«مامان» فیلمی که قربانی فیلمنامه میشود/روایتی بدون تعلیق از «آرش انیسی»
- سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با وجود تمام فراز و نشیبهای خود توانست با رعایت نسبی پروتکلهای بهداشتی شاهد حضور شانزده اثر سینمایی باشد، آثاری که به اذعان اکثریت اهالی سینما و رسانه نمی توانستند بیانگر یکسال سینمای کشور باشند.
فیلم سینمایی «مامان» به کارگردانی «آرش انیسی» از جمله آثاری بود که در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، اثری که در کاخ رسانه با اقبال خوبی روبرو نشد اما در عین حال توانست در پنج بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شود. با وجود پرتعداد بودن نامزدی این فیلم در نهایت تنها یک سیمرغ آن هم بر شانههای «رویا افشار» بازیگر نقش اول اثر تکیه زد.
فیلم مامان روایتی از جنگ زدگانی بود که پس از دوران دفاع مقدس مجبور به ترک شهر خود شده و مهاجرت کرده بودند، هرچند این اتفاق در خلاصه داستان آمده بود اما در این فیلم تنها به جز بخشی که به کارمند بودن کاراکتر مامان در شرکت نفت اشاره می کرد، اشاره واضحی به این مهاجرت نداشت و اگر این مهاجرت رخ هم نمی داد در اساس کار تغییری ایجاد نمی کرد.
«رویا افشار» بدون شک نقطه اوج این فیلم سینمایی بود، وی توانست با بازی درخشان خود، کاراکتری که در متن مشکلات فراوانی داشت را به خوبی بازی کند، کاراکتری که مشخص نبود چرا و به چه دلیل تا این حد بر حفظ یک زمین تاکید دارد.
پاشنه آشیل «مامان» اما فیلمنامه اثر است، فیلمنامه ای که مشخص نیست در بدنه اصلی خود داستان مامان و زمینش را دنبال می کند و یا به پسر وی و ماجرای ازدواجش می پردازد؟. این دوگانگی در سراسر فیلم باعث شد تا مخاطب در فیلمنامه حفره های فراوانی را احساس کند.
فیلمنامه در کاراکتر پردازی ناشیانه قدم برداشته و کاراکترهای اصلی مرد فیلم هم با وجود اینکه تمام انرژی خود را گذاشته بودند به دلیل نبود پرداخت مناسب شخصیت در اکثریت مواقع منفعل و گیچ در داستان پیش می رفتند، بازی خوب امیر نوروزی و امیر شمس به عنوان پسران بزرگ مامان شاید به واسطه تکیه بر قدرت و سابقه تئاتری آنها بود اما داستان برایشان خلقی پیش نمی آورد.
نکته دیگر در قبال فیلمنامه مامان، نبود تعلیق در درام بود، درامی خطی که گاها به دلیل ضعف ساخت مخاطب را با یک تله فیلم متوسط روبرو می کرد، فیلمی که می توانست با کمی دقت و مشاوره در فیلمنامه نویسی به اثری قابل توجه تبدیل شود.
کاراکتر اصلی فیلم به نام نانسی که همان مامان داستان است، گاها هیستریک و عصبی، گاها مقتدر و گاها شوخ به نظر می رسید، این تضاد شخصیتی در حالی رخ می داد که نویسنده هیچ پیشنیه و دلیلی برای این رفتار ارائه نمی کرد. این اتفاق درباره کاراکترهای مرد داستان هم به همین منوال بود.
وی به دلایلی از همسرش جدا شده بود، اما در مراسم خاکسپاری وی ناراحت و غمگین به نظر می رسید، انیسی برای این اتفاق هم هیچ پیشینه ای ارائه نداده بود و مشخص نبود دلیل اتفاقات اخیر این کاراکتر نیست.
بدون شک ساخت اولین اثر سینمایی از هر کارگردانی نقاط ضعف و قوت خود را دارد، اما انیسی می توانست با استفاده از پتانسیل بازیگران خوب خود به اتفاقی بهتر از فیلم سینمایی «مامان» برسد. فیلمی که در ادامه مشخص نیست چگونه می تواند در گیشه مخاطبان را مایل به تماشای خود نماید.