یمن، شورای امنیت و قطعنامهای برای تداوم تجاوز!
تحرکات دیپلماتیک و احتمال جایگزینی قطعنامه ضد یمنی ۲۲۱۶ شورای امنیت، در صورتی که نتواند به دغدغههای محوری صنعا اعم از رفع محاصره و توقف حملات هوایی سعودی، پاسخ مناسب بدهد، با موفقیت همراه نخواهد بود.
خبرگزاری میزان -
- بنا به اعلام نورنیوز، تلاشهای اخیر برای تدوین قطعنامهای جدید در شورای امنیت سازمان ملل در خصوص بحران یمن، با توجه به تجربههای پیشین، در راستای افزایش فشارها بر دولت نجات ملی برای پذیرش خواستههای سعودی و متحدانش قابل تحلیل است و نقش مثبت آن در پایان این بحران، دور از انتظار به نظر میرسد.
دولتهای غربی و عربی حامی سعودی امیدوارند تا در نشست آتی شورای امنیت سازمان ملل به یک پیشنویس جایگزین برای قطعنامه ۲۲۱۶ دست یابند.
این قطعنامه که در تاریخ چهاردهم آوریل سال ۲۰۱۵ در ارتباط با جنگ یمن تصویب شد، بدون پرداختن به حملات نظامی عربستان سعودی و متحدانش بر مشروعیت رئیس دولت مستعفی یمن را تأیید کرده است.
این قطعنامه یک عامل عمده در بروز جنگ خونین یمن به حساب میآید و قحطی حاکم بر این کشور به واسطه محاصرهای است که در آن پیشبینی شده است.
شبکه المیادین خبر مربوط به تلاشها برای یک قطعنامه جایگزین را مخابره و به نقل از یک منبع مطلع، تصریح کرده است: «اجماعی بینالملی و منطقهای مبنی بر لغو قطعنامه ۲۲۱۶ درباره یمن و جایگزین کردن آن با قطعنامه جدید در حال شکلگیری است.»
قطعنامه جدید تمام طرفهای سیاسی و نظامی یمن را به مذاکرات صلح فرا میخواند، موضوعی که موقعیت دولت مستعفی «منصور هادی» را بیش از پیش متزلزل کرده و زمینه برکناری او را فراهم خواهد کرد و از همین رو رایزنیهای کنونی بر بحث و بررسی یک الگوی جایگزین برای دولت او متمرکز است.
همزمان با این تحولات گروهی از سناتورهای دموکرات و جمهوریخواه با تلاشهای «کریس مورفی» در آمریکا طی نامهای به دولت این کشور و با اشاره به بحران انسانی یمن، خواستار افزایش حمایتهای مالی برای مقابله با این بحران شدند.
مورفی همچنین در گفتگو با رسانهها و با تأکید بر نقش ایران برای دستیابی به صلح تصریح کرده، تا زمانی که تحریمهای اقتصادی علیه ایران ادامه دارد، رسیدن به آتش بس در یمن دشوار خواهد بود.
همچنین سفر «لیندر کینگ» معاون وزیر خارجه آمریکا ظرف روزهای گذشته به منطقه و دیدار با مقامات دولتهای حاشیه خلیج فارس خصوصا سعودیها، سوی دیگری از تحرکات دیپلماتیک اخیر پیرامون یمن را نشان میدهد.
جهتگیری دیپلماتهای آمریکایی نشانگر تلاش آنها برای ایجاد همسویی بیشتر در سعودی نسبت به ایجاد آتشبس موقت در یمن است.
عربستان سعودی دو ماه پیش و در اواخر ششمین سال تجاوز نظامی به یمن، ابتکار عملی را پیشنهاد کرد که از سوی دولت نجات ملی یمن، به این دلیل که «غیرواقعبینانه و تکرار زیاده خواهیهای متجاوزان» دانسته شد، موفقیتی کسب به دست نیاورد.
دولت نجات ملی یمن بر توقف حملات زمینی و هوایی و لغو محاصره شش ساله این کشور به عنوان اولین گام به سوی آتشبس در این کشور تأکید دارد، موضوعی که در طرحهای ارائه شده تا کنون، مورد توجه قرار نگرفتهاست.
مقامات یمنی در واکنش تأکید کردهاند؛ طرحهای ارائه شده تاکنون محاصره ظالمانه یمن را نادیده گرفته و به دنبال محدود کردن درگیریها و نه آتشبس است، صنعا بارها تأکید کرده که خواهان صلح است و از ابتدا آغاز کننده جنگ نبوده است.
دولت بایدن گرچه اعلام کرده خواهان پایان دادن به جنگ یمن است و مجموعه تلاشهایی را در این راستا سامان داده، اما در احساس خطر نسبت به تثبیت قدرت انصارالله در این کشور، با مقامات سعودی و اماراتی همنظر است.
آنچه تاکنون مانع اصلی برای موفقیت مذاکرات بوده، جهتگیری اصلی طرحهای ارائه شده به سود متجاوزان سعودی و اماراتی بوده که با هدف تضعیف انصارلله و دولت نجات ملی یمن تنظیم شدهاند.
ائتلاف سعودی و پشتیبانان غربی آن قدرتگیری انصارالله و شیعیان یمن را مترادف با افزایش نفوذ ایران در منطقه میدانند و این تلقی تاکنون تغییری نکرده است، نگرشی که قطعنامه ۲۲۱۶ بر مبنای آن تنظیم شده و به وضع فاجعهبار کنونی انجامیده است.
شیعیان در یمن ۴۵ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، اما از ۱۹۶۲ تاکنون از قدرت حذف شدهاند. امامان شیعه یمن که نزدیک به ۱۲۰۰ سال در این کشور سابقه دارند، با مداخله ارتش مصر و اعلام جمهوری در این کشور، قدرت را از دست دادند. جمعیت شیعه در طول این سالها همواره مورد سرکوب دولت قرار داشته است.
برای عربستان و متحدانش وضعیت مطلوب بازگشت به دوران پیش از بیداری اسلامی و استقرار یک دولت وابسته، غربگرا و ضد شیعه در این کشور است. حتی اگر شکست آنها در عرصه میدانی و موفقیت سیاست مقاومت از سوی دولت نجات ملی، منجر به تعدیل انتظارات ریاض شده باشد، سهم انصارالله از قدرت، متناسب با جمعیت شیعه یمن، برای ائتلاف سعودی-آمریکایی به شدت تهدیدزا ارزیابی میشود.
افزایش موفقیت ارتش و نیروهای مردمی یمن در جنگ تحمیلی علیه این کشور، به خصوص پیشروی این نیروها در استان استراتژیک مأرب، مهمترین عاملی است که میتوان برای تلاشهای دیپلماتیک آمریکا، از آن نام برد.
وضعیت وخیم انسانی در یمن که به عنوان دلیل فعالیتهای واشنگتن و شورای امنیت برای آتشبس اعلام شده، بیش از شش سال است که تداوم دارد و اکنون تنها برای فشار بیشتر بر دولت نجات ملی مورد سو استفاده قرار گرفتهاست.
تحرکات دیپلماتیک و احتمال جایگزینی قطعنامه ضد یمنی ۲۲۱۶ شورای امنیت، در صورتی که نتواند به دغدغههای محوری صنعا اعم از رفع محاصره و توقف حملات هوایی سعودی، پاسخ مناسب بدهد، با موفقیت همراه نخواهد بود.
این اقدامات با توجه به موضع اصولی آمریکا و سعودی علیه شیعیان یمن، تنها به عنوان ابزاری برای توقف پیشرویهای دولت نجات ملی و فشار بیشتر بر صنعا قابل ارزیابی است.
این اقدامات با توجه به موضع اصولی آمریکا و سعودی علیه شیعیان یمن، تنها به عنوان ابزاری برای توقف پیشرویهای دولت نجات ملی و فشار بیشتر بر صنعا قابل ارزیابی است.
حتی کنار گذاشتن منصورهادی به عنوان چهرهای منفور و وابسته در یمن نیز هیچگاه به معنای پذیرش جایگاه انصارالله و متحدانش نخواهد بود و تنها تغییراتی در سطح تاکتیکی به حساب میآید.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *