- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
ایران در مراکز علمی واندیشکدههای مهم سیاست خارجی روسیه
همانگونه که در مقدمه نیز اشاره شد، سیاست و تصمیمات سیاسی ماهیتاً در فرایندی تعاملی (خطی یا شبکهای) شکل میگیرد. تعامل هر کنشگر یا تصمیمگیر سیاسی با «جامعه شناختی» مرتبط با یک موضوع در داخل به تکوین شناخت آن کنشگر یا تصمیمگیر از موضوع تعین شده میانجامد.
این تعامل میتواند دموکراتیک یا غیردموکراتیک و آن جامعه شناختی میتواند توسعه یافته یا غیرتوسعه یافته باشد. طبیعتاً به میزان افزایش کیفیت دموکراتیک این تعامل و نیز توسعه کمی و کیفی جامعه شناختی مرتبط با آن موضوع، این شناخت نیز وضعیت قابل اتکاتری مییابد.
پس صرف نظر از ساختار سیاسی دموکراتیک با غیردموکراتیک و بافتار علمی تو سعه یافته یا محدود جامعه هدف، شناخت کنشگر و نحوه کنش منبعث از این شناخت در کنشگر، در سایه تعامل یاد شده صورتبندی میشود.
برای توضیح علمی سیاست خارجی هر کشوری لازم است درباره جامعه شناختی و کیفیت تعامل تصمیمگیران با آن جامعه مطالعه شود. اگر مترصد دریافت دقیقی از جایگاه ایران در سیاست خارجی روسیه هستیم، باید موضوع ایران را در جامعه شناختی روسیه در حوزه سیاست خارجی و کم و کیف تعامل در میان اجزای گوناگون آن شبکه تحلیل کنیم.
روسیه پساشوروی با توسعه جامعه شناختی خود از وضعیت بسته دوره اتحاد جماهیر شوروی تا حدودی رهایی یافته است. در دوره شوروری، چند نهاد تحقیقاتی انگشت شمار بر سیاست خارجی روسیه تأثیرگذار بودند.
البته این تاثیرگذاری چندان عمیق نبود؛ زیرا این نهادها صرفاً برای تصمیمها راهبردهای اتخاذ شده راهکارهای اجرایی مییافتند. این مورد البته رسالت چنین نهادهایی در کشورهای کمونیستی است.
در آن دوره «حزب کمونیسم» و «آکادمی علوم» بیشترین تأثیر را بر سیاست خارجی داشتند؛ اما بعد از فروپاشی شوروی و تولد روسیه، دهها مرکز و مؤسسه کار پشتیبانی و طراحی خط مشی سیاسی را بر عهده گرفتند.
علاوه بر آن، این نهادها تا حدودی از جبر ایدئولوژیک حام بر دوران شوروی فارغاند و بنابراین، مجال مییابند که با آزادی بیشتری راهبردهای اجرایی مدنظرشان را در حوزههای مختلف پیشنهاد دهند.
اما پیداست که شبکه اصلی تصمیمگیران سیاسی در روسیه کنونی پس از استعفای یلتسین و روی کار آمدن پوتین حلقه اطلاعاتی-امنیتی مشخصی هستند. این حلقه قدرت در روسیه به «سیلوویکی» شهرت دارد.
اکثر این افراد دارای سابقه مدیریتی در نهادهای نظامی-امنیتی روسیه از جمله اداره اطلاعات و امنیت اتحاد جماهیر شوروی، اداره اصلی اطلاعات، سرویس امنیت فدرال روسیه، سرویس اطلاعات خارجی، سرویس مبارزه با مواد مخدر، و سایر نهادهای امنیتی-نظامی را شامل میشود. این اشخاص حلقه اصلی قدرت در نظام تصمیمگیری در روسیه را تشکیل میدهند.
البته این شبکه تصمیمگیر کارنامه موفقی را در مقایسه با وضعیت اسفناک دهه نود از خود به جای گذاشته و محبوبیت اجتماعی بسیاری نیز در میان تودههای مردم یافته است.
طبعاً روسیه در خصوص هنجاری دموکراتیک غربی محسوب میشود؛ اما به اذعان غربیها در همین حد نیز توانسته است رضایت قاطبه مردم را در حد قابل توجهی جلب کند.
تجربه این کارآمدی عملی میدون توسعه نظری حکومتداری در روسیه جدید است. طبعاً عزم علمی زائیده جزم است. روسیه پاشوروی تلاش کرده است با گسترش مراکز علمی و نهادهای تولید اندیشه، نقائص پیشین خود را رفع کند.
در حال حاضر، ۱۲۲ مرکز علمی و اندیشکده در حوزه سیاست خارجی مشغول تربیت کارشناسان و تولید گزارشهای راهبردی، توصیهنامهها و نوشتههای تحلیلی هستند. طبعاً بررسی تمامی این اندیشکدهها در حوصله یک فصل از این کتاب نخواهد بود؛ اما نظریات کارشناسان مراکز مادر که نقشهای اصلی را در شکلدهی به سیاست خارجی روسیه و به صورت خاص سیاست ایرانی روسیه دارند مورد بحث قرار خواهد گرفت.
برای تشخیص جایگاه ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه، باید ساختار این شبکه، موضع هر یک از اجزای آن درباره تعامل با ایران، و وزن هر یک از آنها در تاثیرگذاری بر تصمیمگیران سیاست خارجی روسیه تحلیل محتوا شود. الکساندر سرگونین چند دسته از مراکز برتر را در جامعه شناختی سیاست خارجی روسیه معرفی کرده است.
طبق تحلیل او، مؤسسه مطالعات استراتژیک روسیه (ریسی) اثرگذارترین اندیشکده وابسته به نهاد ریاست جمهوری روسیه، مؤسسه دولتی روابط بینالملل مسکو (مگیمو) اثرگذارترین مرکز دانشگاهی تربیت دیپلمات و کارشناس در حوزه سیاست خارجی روسیه، آکادمی علوم فدراسیون روسیه به عنوان شبکه بسیار گستردهای از مؤسسههای پژوهش علمی در سراسر کشور تحت نظر دولت روسیه، و در بخش غیردولتی دو مؤسسه شورای سیاست خارجی و دفاعی (دارای رویکرد عملگرایانه و ملی) و مؤسسه کارنگی مسکو (دارای رویکردی آتلانتیک گرایانه و غربمحور) مهمترین مراکزی هستند که پیشرانههای اصلی تربیت کارشناس وتولید ادبیات در حوزه سیاست خارجی روسیه محسوب میشوند.
کارشناس مرتبط با موضوع ایران در مؤسسات یادشده، شبکه اصلی بررسی مسائل ایران در روسیه را تشکیل میدهند. در این نوشتار سعی شده است به صورت مجزا اصلیترین خطوطی که توسط کارشناسان این مؤسسات و نهادها در خصوص ایران تولید میشود مورد رصد، پایش قرار گیرند. در انتها تلاش شده است که با روش تحلیل محتوای کیفی تصویر روشنتری از نحوه بازنمایی و ادراک مسئله ایران در محیط نخبگی روسیه ارائه گردد.
۱. موسسه مطالعات راهبردی روسیه (ریسی)
مؤسسه مطالعاتی راهبردی (ریسی) پرنفوذترین و مقتدرین مؤسسه روسی در میان نهادهای تأثیرگذار در فرایند تصمیمسازی در حوزه مطالعات راهبردی در این کشور است. سرگونین بر این نظر است که ریسی به دلیل جایگاه رسمی و نزدیکی به نهادهای حاکمیتی، فرصتهای بیبدیل و یکتایی برای نفوذگذاری بر تصمیمات و ترجیحات مقامات سیاست خارجی روسیه دارد و بسیار تأثیرگذار است.
این نهاد که پس از فروپاشی شوروی شکل گرفت، از ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۹ به بخش بررسیهای راهبردی سرویس اطلاعات خارجی روسیه وابسته بود؛ اما چند سال از تأسیس آن نگذشته بود که مورد توجه رییس جمهور قرار گرفت و به زیر مجموعههای نهاد ریاست جمهوری ملحق شد.
این مؤسسه دولتی نقش مستقیمی در فرایند تصمیمسازی برای کرملین دارد. رییس ریسی هم اکنون میخائل فرادکوف نخست وزیر اسبق و رییس سابق سرویس اطلاعات خارجی روسیه است. پیش از او، از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ ریاست این نهاد استراتژیک را سپهبد لئوئید رشتنیکوف بر عهده داشت که او نیز از بازنشستگان سرویس اطلاعات خارجی و از چهرههای تأثیرگذار در حوزه سیاست خارجی روسیه محسوب میشود.
این نهاد تحقیقاتی دارای چندین زیرمجموعه است که در حوزههای مختلف درون مرزی و برون مرزی بررسیها علمی دارد و پیشنهادهایی را برای تصمیمگیریهای کار اَتر به نهاد ریاست جمهوری و سایر نهادهای تصمیمسازی مرتبط با آن ارائه میدهد.
ریسی اندیشکدهای دولتی و دارای دسترسیهای آشکار و پنهان اطلاعاتی است و بنا به ماهیتش، در راستای حل مسائل خاصی در حوزه سیاست داخلی و عمدتاً خارجی اقدام میکند. این مؤسسه را جزو ده اندیشکده اصلی و برتر روسیه کنونی دستهبندی میکنند. سوال نوشتار این است که جایگاه رییس در ساختار تصمیمگیری روسیه کجاست و کارشناسان آن چه رویکردی به ایران دارند.