خصوصیات بارز مکتب سردار دلها
مکتب حاج قاسم، مکتب شهادت، شجاعت، سلحشوری، ایثار و روحیه شهادت طلبی است. وقتی انسان شهادت را در وجودش میطلبد، دیگر از مرگ نمیهراسد، زیرا به یقین رسیده از این دنیا چیزی با خود نمیبرد که بخواهد با جمع کردن مادیات، حقی را ناحق کند یا نانی از سفره یتیم بردارد و یا ظلمی به خانواده فقیر و بیسرپرستی روا دارد.
- عشرت شایق، نویسنده و پژوهشگر در یادداشتی درباره خصوصیات مکتب سردار دلها نوشت: شأن نزول مکتب حاج قاسم به فرمایشات ۲۷ دیماه ۹۸ رهبر معظم انقلاب برمیگردد که فرمودند، «ما به حاج قاسم سلیمانی - شهید عزیز - و به ابومهدی - شهید عزیز - به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به آنها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسهی درسآموز، با این چشم نگاه کنیم آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد»؛ پس طرح اولیه مکتب حاج قاسم را، ولی امر مسلمین جهان صادر کردند.
مکتب، یک طرح جامع و منسجم است که دارای جهان ببینی مشخصی است، برای زندگی در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ارتباطی دستورالعمل صادر میکند و در کل هدایت بشر به سمت هدف را عهدهدار است.
مکتب سردار دلها همان مکتب امام راحل و رهبر معظم انقلاب است که برگرفته از مکتب عاشورا و سیدالشهداست و مکتب سیدالشهدا نیز همان مکتب انسانساز اسلام است حال اگر این مکتب بهعنوان حاج قاسم سلیمانی مزین شده برای این است که افراد، رفتار، سکوت، سلحشوری، گویش، شهادت طلبی و هرآنچه این شهید در عصر حاضر داشتند مطابق با آموزههای دین مبین اسلام بوده است.
مکتب حاج قاسم ترجمه رفتاری اسلام در قرن حاضر است
مکتب حاج قاسم ترجمه رفتاری اسلام در قرن حاضر است چنانچه یک انسانی را از یک روستای دور افتاده این کشور به اوج عزت جمعی میرساند تا جایی که همه دلها برای او میتپد.
مکتب حاج قاسم ترجمه رفتاری اسلام در قرن حاضر است چنانچه یک انسانی را از یک روستای دور افتاده این کشور به اوج عزت جمعی میرساند تا جایی که همه دلها برای او میتپد.
مکتب حاج قاسم، مکتب شهادت، شجاعت، سلحشوری، ایثار و روحیه شهادت طلبی است. وقتی انسان شهادت را در وجودش میطلبد، دیگر از مرگ نمیهراسد، زیرا به یقین رسیده از این دنیا چیزی با خود نمیبرد که بخواهد با جمع کردن مادیات، حقی را ناحق کند یا نانی از سفره یتیم بردارد و یا ظلمی به خانواده فقیر و بیسرپرستی روا دارد.
اوج روحیه شهادت طلبی، خدمت به خلق و مردمداری است زیرا فرد از خدا میخواهد که فقط در مسیر او باشد و شهادت نصیبش شود. یک فرد اگر چنین روحیهای پیدا کند، خادم مردم میشود. نگاه انیس و مونسی با مردم نشان میدهد.
حاج قاسم سلیانی خطاب به مردم میگفت، من جانم را برای شما در کف دستانم گرفتم، روح قوی و بلند این مردم در جسم او مستولی بود و برای همین بود که همیشه در ارتباط با مردم، لبخند از لبش نمیافتاد. وقتی کسی عاشق خداوند شود، عاشق مردم هم میشود و بین خود و دیگر بندگان خداوند خط کش نمیگذارد.
تبلور مردم گرایی، جان نثاری و روحیه شهادت طلبی در مکتب حاج قاسم نمودار میشود
مکتب حاج قاسم تبلور مردم گرایی، جان نثاری و روحیه شهادت طلبی است که حفظ امنیت مردم و جغرافیای کشور نیز در آن جمع میشود. انسان که با نگاه امنیتسازی به کشور، مملکت و دیناش نگاه میکند، شجاعت حفاظت از آنها را نیز پیدا میکند؛ این بخاطر نگاه توحیدی است. اگر توحید داشته باشیم همه چیز خواهیم داشت.
انسان عارف مسلکی مانند حاج قاسم، عاشق همه مردم بود
انسان عارف مسلکی مانند حاج قاسم، عاشق همه مردم بود و برای حفاظت از مردم و عینیت بخشی به تئوری دینی، هم جبهه مقاومت را تقویت میکند و هم ایستادگی را آموزش میدهد و با روحیه شهادت طلبی در مسیر شهادت جام شهادت را نوش میکند.
انسان عارف مسلکی مانند حاج قاسم، عاشق همه مردم بود و برای حفاظت از مردم و عینیت بخشی به تئوری دینی، هم جبهه مقاومت را تقویت میکند و هم ایستادگی را آموزش میدهد و با روحیه شهادت طلبی در مسیر شهادت جام شهادت را نوش میکند.
سردار دلها، کل عمرش را دنبال عمل به دستورات خداوند بود. انسان تا منیت خود را نشکند، خداشناس و خداپرست نمیشود زیرا انسانهایی که خودشکن نیستند، خودخواه میشوند، آدمهای خودخواه اصلاً خداوند را نمیخواهند چه برسد به اینکه دیگر مردم و صلاحشان را بخواهند.
انسان خدادوست چون دین دارد، محوریت توحیدی و یگانگی خداوند را در دل دارد و این توحید است که قلب را از شرک پاک میکند، در این صورت او، بسیار بزرگ، با شکوه، اهل دانش و معرف شده و راههای شناخت به سوی او باز میشود. صاعقههایی که به وجود این انسان میخورد، موجب تطهیر قلب و روحش میشود.
مکتب حاج قاسم مملو از اخلاص ناب است
مکتب حاج قاسم مملو از اخلاص ناب است. البته این اخلاص محصول رشادتها و زحمات فراوان در طول زمانی است که دیگر انسان از دنیا دل میکند و دنیاگراییاش فقط در مسیر خداخواهی میشود، با دنیا زندگی نمیکند و تنها در دنیا زندگی میکند و امورش را مدیریت هوشمندانه میکند؛ در رفتار دنیایی خود بر پایه ملاک، شانیت و جایگاه توحیدی رشد میکند، یک انسانی که به جز توحید و عبودیت محض در درگاه خدا دیگر چیزی را نمی خواهد، پرورش یافته مکتب حاج قاسم است.
پیرو مکتب حاج قاسم، در مقابل زورگویان جهان مرعوب نمی شود
پیرو مکتب حاج قاسم، در مقابل زورگویان جهان مرعوب نمی شود. تعلق خاطر روحی و دنیاگریانه ندارد و تعلق خاطرش بر پایه توحید است، علم و معرفت کسب میکند و در این مکتب نجات بخشی محرومان وجود دارد. هرجایی که محرومی هست دستگیری، کمک مومنانه، انفاق و احسان میکند.
رشوه، فساد اقتصادی و اختلاس برای پیروان مکتب حاج قاسم معنایی ندارد
وقتی برای یک انسان «کلمه الله هی العلیا» جایگاه پیدا میکند؛ طرف می گوید من چرا مالم را نبخشم؟ احسان و انفاق نکنم و به رفع مشکلات اقتصادی مردم و کشورم کمک نکنم؟ رشوه، فساد اقتصادی و اختلاس برای پیروان مکتب حاج قاسم معنایی ندارد و به هوالرزق اعتماد دارد. این انسان برای رسیدن به عدل و قسط تلاش می کند، مجاهدت میکند.
مکتب حاج قاتسم همان مکتب اسلام پابرهنه ها و مستضعفان است
مکتب حاج قاتسم همان مکتب اسلام پابرهنه ها و مستضعفان است. پابرهنهها هستند که صاحبان این نظام و انقلاب هستند. این است که حاح قاسم را باید از این زاویه نگاه کرد.
یکی از شرایط و ارکان مکتب حاج قاسم، پاسداری از ارزشها
یکی از شرایط و ارکان مکتب حاج قاسم، پاسداری از ارزشهاست، شهادت یکی از مواردی است که از ارزشها محافظت و پاسداری میکند. سرداردلها، شکوه ولایتمداری و تجسم عینی بصیرت ولایی است. حاج قاسم در زمان حیات خود به کودکان شهدا که جزو ایتام هستند، محبت می کرد و هرگاه پا به کشور می گذاشت، از پدر و مادر خود دست بوسی میکرد.
صبر و حلم از دیگر ویژگیهای مکتب حاج قاسم است
صبر و حلم از دیگر ویژگیهای مکتب حاج قاسم است، خیلیها سعی داشتند این بزرگمرد را با رفتارهای سیاسی و اتخاذ برخی حرکتها، اذیت و آزاد کنند اما ایشان یک تنه و با عقلانیت و عشق به ولایت اسلام، ایستادند و همه را دور خود جمع کردند.
درباره مکتب حاج قاسم هرچه بگوییم، کم است. در این مکتب دافعه و جاذبه وجود دارد چراکه با نگاه توحیدی نمیتوان همه افراد را دور خود نگه داشت.
در مکتب حاج قاسم دشمن شناسی عمیقی وجود داشت
در مکتب حاج قاسم دشمن شناسی عمیقی وجود دارد. دشمن میخواست در صفوف شیعیان و اهل تسنن اختلاف ایجاد کند اما حاج قاسم نگذاشت این صفوف به هم بخورد و همه این افراد را دور هم جمع کرد. حاج قاسم می دانست دشمن آمده تا با ایجاد اختلاف، مسلمانان را در جان هم بیندازد و با ایجاد رعب و وحشت، سرزمینهای اسلامی را تصاحب کند.
مکتب حاج قاسم، مکتب مقاومت و ایستادگی است
مکتب حاج قاسم، مکتب مقاومت و ایستادگی است، مقاومت برای حفظ ارزشها، توحید، حفظ دین، عدالت اجتماعی و ایستادگی برای حفظ جغرافیای سیاسی و ایدئولوژی اسلام در این مکتب معنا پیدا میکند.
و بالاخره ابنکه در مکتب شهید سلیمانی، مطالعه کتب از مهمترین ویژگیهاست. مطالعه کتاب انسان را وارسته کرده و دانش انسان را تقویت می کند و سطح معرفت انسانی را بالا می برد و بصیرت افزایی میکند و روح انسان را مترقی و وجودش را متعالی می کند. نباید از کتابها جدا شویم؛ خصوصا از کتابهای دینی مانند قرآن، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *