مصالحه عربستان و قطر؛ عقب نشینی دوحه یا شکست ریاض؟
مصالحه میان کشورهای محاصره کننده قطر با دوحه پس از سه سال و نیم بحران، از منظر کارشناسان چندان قابل اعتنا نیست.
خبرگزاری میزان -
– کارشناسان اندیشکده «بروکینگز»، در بررسی مصالحه اخیر میان عربستان و متحدانش در موضوع محاصره قطر با این کشور، چشم اندازی تیره را پیش بینی کردند؛ زیرا بررسی زمینه شکل گیری مصالحه یعنی عدم اطمینان بی سابقه ژئوپلتیک و ژئواکونومیک، بزرگترین رکود اقتصادی تاریخ مدرن کشورهای محاصره کننده و شیوع «کرونا» که هزینههای رو به رشد اقتصادی، سیاسی و امنیتی را برای آنها به دنبال داشته، نشان میدهد آنها نه با قصد پایان اختلاف بلکه به تعویق انداختن آنها، وارد این مصالحه شدند.
در گزارش «بروکینگز» به نقل از کارشناسان آمده است «کشورهای محاصره کننده قطر با درک هزینههای روزافزون سیاسی، اقتصادی و امنیتی تداوم محاصره قطر از یک سو و انتظارات داخلی و خارجی برای پایان دادن به بحران در شورای همکاری خلیج فارس از سوی دیگر، اقدام به برقراری روابط دیپلماتیک با دوحه و پایان محاصره قطر کردند.»
به اعتقاد کارشناسان «بروز مجدد تنشها یا عدم اجرایی شدن مفاد توافق نامه، میتواند کارآیی آن را مشخص کند؛ اما آنچه مشخص است اختلاف نظرهای عمدتا سیاسی میان طرفین، مانع فرآیند عادی سازی دیرپا میشود؛ پیش نیازهای اساسی دستیابی به راه حل درازمدت و واقعی برای بحران در شورای همکاری خلیج فارس، وظایف دوگانه مدیریت انتظارات عمومی و پیگیری مصالحه واقعی هستند.»
«عمر رحمان»، از کارشناسان بروکینگز در این رابطه میگوید «شاید مصالحه مذکور را بتوان تلاشی از شش کشور درگیر در باتلاق جالشهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و بهداشتی، برای پایان دادن به تاریکترین صفحه تاریخ تقریبا چهار دههای شورای همکاری خلیج فارس دانست؛ این کشورها علاوه بر خسارتهای اقتصادی از دشمنی متقابل رسانهای در پایتختهای سراسر جهان نیز آسیب دیده اند.»
وی در ادامه با اشاره به خوش بینی ناشی از تحولات چهل و یکمین اجلاس شورای همکاری خلیج فارس گفت «اما منابع اصلی تنش که سبب محاصره سال ۲۰۱۷ شدند، یعنی موضوعهای ایدئولوژیک و سیاست خارجی همچنان وجود دارند و در آینده نیز به عنوان کاتالیزور اختلافها عمل میکنند.»
«نوحا عبدالوهاب»، دیگر کارشناس این اندیشکده، گفت «یکی از سختترین پیامدهای بحران شورای همکاری خلیج فارس، آسیبهای وارد شده به ساختار اجتماعی منطقه بود؛ چرا که برخلاف اختلافهای قبلی در جریان این اختلاف نظر مردم نیز مداخله داده شدند و این امر در کنار تنشهای سیاسی و کارزار تبلیغات سوء، سبب ایجاد و تشدید احساس خیانت و کینه توزی میان مردم منطقه شد.»
به اعتقاد وی «اعلامیه العلا مسیر دشواری در پیش دارد؛ زیرا باید علاوه بر اتصال خانوادههای به زور هم جدا شده و رفع بی اعتمادی میان مردم منطقه، بر تاریخ و تبار مشترک مردم تاکید کرده و اطمینان بدهد که در آینده چنین آسیبهای اجتماعی و شخصی در صورت بروز بحران نمودار نخواهند شد.»
«عادل عبدالغفار»، از کارشناسان اندیشکده بروکینگز گفت «بعید است که رقابت ژئوپلتیکی میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس و متحدان آنها در مدیترانه شرقی به این زودی خاتمه یابد؛ چرا که منافع متضاد، رقابتهای فزاینده و تنشهای تاریخی در منطقه و ورای آن همچنان وجود دارند.»
«گالیپ دالای» نیز تاکید کرد که «با وجود دستیابی به توافق باید به خاطر داشته باشیم که بهبود روابط قطر و عربستان به دلیل همگرایی در سیاستها یا چشم اندازهای منطقهای آنها رخ نداد؛ بلکه روی کار آمدن بایدن این امر را ضروری کرد.»
«نادر کبانی»، عضو ارشد برنامه اقتصاد و توسعه جهانی بروکینگز نیز گفت «رسیدن به سطح بالای ادغام اقتصادی میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بعید است؛ زیرا قطر از سال ۲۰۱۷ هم شبکهای از مسیرهای جایگزین برای تامین نیازهای داخلی خود ایجاد کرده و هم سرمایه گذاریهای متنوعی را انجام داده است؛ ضمن اینکه فرآیند اعتمادسازی میان طرفین سالها زمان میبرد؛ البته نباید از کاهش درآمدهای مالی کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز غافل بود.»
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *