روز جهانی معلم و منزلت حرفه‌ای معلمان

1:26 - 14 مهر 1399
کد خبر: ۶۶۱۹۰۹
در شرایط امروز کرونایی برای آموزش و پرورش هیچ زیرساختی پیش‌بینی نشده است، آموزش و پرورش دستخوش تصمیمات عجولانه بوده و در شرایط بحرانی نمی‌توان از چنین سیستمی توقع برنامه بهتری داشت.
- از سال ۱۹۹۴ میلادی پنجم اکتبر، ۱۴ مهرماه روز جهانی معلم نامگذاری شده که با توجه به اهمیت نقش این قشر از جامعه در حوزه پیشرفت آموزشی، اختصاص روزی که معلمان می‌توانند انعکاس دهنده راهکار‌هایی برای مقابله با چالش‌هایی که بر سر راه حرفه معلمی که مسئولیت تعلیم و پرورش آینده سازان کشور را بر عهده دارند.

در این روز‌ها که شیوع ویروس کرونا باعث بسته شدن مدارس شده است، آموزش و پرورش سعی می‌کند با آموزش مجازی کلاس‌های درس را بر پا نگه دارد؛ معلم‌ها نیز در این شرایط باید آموزش و تدریس را به صورت مجازی داشته باشند، اما این نوع تدریس، آن‌ها را با چالش‌هایی نیز مواجه کرده است.

شیوه‌های متفاوت آموزشی در این روز‌ها دغدغه‌هایی را برای معلمان به وجود آورده است؛ از جمله این دغدغه‌ها می‌توان به سرعت پایین اینترنت، عدم دستیابی همگانی به تجهیزات و ابزار فضای مجازی و عدم آموزش لازم معلمان و دانش‌آموزان و والدین برای فعالیت در فضای مجازی و... در این عرصه مشکلاتی را برای تعلیم و تربیت به وجود آورده است.

یکی از دلایلی که مشکلات فراوانی در آموزش غیرحضوری به وجود آورده، عدم تعامل در آموزش و پرورش است؛ در فضای واقعی هیچ وقت این تعامل برقرار نبوده و ضعف خود را در فضای مجازی مشخص کرده است. در مدارس همیشه معلمان تصمیم گیرنده هستند و از ظرفیت دانش‌آموزان به خوبی استفاده نشده، همین امر سبب ضعف آموزش در فضای مجازی نیز گردیده و از دیگر نقاط ضعف تدریس در این فضا عدم آشنایی معلمان با تولید محتوا و فعالیت غیرحضوری است. آموزش و پرورش همیشه دستخوش تصمیمات عجولانه بوده و در این شرایط نمی‌توان از چنین سیستمی توقع برنامه بهتری داشت، همچنین برای شرایط بحران در آموزش و پرورش هیچ زیرساختی پیش‌بینی نشده است.

لازم است علم معلمان برای فعالیت در فضای مجازی به‌روز شود، برای ارائه درس و نکات آموزشی باید زمان‌بندی‌ها درست و منظم صورت گیرد، محتوا‌های درسی باید متناسب با موقعیت جغرافیایی دانش‌آموزان تولید شود. از همه مهم‌تر وضعیت اینترنت و در اختیار قرار دادن آن به صورت رایگان در مناطق محروم است چرا که در این موقعیت اقشار متوسط هم دستخوش آسیب شده‌اند.

به مناسبت روز جهانی معلم، با چند دبیر گفتگو داشتیم که ضعف‌های سیستم آموزشی را در دوره‌های آموزشی مختلف بیان کرده اند

متاسفانه مدتی است که حال و هوای معلمی و آموزش و پرورش در کشور ما خوب نیست. شرایط زندگی و کاری معلمان هر روز سخت‌تر از قبل و انگیزه‌های کاری هر روز کم رنگ‌تر می‌شود. روزی نیست که در جراید و اخبار از مطالبات و معوقات و رتبه بندی و بهبود اوضاع معیشتی معلمان صحبت نشود. این بحث‌ها جاذبه معلمی‌را از بین برده است. کمتر دانش آموز نخبه و با استعدادی در انتخاب رشته دانشگاهی به معلمی‌فکر می‌کند. دست اندرکاران نظام آموزشی اگر اندک دلسوزی برای آینده این مرز و بوم دارند، نگاه ویژه‌ای به معلم و جایگاه و اعتبارش داشته باشند. معلمی‌که منزلت اجتماعی در شان خود داشته باشد و با انرژی در کلاس درس حاضر شود، دانش آموزانی علاقمند تربیت می‌کند.

کودکان به دلیل کمبود نیروی معلمان حرفه‌ای و با تجربه در مناطق کم‌درآمد و فقیر، از حق برخورداری از آموزش محروم‌اند. آموزش از اوان کودکی، ابتدایی و متوسطه در کل جهان برای همه الزامی است. برای دستیابی به این هدف، باید دسترسی به آموزش با کیفیت برای هر کودک و جوان فراهم شود، به تبعیض آموزشی در کلیۀ سطوح نظام آموزشی پایان دهیم و کیفیت آموزش و نتایج یادگیری را به‌طور چشمگیر بهبود بخشیم. این اهداف، نیازمند افزایش تعداد معلمان حرفه‌ای و متبحر است. سرمایه‌گذاری بر یک نیروی کار آموزشی قوی و کارآمد و تربیت صحیح نیرو‌های جوان در کشور می‌تواند گام موثری برای بهبود این شرایط باشد.

• در نتیجه کودکانِ محروم‌تر و در حاشیه مانده‌تر توسط معلمان بسیار کم تجربه‌ای آموزش می‌بینند که ممکن است هیچ آموزش پیش از خدمت یا ضمن خدمت دریافت نکرده باشند. معلمانی که در شرایط بحران یا اضطرار در دسترس هستند، چه بسا برای پاسخ‌گویی به نیاز‌های پیچیدۀ کودکان حساس و شکننده، آموزش ندیده باشند. آموزش و پرورش برای بهبود کیفیت آموزش و تربیت معلمان جدید و درحین خدمت، لازم است عملکرد قوی از خود نشان دهند. معلمان باید در ابتدا آموزش باکیفیت دریافت کنند؛ به‌طور موثر درگیر این حرفه شوند و برای بهبود و ارتقای مهارت‌های خود در طول دوران کاری، فرصت‌هایی برای توسعۀ حرفه‌ای باکیفیت داشته باشند.

• با این حال، کمبود معلم، سدی در راه تلاش برای دستیابی به آموزش عادلانه، فراگیر و باکیفیت برای همه، به‌ویژه در مناطق فقیر و بحران‌زده و نیز مناطقی است که جمعیت جوان آن به‌سرعت در حال رشد است؛ در پاسخ به تقاضای نیاز به معلمان جدید، آموزش و پرورش اغلب افرادی را در حرفۀ معلمی‌به‌کار می‌گیرند که یا کم آموزش دیده‌اند، یا اصلا آموزش‌دیده نیستند، یا از لحاظ صلاحیت و تبحر از شرایط حداقل برخوردارند. درمناطق کم‌درآمد، پرداختن به مسئله کمبود معلم عمدتا به معنی بزرگ‌تر شدن کلاس‌های درس با تاثیر بسیار مخرب بر کیفیت آموزش و حجم بالای کار معلم‌هاست. کمبود نیروی انسانی از یک طرف نظام آموزشی را تهدید می‌کند و از طرف دیگر به کارگیری معلمانی که نه در دانشگاه فرهنگیان بخوبی برای این حرفه آماده می‌شوند و نه تحصیلکرده‌های دانشگاه‌های دیگر تمام و کمال آمادگی پذیرش این شغل را دارند، آموزش و پرورش را دچار خسران کرده است.

• معلمان جوان و دانا و توانایی که امروز با معیار‌های مطلوب وارد سیستم آموزشی کشور می‌شوند، می‌توانند فردا دانش آموزان دانا و توانا تربیت کنند و در اختیار جامعه برای پیشرفت قرار دهند. سازمان‌ها و مسئولان نظام تعلیم و تربیت تا چقدر توانسته‌اند به این آرمان دست پیدا کنند؟ آنچه که از شواهد امر در کف جامعه پیداست، هنوز فاصله زیادی تا تربیت معلمان کارآمد و کاربلد و به کارگیری نیروی انسانی متعهد داریم. فراموش نشود که تضمین بقای توسعه یک کشور و ماندگاری پیشرفت‌های آن در نظام آموزشی و در دستان معلمان و هنر یاددهی آنان نهفته است.

• تفاوت حقوق و مزایای معلمان با سایر کارمندان دولت، مشکلی دیگری است که وقتی که مقایسه شود اختلاف آشکاری دیده می‌شود و دیگر اینکه دولت هیچ خدمات و تسهیلات رفاهی برای معلمان در نظر نگرفته است، تسهیلات مناسب بانکی، امکانات خرید از فروشگاه‌ها و دیگر مزایای شغلی را ندارد.

• آموزش و پرورش هیچ مزیت و یا تشویقی برای معلم‌هایی که از لحاظ علمی یا تخصصی پیشرفت می‌کنند تا کنون نداشته است در واقع معلم انگیزه‌ای برای ادامه تحصیل یا شرکت در جشنواره‌های علمی یا اینکه تخصص شغلی خود را بالا ببرد،ندارد. در حقیقت وزارت آموزش و پرورش هیچ انگیزه‌ای برای پیشرفت معلم ایجاد نکرده است.

• وجود نیروی متخصص در آموزش پرورش اهمیت چندانی ندارد، یعنی صرف اینکه کلاس فقط معلم داشته باشد، کافی است،  اینکه چه شخصی با چه تجربه و خلاقیتی سر کلاس حاضر شود یا اینکه یه سرباز معلم با صرفا ۲ هفته آموزش ببیند، در کلاس حاضر شود، فرقی ندارد.

• خیلی از کلاسهای دوره راهنمایی ۴۰ نفره هستند. در صورتی که نقش یک معلم در یک کلاس چهل نفره، فقط نقش مبصر رو میتواند داشته باشد و زمانی برای آموزش ۴۰ دانش آمور را ندارد و به این صورت یک آموزش با کیفیت را رو فدای مسائل مالی می‌کنند.

• برنامه شاد در حال حاضر یکی از دغدغه‌هایی است که برای معلمان و دانش آموزان ایجاد کرده است. در شرایط کرونا و تعطیل بودن حضوری مدارس، خلاء یک برنامه آموزش مجازی کاربردی‌تر از شاد احساس می‌شود. برنامه‌ای که تدریس تمام دروس را داشته باشد.»
 
بیشتر بخوانید:


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *