۲۴ اسفندماه ۱۳۶۳؛ اوج خباثت منافقین و رژیم بعث در ترور نمازگزاران
۲۴ اسفند ۱۳۶۳ انفجار بمب در نماز جمعه تهران توسط منافقین و رژیم بعث، باعث شهادت عدّهای از نمازگزاران مؤمن شد. چقدر خباثت میخواهد و چقدر نامردی میخواهد که یک عده انسان نمازگزار را این گونه در معرض تهدید قرار دهند.
خبرگزاری میزان -
- انقلاب اسلامی ایران از پدیده شوم ترور و تروریسم آسیبهای فراوان دیده است. منافقین و مدعی طرفداری خلق! با ترور شخصیتهای انقلابی و مؤمن، همچون شهید مرتضی مطهری، شهید قرنی، شهید مظلوم بهشتی، رجایی، باهنر، مفتح و حتی زنان و مردان و سالخوردگان بی گناهی که تنها جرمشان ایمان به اسلام و انقلاب، و یا شرکت در راهپیماییها و نماز جمعهها بود، سعی کردند انقلاب را تضعیف کنند.
عوامل استکبار، مراکز فرهنگی و اقتصادی را هم مورد حمله قرار میدادند و منهدم میکردند و به هر نحو که میتوانستند در راه پیشرفت انقلاب مانع ایجاد کردند. حتی با دشمن کینه توز و متجاوز بعثی، طرح دوستی ریخته و به سربازانی مزدور در صف دشمن و در مقابل ملت خود قرار گرفتند و قساوت بارترین مأموریتها را به نفع دشمن انجام دادند.
یکی از این جنایات و همکاریهای نزدیک بین منافقین و رژیم بعث، انفجار بمب در نماز جمعه تهران بود. زمانی که رژیم بعث، مردم را از رفتن به نماز جمعه برحذر میداشت و تهدید به بمباران و موشک باران نماز جمعه میکرد، منافقان نیز بیکار ننشسته و با یک طرح از قبل تعیین شده، نماز جمعه تهران را در ۲۴ اسفند ۱۳۶۳، به خاک و خون کشیدند و عدّهای از نمازگزاران مؤمن را مظلومانه شهید کردند.
نماز پرشکوه آن هفته تهران در ایام ولادت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام و با حضور برادران و خواهران مسلمان در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف آن به امامت آیت الله خامنهای برگزار شد.
خطیب جمعه مشغول ایراد خطبه دوم بود که ناگهان صدای انفجاری مهیب به گوش رسید.
خطیب جمعه مشغول ایراد خطبه دوم بود که ناگهان صدای انفجاری مهیب به گوش رسید.
پس از انفجار، نمازگزاران فریاد «مرگ بر امریکا»، «جنگ جنگ تا پیروزی»، «منافق مسلح اعدام باید گردد»، سر دادند و بیشتر از یک دقیقه طول نکشید که امام جمعه تهران به ادامه خطبه پرداخت و گفت: چقدر خباثت میخواهد و چقدر نامردی میخواهد که یک عده انسان نمازگزار را این گونه در معرض تهدید قرار دهند، البته این طوری که برادران این جا به من گفتند ظاهراً خسارات و تلفات زیاد وجود نداشته و ان شاء الله که این جور باشد. یقین بدانند هرچه خسارت هم به وجود بیاید، مردم در مقابله با استکبار جهانی، با صدام، با منافقین، با ایادی مزدور استکبار داخلی، دشمنتر و دشمنی آنها آشتی ناپذیرتر میشود. این را همه ملت ایران با همهی وجودشان و از اعماق قلبشان باور میکنند و پیداست که امت حزب الله و آن کسانی که این همه در خدمت انقلاب و در مواقع حساس انقلاب حضور داشتند، از این چیزها هم هیچ گونه واهمهای ندارند... همان طور که از شعارهای شما برادران عزیز هم فهمیده میشود، این صدای انفجاری که رخ داد، مربوط به یک حرکت منافقانهرذالتآمیزی بود که در بحبوحهی جنگ این مردم، عوامل و مزدوران خائن استکبار جهانی، در نماز جمعه این بمب دستی را گذارده بودند.
وزیر کشور وقت ۲۵ اسفند ۱۳۶۳، در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد: بر اثر انفجار یک بمب ۱۵ پوندی در صفوف نمازگزاران جمعه تهران تعداد ۱۴ تن شهید و هشتاد و هشت نفر مجروح شدهاند و در تشریح حادثه گفت: از قبل صدام تهدید کرده بود که نماز جمعه شهرهای تهران، تبریز و اصفهان را مورد حمله قرار خواهد داد و نمازگزاران با علم و آگاهی از چنین تهدیدی روز جمعه پر شورتر از همیشه در صفوف نماز جمعه حاضر بودند و از سوی دیگر امام جمعه تهران آقای خامنهای رییس جمهوری با احتمال خطر شرکت کردند، چرا که ایشان معمولاً دو هفته پی در پی تشریف نمیآوردند. ولی علیرغم تهدیدات صدام، ایشان تشریف آوردند و این پیوند و هماهنگی مردم با مسؤولان را میرساند که در همهی صحنهها مانند جنگ در کنار هم هستند. ما میبینیم از طرفی شهید مظلوم بهشتی و یا رییس جمهور ما رجایی در کنار مردم کوچه و بازار به شهادت میرسند.
نکته دوم این است که انسان هماهنگی بین ضدِ انقلاب و حکومت عفلقی عراق را در گذشته لمس و احساس میکرد. اما نه به این حد که روز جمعه احساس شد و این ارتباط تنگاتنگ بود که حکومت بغداد احتمال میداد که نمیتواند نماز جمعه را به وسیلهی موشک و یا بمباران بزند، چرا که هم پدافند هوشیارانه عمل میکند و هم نیروی هوایی حضور فعال دارد و به این ترتیب احتمال موفقیت نمیداد و روی این اصل با مزدوران داخلی و ضدِ انقلاب عمل رذیلانه انفجار روز جمعه را هماهنگ کرد و ضدِ انقلاب، روز جمعه بمبی را در میان نمازگزاران عاشق، که احتمال خطر را میدادند، منفجر کردند که ۱۴ نفر را به شهادت رساندند و ۸۸ نفر را مجروح کردند.
از این ۸۸ نفر در حدود ۴۰ نفر مجروح سرپایی بودند و بقیه بستری شدند. جالب این که با این هماهنگی ضدِ انقلاب داخل و بغداد این حادثه رخ داد، دیدیم مردم نه تنها صحنه را ترک نکردند بلکه با شور و هیجان فوق العاده و با شعاری که میدادند، «ما به این جا آمدیم، بهر شهادت» ما را منقلب کردند و شاید در طول تاریخ سابقه نداشته باشد در اجتماعی هزاران نفر جمع شده باشند و انفجاری به این عظمت رخ دهد، این تعداد انسان را شهید و مجروح کند، اما مردم بمانند و خطیب خطبه را ادامه دهد و سخنرانی ادامه یابد.
امام خمینی (ره) فرمودند: «من فراموش نمیکنم قصه روز جمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت و بااستقامتگذشت.»
امام خمینی (ره) فرمودند: «من فراموش نمیکنم قصه روز جمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت و بااستقامتگذشت.»
امام خمینی (ره) چند روز بعد در خصوص آن حادثه فرمودند: «من فراموش نمیکنم قصه روز جمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت و بااستقامت گذشت. آنطور مردم با طمانینه با آن صداهایی که میآمد، با آن رگبارهایی که میآمد. من ملاحظه میکردم. من نگاه میکردم و مخصوصا نگاه میکردم ببینم که در بین مردم چه وضعی است، اما ندیدم حتی یک نفر را که یک تزلزلی در آن پیدا باشد و آن وقت امام جمعه آنطور با آن طنین قوی صحبت کرد و مردم آنطور گوش کردند و آن طور فریاد زدند که برای شهادت آمدیم.»
ایشان همچنین در سخنانی دیگر درباره حادثه آن روز فرمودند: زمانی که تلویزیون را نگاه کردم، دیدم با وجود اینکه بمب منفجر شد، اما یک نفر نرفت و همه نشستند و امام جمعه، با صلابت صحبتهایش را ادامه داد و آهنگ صدایش عوض نشد. مردم هم سر جایشان نشستند. فقط شعار دادند: حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست.
حضرت آیتالله خامنهای هشتم آبان سال ۷۷ و در هزارمین نمازجمعه تهران یادی از آن روز کردند و فرمودند: «بنده نماز جمعههایی را به یاد دارم که در اثنای آن، صدای انفجار موشکها از اطرافِ همین محلّ نماز جمعه میآمد. در همین نماز جمعه، دشمن انفجار خونینی را به راه انداخت و جلوِ چشم مردم در همین نقطه عدّهای به شهادت رسیدند؛ امّا این مردم مثل کوه استوار ایستادند و تکان نخوردند. بنده آن روز در همین جا ایستاده بودم که آن انفجار اتّفاق افتاد. اوّل خیال کردیم موشک یا بمباران هوایی است؛ نگران شدم که نماز جمعه به هم خواهد خورد. خدا میداند که این صفها تکان نخورد. یک گُله جا این انفجار واقع شد و چند لحظه همان جا یک هیاهویی شد، بعد شهدا و مجروحان را بردند؛ امّا مردم همان جا نشستند و نماز جمعه و خطبهها ادامه پیدا کرد! این نماز جمعه، چنین مناظری را شاهد بوده است. نماز جمعه تهران، به خاطر همان آثار و برکاتی که عرض شد، در این بیست سال مرکز و آماج سختترین حملات دشمن قرار گرفت.»
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *