جشنواره تئاتر استانی گیلان در ایستگاه آخر/هفتمین سمینار پژوهشی تئاتر مقاومت اول دی ماه آغاز میشود
جشنواره تئاتر استانی گیلان در ایستگاه آخر
شامگاه چهارشنبه سی و دومین جشنواره تئاتر استانی گیلان در سایه شیوع کرونا و با رعایت دستور العمل های بهداشتی و فاصله اجتماعی در سالن شهید انصاری مجتمع فرهنگی و هنری خاتم الانبیا رشت برگزار شد.
این دوره از جشنواره به دلیل شیوع کرونا بدون حضور تماشاگر برگزار شد و از این دست اندرکاران برگزاری این جشنواره زمینه پخش آنلاین اجرای نمایشها و همچنین اختتامیه از سایت آپارات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان برای علاقه مندان فراهم شد.
«نادر برهانی مرند»، «اتابک نادری» و «سید وحید فخر موسوی» داوران مرحله نهایی سی و دومین دوره جشنواره تئاتر استانی گیلان بودند که به مدت سه روز اجرای نمایشها را تماشا و در پایان آثار و نفرات برگزیده در هر بخش را اعلام کرد.
آثار و نفرات برگزیده سی و دومین جشنواره تئاتر استانی گیلان به شرح زیر است:
*چهره پردازی: «علی کاظمی» برای نمایش «پلی از جنس شیشه»
*طراحی پوستر و بروشور: «هدی رسولی» برای نمایشهای «لبخند باشکوه آقای گیل» و «بریده ها»
*طراحی لباس: «زهرا صدری» برای نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل»
*موسیقی: «علی پارسا» برای نمایش پلی از جنس شیشه» (تقدیر) و «آرش عشقی» برای «بریده ها»
*طراحی صحنه: «رضا فتوت خواه» برای نمایش «بریده ها»
*بازیگری زن:
«نازنین صابر» برای «خواب های شیشه ای» و «شقایق آقا محمدی» برای «بریده ها» از سوی هیئت داوران شایسته تقدیر شناخته شدند.
همچنین «نگار خلاق» برای نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل» و «زهرا میری» برای نمایش «یک شب دیگر هم بمان سیلویا» از سوی هیئت داوران به صورت مشترک سوم شدند.
«راحله رحیمی» برای نمایش «پلی از جنس شیشه» جایزه نفر دوم و جایزه بهترین بازیگر زن این دوره از جشنواره به «الناز ابروش» برای نمایش «نگاتیو» اختصاص یافت.
*بازیگری مرد:
در این بخش جوایز جشنواره هیئت داوران ضمن تقدیر ویژه از «مجید پتکی» به خاطر نمایش «تذکره سپیده بانو و غلام سیاه» و «روزبه رئوفی» برای نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل»، آقایان «علیرضا عباسی» را برای نمایش «خواب های شیشه ای» و «مهدی مخبری» را نیز برای نمایش «پلی از جنس شیشه» به ترتیب به عنوان نفرات سوم و دوم این بخش انتخاب کردند.
گفتنی است جایزه بهترین بازیگر مرد سی و دومین جشنواره تئاتر استانی گیلان از سوی هیئت داوران» مرتضی زینل» برای نمایش «بریده ها» رسید.
در پایان این جشنواره نیز هیئت داوران نمایشهای «بریده ها» و «پلی از جنس شیشه» را بدون اولویت به دبیرخانه سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر معرفی کردند.
*کارگردانی:
در این بخش نیز هیئت داوران به صورت مشترک جایزه نفر سوم را به «زهرا صدری» برای نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل» و «مهرداد بخشی» برای نمایش «نگاتیو» اهدا کرد.
جایزه دوم این بخش نیز به «مصطفی خوش نشین» برای نمایش «پلی از جنس شیشه» اهدا شد.
همچنین هیئت داوران این جشنواره «رضا فتوت خواه» را برای نمایش «بریده ها» شایسته کسب جایزه نخست کارگران دانست.
*نویسندگی:
هیئت داوران این جشنواره در این بخش «مهرداد هنرمند» برای نمایش «نگاتیو»، «نگار نادری» برای نمایش «پلی از جنس شیشه» و «نوید ایزدیار» را برای نمایش «بریده ها» به ترتیب حائز رتبه سوم تا اول دانستند.
همچنین هیئت داوران سومین جشنواره نمایشنامه نویسی پاسداشت «استاد پورسیفی» نیز برگزیدگان این جشنواره را معرفی کردند. از استاد پورسیفی نیز در این جشنواره تقدیر شد.
«آدم یکی بود با حوا مُرد» از «ابوالفضل تقیپور»، «دیگر کُشی» از «پریسا قاسمی» و «پروندههای باز» از زهرا صدری نمایشنامه های شایسته تقدیر از سوی هیئت داوران این جشنواره انتخاب شدند.
نمایشنامه «انتهای یک شب بارانی» از «پدرام پریچهره» رتبه سوم و «یادم تو را فراموش» از بهاره خوشپسند نیز در جایگاه دوم این جشنواره ایستاد.
همچنین هیئت داوران سومین جشنواره نمایشنامه نویسی آموزشگاه های آزاد گیلان نیز هیچ اثری را شایسته رتبه نخست این جشنواره ندانست.
هفتمین سمینار پژوهشی تئاتر مقاومت اول دی ماه آغاز میشود
هفتمین سمینار پژوهشی تئاتر مقاومت روز دوشنبه از ساعت ۱۳ الی ۱۷.۳۰ در تالار مشاهیر تئاترشهر برگزار خواهد شد.
در این نشست که در دو قسمت برگزار خواهد شد، منوچهر اکبرلو و دکتر سعید اسدی اجرای دو بخش آغازین را برعهده خواهند داشت و همچنین از دو کتاب پژوهشی این جشنواره نیز رونمایی خواهد شد.
هفتمین سمینارپژوهشی تئاترمقاومت به عنوان یکی از برنامههای هفدهمین جشنواره سراسری تئاترمقاومت و با مدیریت جهانشیر یاراحمدی برگزار میشود.
هفدهمین جشنواره سراسری تئاترمقاومت به همت انجمن تئاترانقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح با دبیری حمید نیلی از ۲۵ آذرماه آغاز گردیده است و تا دوم دی ماه ادامه خواهد داشت.
«لیلیت» به مقاومت مسلمانان بوسنی میپردازد
محمدرضا شاهمردی کارگردان نمایش صحنهای «لیلیت» گفت: مظلومیت مسلمانان در جنگ بوسنی و هرزگوین و تلاش رسانههای غربی برای پاک کردن این ننگ از دامان خودشان، من را بر آن داشت تا در قصهای عاشقانه میان یک مرد و زن اهل این منطقه، «لیلیت» را تولید کنم.
کارگردان نمایش صحنهای «لیلیت» گفت: «لیلیت» روایتی از جنگ بوسنی و هرزگوین است. جنگی که در آن بسیاری از مردم مسلمان بوسنی قربانی تعصب صربها با حمایت خارجیها میشوند.
شاهمردی با اشاره به پژوهشهایی که برای نگارش نمایشنامه «لیلیت» داشته است ادامه داد: طی مطالعاتی که در مورد این جنگ عجیب و دلهرهآور داشتم به روستایی رسیدم که در یک شبانهروز تمامی اهالی آن قتلعام میشوند. قتلعامی که مشابه آن در این جنگ بسیار تکرار شد و مسلمانان و تمامی صربهایی که به نوعی از هر مسلمانی حمایت میکردند به قتل رسیدند.
وی افزود: مظلومیت مسلمانان در این جنگ و تلاش رسانههای غربی برای پاک کردن این ننگ از دامان خودشان، من را بر آن داشت تا در قصهای عاشقانه میان یک مرد و زن اهل این منطقه، «لیلیت» را تولید کنم.
شاهمردی در مورد شیوه روایت داستان نمایش «لیلیت» که با بازی علی فرحناک و مهناز رودساز تولید شده است، گفت: لیندتا پاشا (اهل بوسنی) و بورا پاوویچ (اهل بلگراد) پیش از تجزیه یوگسلاوی به یکدیگر علاقهمند بوده، اما جنگ داخلی میان صربها و بوسنی و هرزگوین شرایط این رابطه عاشقانه را به هم میریزد. همچنین برادر لیندتا متهم به بمبگذاری در مرکز بلگراد بوده و لیندتا هم در یکی از درگیریها اسیر شده و حالا بورا در مقام افسر پلیس صرب باید از او بازجویی کند.
شاهمردی ادامه داد: تعریف واژه مقاومت منحصر به جنگهای علنی نمیشود. مقاومت در لایههای گوناگون زندگی روزمره آدمی شکل میگیرد. اما مقاومت مردمی به خرد جمعی نیاز دارد تا دسیسههای دشمن را خنثی کند. «لیلیت» به این موضوع میپردازد که همواره در جنگهای تاریخ، دست پنهانی از ظالمانی وجود دارد که نمیخواهند مردم جور دیگری زندگی کنند.
وی افزود: ظالمان و مستبدانی مانند آمریکا همواره برای پیشبرد اهداف شوم خود، جنگ به راه میاندازند. آنها برای آغاز هر جنگی، چه مستقیم و چه غیر مستقیم، داستانسرایی و بهانهسازی میکنند؛ مثل حمله به عراق که با بهانه «۱۱ سپتامبر» انجام شد.
این کارگردان تئاتر کشور ادامه داد: مقاومت واژهای بینالمللی است که در تمامی تاریخ خلقت بشریت وجود داشته و خواهد داشت.
وی در پایان گفت: هفدهمین جشنواره سراسری تئاتر مقاومت با قدرت در حال پیشروی است. دور هفدهم این جشنواره با تمام مشکلات عجیب و غیرقابل پیشبینی برای فرهنگ و هنر این روزهای کشور، تا کنون فعالیتهای بهیاد ماندنی و تازهای داشته است. ستاد برگزاری این جشنواره با ایستادگی تمام قد دوشادوش هنرمندان اقدام به برپایی جشنواره کرده است که باید از آنها قدردانی کرد.
گفتنی است هفدهمین جشنواره سراسری تئاتر مقاومت به همت انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح و با دبیری حمید نیلی از ۲۵ آذرماه، به دو شیوه زنده و آنلاین در حال برگزاری است و تا دوم دیماه ادامه خواهد داشت.
نقد نمایش «رگ» حاضر در جشنواره تئاتر مقاومت
فیلم-تئاتر نمایش «رگ» روز دوم هفدهمین جشنواره تئاتر مقاومت پخش شد و در روز شنبه ۲۹ آذر ماه بار دیگر در جدول برنامه قرار دارد.
صحنه روشن میشود، سربازی از میان تماشاگران بهسوی صحنه میرود و نامهای را برای مادرش مینویسد و همچون راوی صحنه به صحنه همراه تماشاگران است. نامه بینام نشان را برای مادری که گویا همان سرزمین آبا و اجدادیمان است مینویسد و در آن قصه سربازان وطن را بازگو میکند.
مکان مرزبانی ارس است و ۳ سرباز در پستهای نگهبانی هستند. ماجرا با طنز کلامی و رفتاری این سربازان که با لهجه ترکی صحبت میکنند آغاز میشود و روابطشان صدای خنده تماشاگران را بلند میکند. همچنان که نمایش روبهجلو پیش میرود؛ تماشاگران غرق شادی و خنده میشوند. اما قرص ماه انتهای صحنه هشداری شوم به ما میدهد و هرلحظه رنگش از نقرهای به سرخی خون میگراید که نشان از خبری بد برای تماشاگران است.
سه سرباز در پاسبانی از اَرَس با پیشروی ارتش شوروی به مرزهای ایران مواجه میشوند. درحالیکه در انتظار نیروهای کمکی ارتش از مرکز به مقاومت ادامه میدهند؛ ناگهان تلگرافی مبنی بر عدم مقاومت در برابر متجاوزان از سوی تهران میآید و آنها را ناامید میکند. اما رگ غیرتِ ایرانی آنها اجازه این تجاوز را برنمیتابد و خودخواسته و بدون هیچ اجباری در آنجا میمانند و اینجاست که بر طبق آنچه در متن نمایش آمده است: رگ که بجنبد عشق آغاز میشود.
در میان خندههای تماشاگران و در میانه اجرا نمایش زهر خود را بر تماشاگران خوشخیالش میریزد و با تلنگری شُکی بر آنها وارد میکند. تماشاگری که در این غوغای پر از دردسر زندگی امروزی به دنبال مفری برای آرامش است ناگهان به شهریور ۱۳۲۰ پرتاب میشود؛ و این یادآوری تاریخ تاریکی که بر این مملکت گذشته خود از دیگر نقاط قوت این اثر است.
انتخاب هوشمندانه متن و سوژه بکر نمایشنامه از سوی کارگردان از دیگر نکات قابلتوجه است. ساختمان و ساختار متن (جز در موردی محدود که به آن اشاره خواهد شد) سفت و استوار است. طنز در متن و اجرا کاملاً مقبول و قابل دفاع است. نمایش طنزی دلنشین دارد که بر بستر غمی عمیق و نهان ایستاده است. در طراحی صحنه به یک اتاقک نگهبانی ساده، ماه تمام انتهای صحنه و چند فانوس اکتفا شده که کاملاً به جا و معقول است.
بازیهای بازیگران ساده روان و حرفهای است. اما در این میان نمیتوان از بازی درخشان وحید آقا پور در نقش (عبدالله شهریاری) تقدیر نکرد؛ و همچنین اشاره به اندکی بداقبالی دیگر بازیگران که بازی پرقدرت او بازی آنها را کمرنگتر جلوه میدهد!
اما این نمایش همچون همه آثار دیگر نقاط ضعفی هم داشت: یک: در ساختار نمایش شاهد نوعی دودلی و تردید در معرفی قهرمان اثر هستیم. آیا سه سرباز همه باهم قهرمانند و ارتش شوروی ضدقهرمان؟ یا اینکه سرجوخه مصیب محمدی (برزو ارجمند) که فرماندهی این سه سرباز را دارد و تا آخرین لحظه دست نمیکشد قهرمان و ژنرال باهوش روسی ضدقهرمان است. اگر نکته دوم صحیح باشد این تقابل بین پروتاگونیستِ کوچک و آنتاگونیستِ پرقدرت او، بهخوبی به تصویر کشیده نمیشود، جلوه نمیکند و بده بستان بین این دو تماشاگر را به هیجان وانمیدارد؛ و البته همانطور که اشاره شد شاید یکی از دلایل آن بازی غالب وحید آقا پور هم باشد که سبب کمرنگ شدن شخصیت اصلی و به قول تئاتریها باعث شده که او بازی بقیه بازیگران را بخورد!
دوم: نمایشنامه تقریباً دوزبانه اجرا میشود (ترکی و فارسی)، در قسمتهایی که فارسی با لهجه ترکی ادا میشود همه تماشاگران باهم در این رویداد شریکاند. اما در بخشهای هرچند کوتاهی که دو بازیگر صرفاً ترکی صحبت میکنند، تماشاگرانی که ترکی میفهمند قهقهه میزنند و تماشاگران دیگر با حسرت به آنها نگاه میکنند!
سوم: صحنههایی که چشمانتظاری خانوادههای سربازان را نشان میدهد؛ این صحنهها گویی اضافههای کلیشهای بودند که بهزور در بدنه نمایش گنجاندهشدهاند و شاید نمایش بدون آنها خیلی کوتاه میشد و بهعنوان تمهیدی برای طولانی کردن نمایش بهکاررفتهاند. چراکه بود یا نبودشان چیزی به اثر اضافه یا کم نمیکند و حتی کارکرد عاطفی آنهم چندان تأثیرگذار نیست و تأثیری بر نتیجه پایانی ندارد.
چهارم: شوخیهای رفتاری (به شکل صادقانه بخواهیم بگوییم به شکل محدودی) اندکی کلیشهای و دور از انتظار تماشاگر تئاتری از ایوب آقاخانی است. مثلاً درصحنهای که بازیگر باکسی صحبت میکند که نمیداند آن شخص در پشت سرش است و وقتی برمیگردد و او را میبیند میترسد! همچون کلیشههای قدیمی لورل و هاردی یا چارلی چاپلین است که البته تماشاگر را به خنده وامیدارد!
در نیمه دوم نمایش لحظاتی ریتم میافتد و بازیگران تنها بر سر هم فریاد میکشند که البته گوشنواز هم نیست. در طراحی صحنه وجود میلهها و سیمخاردارهای مورب و در کنار هم باعث آزار چشم تماشاگران میشود که نتیجه آن برگرفتن نگاه آنان از دکور میشود.
نمایش که به انتها نزدیک میشود، خندههای تماشاگران، چون بغضی در گلو میماند و ماهِ تمام انتهای صحنه خونینتر میشود. سه سرباز در کنار ارس جان میدهند و دفن میشوند. سرباز راوی که داستان را در شهریور ۱۳۹۸ برای مادرمردهاش روایت میکند نامههای خود را به نفسهای ارس میسپارد. او نامه هار بر سر گور سه، سیصد یا سه هزار سربازی که درراه وطن در طول تاریخ جان دادند و هرگز کسی نامی از آنها نبرد به دست باد میدهد...
نمایش تمام میشود و قرص ماه خون میگرید بر نالههای ارس...