رویدادهای واقعی ۸سال دفاع مقدس در عملیات بیتالمقدس به روایت «مست و سنگستان»
حجتالله ایروانی در گفتوگو با پیرامون مضمون کتاب «مست و سنگستان» گفت: کتاب «مست و سنگستان» خاطرات شفاهی عزیزالله فرخی از ۸ سال دفاع مقدس و دوران اسارتش است.
وی پیرامون علل نگارش کتاب «مست و سنگستان» بیان کرد: پیش از همه اینها جانباز عزیز الله فرخی یکی از دوستان من بود، و این توفیق ایجاد شد که نوشتن کتاب زندگی وی را من بر عهده بگیرم لذا کتاب «مست و سنگستان» را که برگرفته از خاطرات آزاده، جانباز و رزمنده عزیزالله فرخی است را تدوین کردم.
ایروانی به شیوه نگارش کتاب «مست و سنگستان» اشاره و بیان کرد: کتاب «مست و سنگستان» به صورت روایت خاطره نوشته شده است و خاطرات او را در دو بخش قبل از اسارت و پس از اسارت مطرح میکند کتاب «مست و سنگستان» فراز و فرود و تعلیقهایی دارد که کتاب را بسیار جذاب و در عین حال خواندنی کرده است، بخش قبل از اسارت شامل چگونگی حضورش در عملیات بیت المقدس و مجروح شدنش برای بار اول را روایت کرده، اما بخش دوم از حضورش در عملیات والفجر ۴ و هنگامی که در قله ۱۹۰۴ مجروح میشود و پس از آن به اسارت در میآید را به تصویر میکشد.
نویسنده کتاب «دیدبان» به ویژگیهای کتاب «مست و سنگستان» اشاره و بیان کرد: در کتاب «مست و سنگستان» فلشبکهای بسیاری به کار رفته خصوصاً در فصل دوم که به رویدادهایی ابتدای مسیر عملیات و در جریان فتح قله ۱۹۰۴ بر میگردد همچنین به چگونگی حضورش در عملیات والفجر ۴ اشاره شده است.
وی جذابترین بخش کتاب «مست و سنگستان» را فصل ٢ دانست و ابراز کرد: در فصل دو به عملیات بیت المقدس اشاره شده هنگامی که وی به همراه همرزمانش با دشواری و سختی فراوان به قله ۱۹۰۴ میرسند و زیر آتش دشمن قرار میگیرند خمپاره به نزدیکی وی اصابت میکند و به او از ناحیه هر دو چشم صدمه شدیدی میزند که سبب تخلیه یکی از چشمهایش میشود همچنین پلک چشم دوم وی نیز دچار مشکل میشود و به حدی که تنها از شکاف چشمش میتوانست محیط اطراف را به سختی ببیند او همچنین از ناحیه کاسه سر و پایش نیز مجروح شده بود و همه اینها سبب شده بود در همان نخستین لحظه برخورد ترکشهای خمپاره بیهوش روی زمین بیفتد.
وی در همین رستا ابراز کرد: تمامی این اتفاقات سبب شده بود که همرزمان او و حتی فرمانده وی فکر کنند او شهید شده است و عقب نشینی میکنند پس از مدتی که به هوش میآید متوجه شرایطش میشود چهار روز بدون هیچ توشه و در سرما در آن ارتفاعات مانده تا سه تن از نیروهای رژیم بعث میآین، آنان هر فرد نیمه جانی را با شلیک یک گلوله خلاص میکردند، اما یکی از آنان شیعه بود و وقتی متوجه زنده بودن جانباز فرجی میشود اجازه شلیک نمیدهد و تلاش میکند تا او را نجات دهد اگرچه دو نیرو بعثی دیگر برای خنده و آزار او را به سوی میدان مین هل میدهند، اما خواست خداوند بر این است که او با چشمان بسته و تن بی رمق پس از طی ۵۰ قدم زنده برون بیاید و با کمک سرباز شیعه رژیم بعثی جان از آن منطقه زنده بیرون رود.
ایروانی به بخشهای جذاب دیگر کتاب «مست و سنگستان» دیگر اشاره و بیان کرد: در بخشهای دیگری کتاب که مربوط به خاطراتی است که در اردوگاههای عراقی پشت سر گذاشته و به رویاهای صادقهای که بر او تاثیر فراوانی داشته اشاره شده است که آنها نیز در جای خود بسیار جالب جذاب و خواندنی هستند.
نویسنده کتاب «آلواتان» به روحیه عزیز الله فرجی اشاره و بیان کرد: عزیزالله فرجی روحیه خاصی داشت و هرگز زیر بار ظلم نمیرفت به همین خاطر بارها مورد آزار و اذیت ماموران اردوگاه قرار گرفته بود، در کتابهایی که طی این سالها نوشته شده است عموماً به عملیات بیت المقدس به خوبی پرداخته نشده و کمتر کتابی است که در این مورد مطالبی را به مخاطبان ارائه کرده باشد، ولی در کتاب مست و سنگستان به خوبی به عملیات بیت المقدس پرداخته شده و جنبههای مطرح نشده هشت سال دفاع مقدس برای مخاطبان بیان شده که بسیار جذاب است.
وی در مورد نام کتاب «مست و سنگستان» بیان کرد: نام کتاب را برگرفته از یک شعر که عزیز الله فرجی آن را زمزمه میکرد برداشتم در اینجا سنگستان استعاره از قله ۱۹۰۴ است و مست نیز جانباز آزاده عزیز الله فرجی است.
ایروانی به پیام کتاب «مست و سنگستان» اشاره و خاطرنشان کرد: این کتاب در حقیقت خاطراتی از اتفاقات و رویدادهای واقعی هشت سال دفاع مقدس در عملیات بیت المقدس را بیان میکند که جذابیتهای فراوانی دارد در این کتاب به استقامت و توکل به خداوند اشارات بسیاری شده این رزمندگان که مشیت الهی را برتر از خواستههای خود میدانستند راضی به رضای الهی شدند در این جنگ حقایق و مجاهدتهای رزمندگان به خوبی مطرح شده در عین حال یاری خداوند نیز در همه امور به خوبی خودنمایی میکند.