«سر سپرده» روایتی خواندنی از زندگی «شهید هاشم کلهر»
خطیب زاده به بخشی از کتاب «سر سپرده» که مختص دوره زندگی شهید هاشم کلهر در جبهه بوده است اشاره و تاکید کرد: شجاعت شهید هاشم کلهر باعث شد اتفاقات و رویدادهای فراوانی برای این شهید رخ دهد، وی چندین بار از ناحیههای مختلف بدن مجروح شد و از ناحیه پا و مچ دست زخمی و حتی یکی از انگشتانش را از دست داده بود، اما او هر بار به سلامت از مهلکه خارج میشد.
نویسنده کتاب شهرزاد به بزرگی روح مادر شهید کلهر و شجاعت این شیرزن اشاره و بیان کرد: شهید کلهر علیرغم مجروحیتهای بسیار در عجب بود که چرا به شهادت نمیرسد چراکه آرزوی شهادت را داشت، مادر این شهید بزرگوار در مورد آخرین دیدار خود با فرزندش میگوید در حال خواندن نماز بودم و بعد از اینکه نمازم به پایان رسید، هاشم فرزندم دست و پایم را بوسید و از من خواست تا برای شهادتش رضایت قلبی داشته باشم تا بتواند به شهادت برسد، و لذا برای او آرزوی سر بلندی کردم و رضایتم را از شهادت وی بیان کردم.
وی نحوه شهادت شهید هاشم کلهر را یکی از بخشهای خواندنی کتاب «سر سپرده» دانست و اظهار کرد: یک راکت به سنگری که این شهید بزرگوار در آن قرار داشت برخورد و وی را به شهادت میرساند، همرزمان حاضر در صحنه پس از شنیدن صدای وحشتناک برخورد راکت با سنگر و از بین رفتن نور شدید راکت و خاک بلند شده از واقعه به سوی سنگر رفتند، از دور دو کفش سبز رنگ در بین خاک پیدا بود، وقتی آن کفشها را بیرون کشاندند متوجه شدند که بدن شهید دو نیم شده و از بین رفته است.
خطیب زاده به زمان به خاک سپاری شهید کلهر اشاره و ابراز کرد: مادر شهید هاشم کلهر در زمان خاک سپاری فرزندش اعلام کرد که خود اقدام به خاک سپاری فرزند میکند، مادر عنوان کرده بود من در شب گذشته خواب فرزندم را دیدم و از وضعیت پسرم باخبرم، این در حالی بود که پیش از آن همرزمان این شهید بزرگوار نگران این بودند که چگونه شهادت و وضعیت بر جای ماند از پیکر این شهید بزرگوار را به مادرش اطلاع دهند. این نشان میدهد یک مادر تا چه اندازه میتواند شجاع و از خود گذشته باشد.
این نویسنده در مورد عنوان کتاب سر سپرده تاکید کرد: من شهید هاشم کلهر را نه تنها فردی ایثارگر میدانم بلکه وی را شخصی میدانم که سر خود را در راه خدا و میهن تقدیم کرد و زندگی خودش را وقف میهن کرد و این رویکردی ارزشمند برای یک انسانی به شمار میرود.
خطیب زاده در مورد نحوه نگارش کتاب «سر سپرده» خاطرنشان کرد: من تلاش کردم کتاب را به شکلی بنویسم که مخاطب بتواند با آن همزاد پنداری کند، در حقیقت با قلمی ساده به نگارش پرداختم و داستانی حقیقی از دوران بزرگ تاریخ کشور را ثبت کردم.