۳ باور عامیانه نادرست در مورد ازدواج
- ازدواج اولین گام تشکیل خانواده است و همه ما کم و بیش تصوراتی از آن در ذهن داریم و از افراد متاهل اطراف خود توصیههایی در رابطه با آن شنیده ایم که برخی از آنها درست هستند و حتما به بهبود روابط زوجی کمک خواهند کرد و برخی دیگر تنها تصورات عامه درباره ازدواج هستند و از این رو قصد داریم در این گزارش درباره این باورهای عامیانه صحبت کنیم.
رابطه ای که سرد می شود یعنی از ابتدا غلط بوده، اگر نه هر روز باید مستحکم تر بشود!
محدثه رضایی مشاور خانواده در گفتوگو با میزان در این خصوص گفت: از جمله مواردی که ممکن است ما نیز درباره آنها فکر کرده باشیم، میتوان به این موضوع اشاره کرد، که میگوید: "عشق در لحظه به وجود میآید و دوست داشتن در گذر زمان. " خاصیت یک رابطه عاطفی که عالیترین سطح آن رابطه زناشویی است، غلیان احساسات یا به عبارتی عشق رومانتیک است. احساسی که اکثر افراد در ابتدای روابط خود آن را تجربه میکنند. اما حقیقت امر این است که با گذر زمان این احساس آتشین متعادل میشود.
وی ضمن اشاره به اینکه البته مسلم است که منظور از تعادل به سردی گراییدن نیست و صرفا فروکش احساس اغراق آمیز اولیه است، افزود: در حالت عشق رومانتیک افراد از واقع گرایی تا حدودی فاصله دارند و هرچه احساسات آنها متعادل شود با دید باز و واقع بینانه مسائل پیرامون را مورد بررسی قرار میدهند. با این توضیحات کسانی که بتوانند منطقی فکر کنند و راه حلهای درست را برای مسائل پیش آمده اتخاذ کنند به نوعی همراهی و دوست داشتن خود را به شریک زندگیشان نشان میدهند و میتوان این را جلوهای از دوست داشتن طرف مقابل دانست.
این مشاور خانواده ادامه داد: در واقع در گذر زمان و بسته به رفتار طرفین است که دوست داشتن خود را نشان میدهد و رفته رفته تبدیل به احساسی عمیق میشود. به عبارت دیگر، گرمی یا سردی رابطه بیش از ابراز علاقه کردنهای اغراق شده، نیازمند "مراقبت از رابطه" است. غلیظترین احساسات نیز اگر مراقبت نشوند به سردی میگراید، این به معنای غلط بودن رابطه نیست بلکه بیانگر رفتار غلط طرفین در ازای این رابطه است. هیچ رابطهای خود به خود مستحکم یا ضعیف نمیشود.
وی متذکر شد: این ما هستیم که با رفتار درست یا نادرست خود زمینه بهبود یا از دست رفتن رابطه را فراهم میکنیم. همراهی و همدلی، احترام متقابل، باهم وقت گذراندن، ابراز احساسات کلامی و عملی... مواردی هستند که اهمیت و دوست داشتنی بودن طرف مقابل را نشان میدهد و انعکاس این احساس موجب دلگرمی و اشتیاق فرد برای زندگی میشود. چه بسا افرادی که در بزنگاههای خطیر زندگی و وجود مشکلات بغرنج با استفاده از سلاح "مراقبت کنندگی" به سلامت از بحران عبور کرده و به موفقیت رسیده اند.
یک رابطه خوب یعنی زن و شوهر در همه چیز مشترک و با هم باشند!
رضایی اظهار کرد: شاید شما هم مثل من دیده باشید زوجهای جوانی را که در یک بشقاب غذا میخورند یا حتما در انتخاب رنگ لباسها باهم هماهنگ هستند و یا افرادی که معتقدند زن و شوهر همه جا باید باهم باشند؛ باهم بروند؛ باهم بیایند ... خانمهای زیادی را میشناسم که میگویند " همسرم مرا دوست ندارد، اگر دوستم داشت با من به خرید میآمد ". اینکه وقتی ازدواج میکنیم دارای هویتی جدید و مشترک میشویم، امری انکار ناپذیر است. اما هویتی که ما را موظف به مسئولیت پذیری در قبال طرف مقابل میکند و به عبارتی متعهد میشویم که همراه هم باشیم. اما این به معنای نادیده گرفتن هویت فردی ما نیست! رابطهای سالم است که فرد استقلال خود را در عین صمیمیت حفظ کند.
وی افزود: قرار نیست اگر فرد به رنگ آبی علاقهمند نیست بعد از ازدواج خودش را مجبور کند لباس آبی بپوشد، چون همسرش این رنگ را دوست دارد و آنها باید شبیه هم لباس بپوشند! قرار نیست خانم خانه تا دیر وقت شام نخورد، چون همسرش هنوز نیامده و آنها باید باهم و در یک بشقاب غذا بخورند. شاید ژانر مورد علاقه من و همسرم در دیدن فیلم سینمایی متفاوت باشد، مجبور نیستم او را در دیدن فیلم محبوبش که برای من خسته کننده است همراهی کنم و یا اینکه هربار همسرم میخواهد به مادرش سر بزند من باید همراه او باشم.
وی ادامه داد: ازدواج به معنای چسبندگی به همسر نیست و چه بسا این همراهی لحظه به لحظه رابطه را از همسری به سمت والد و کودک سوق میدهد. یعنی به طور ناخودآگاه و ضمنی اعلام میکنیم "من بچهای هستم که اگر همراه تو نباشم آسیب پذیرم" و یا "تو بچهای هستی که من باید همراهت باشم و از تو مراقبت کنم" و این مسئله به تدریج میتواند در صمیمیت زوجین اختلال ایجاد کند. ازدواج نباید فضای شخصی افراد را از بین ببرد. من در فضای شخصی خودم نیاز دارم با دوستانم معاشرت کنم؛ نه اینکه صرفا ارتباط خانوادگی بگیریم با دوستانی که آنها هم مثل ما متاهل هستن. وقتی به چیزی نیاز دارم، باید برای خودم خرید کنم؛ نه اینکه حتما منتظر بمانم تا همسرم بیاید. گاهی ما نیازمند تنهایی و خلوت کردن با خودمان هستیم؛ این به معنای غریبه بودن همسرمان نیست. یکی از عواملی که میتواند به پویایی رابطه کمک کند احترام به فضای شخصی طرف مقابل است. یعنی همسر من اینقدر همراه و همدل باشد که بداند و بفهمد من الان نیاز دارم تنها باشم.
زن و شوهر خوب باید همیشه با هم صادق باشند!
این مشاور خانواده گفت: "صداقت" یکی از اصلیترین معیارهای هر فرد برای ازدواج است. درست هم هست؛ ما به کسی که دروغ بگوید نمیتوانیم اعتماد کنیم و این میتواند سرآغاز بسیاری از مشکلات باشد. اصلا ادامه پیدا کردن هر رابطهای مبتنی بر صداقت و اعتماد است. اگر شما احساس کنید شریک تجاریتان صادقانه برخورد نمیکند، میلتان برای ادامه همکاری با او کم میشود. یا وقتی که به نظرتان برسد دوستتان با شما رو راست نیست، حتما در میزان صمیمیت خود تجدید نظر میکنید.
وی ادامه داد: در ازدواج، اما اوضاع پیچیدهتر میشود؛ چون همسر، همکار یا دوست ما نیست که بتوانیم راحت کنار بگذاریمش و ادراک اینکه همسر ما پنهان کار است یا دروغ میگوید، بسیار دردناک و زجرآور است. اما نکته قابل تامل این است که صداقت بدون توجه به پیامد آن درست نیست. گاهی یک حرف صادقانه میتواند بنیاد یک زندگی را بر باد دهد. برای مثال صحبت کردن پیرامون مسائلی که پیش از ازدواج رخ داده است؛ چیزی که کاملا مربوط به گذشته است و الان هیچ گزندی از آن به زندگی ما نمیرسد، چرا باید مطرح شود؟ حتما همه ما در زندگی خود اشتباهاتی داشته ایم و گذر زمان ما را از آن فضا دور کرده است. حالا بعد از چندین سال طرح بحث کردن درباره آن موضوع چه سودی میتواند داشته باشد جز اینکه سوالات بسیاری را در ذهن همسر ما شکل دهد و رابطه زناشویی را تحت تاثیر قرار گیرد؟ یا مسائلی که مربوط به خانواده اصلی یا دوستان ماست؟ برای مثال یکی از اقوام من درگیر اعتیاد یا پیمان شکنی شده است و یا دوستم درگیر یک رابطه عاطفی غلط شده است؛ مطرح کردن این موضوعات با همسرم نه تنها کمکی نمیتواند به حل این قبیل مشکلات بکند بلکه ممکن است حساسیت ایجاد کرده و موجب محدودیت در ارتباطات بشود.
رضایی یادآور شد: حتما این جمله را شنیده اید که میگوید: "افشای گناه از خود گناه بدتر است. " چرا که باعث ایجاد نگرش منفی در فردی میشود که دارد این حرف را از زبان ما میشنود؛ خواه مسئله گفته شده مربوط به خود ما باشد یا درباره دیگری. پس باید این نکته را در نظر داشته باشیم که گفتن هر حرف راستی هم به صلاح نیست و مسائلی که مربوط به گذشته اند و رد پای آنها در زندگی امروز ما نیست؛ از قبر بیرون نکشیم و بگذاریم در همان گذشته بمانند.