با اوکراین برای صادرات گاز امضا کرد.
دوحه امیدوار است با پیروزی جریانهای سنی در سوریه بتواند بازار گاز اروپا را به دست بگیرد و جانشین روسیه شود. روسیه باید بیشترین بهره را از شرایط سوریه ببرد. توسعه توأم با حضور در عرصه صنعتی و نظامی سوریه ضروری است.
مسکو باید تجهیزات و صنایع نظامی خود را در سوریه آزمایش کند. اگرچه این دیدگاه کمی بدبینانه است. جهان همه روزه شاهد گزارشهای اینچنینی است. توسعه صادرات راهکاردیگری است که روسیه میتواند در قبال سوریه در پیش بگیرد».
به طور ضمنی، نویسنده پیشنهاد میکند باتوجه به اینکه سوریه در مسیر رقابت انرژی قرار گرفته و هرگونه تغییر و تحولی در این کشور میتواند بر درآمدها و منافع اقتصادی روسیه تأثیر مستقیم بگذارد، مسکو باید حضور خود را در سوریه تحکیم بخشد در این راستا، تنها متحد قابل اتکای روسیه در عرصه سوریه، ایران خواهد بود.
لوسیف در مقاله دیگری با عنوان «اقتصاد ایران در سایه تحریمها چگونه توانست بقامندی خود را حفظ کند؟» با تحلیل نظام تحریمهای علیه ایران، آن را با نظام تحریمهای غرب علیه روسیه تطبیق میدهد و تجربه ایران را تجربهای درسآموز و همراه با موفقیت میداند.
از نظر لوسیف، همچنان که نباید با نگرش فروتخمینی به تأثیرگذاری تحریمها نگاه کرد، با مطالعه تجربه ایران میتوان به این مسئله توجه داشت که تحریمها تاریخ انقضا دارند و بر اثر پایداری هوشمندانه میتواند به مقاصد خود دست یافت.
او پنج نکته اصلی را در پاسخ به سوال اصلی مقاله که همانا بهرهبرداری از تجربیات جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تحریمهای بینالمللی است بیان کرده است.
انتهای پیام/