بریز و بپاشهای شهرداری تهران
شهرداری از نصب آگهیها و بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر، هزینه پسماند زباله، عوارض آپارتمان، عوارض خودرو، مکانهایی که متعلق به شهرداری است و برای بهره بردن از آن باید هزینه پرداخت کرد مانند اتوبوس و مترو و بسیاری منابع دیگر که وجود دارد درآمدزایی می کند.
خبرگزاری میزان -
شهرداری از نصب آگهیها و بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر، هزینه پسماند زباله، عوارض آپارتمان، عوارض خودرو، مکانهایی که متعلق به شهرداری است و برای بهره بردن از آن باید هزینه پرداخت کرد مانند اتوبوس و مترو و بسیاری منابع دیگر که وجود دارد.
حتی برج میلاد نیز برای شهرداری تهران در آمدزا است، شاید اکنون اندکی از رونق افتاده باشد، اما در زمان عادی این برج و محوطه آن جای سوزن انداختن هم ندارد.
در خبرها بود که ۸۵ درصد درآمد برج میلاد در جایی منعکس نمیشود و تنها ۱۵ درصد از آن در اسناد مالی شهرداری وجود دارد.
چنین اتفاقی عجیب به نظر میرسد، اما واقعیت دارد چرا که این خبر را رییس کمیته شفافیت و شهر هوشمند شورای شهر تهران طی تذکری جدی به شهردار تهران گفته که؛ ۸۵ درصد از درآمد و هزینه شرکت برج میلاد نه ردی در بودجه شهرداری تهران دارد و نه ردی در بودجه شرکتی برج میلاد.
خانم بهاره آروین در این زمینه افزوده؛۱۵ درصد از درآمدهای کسب شده که در سال گذشته مبلغی در حدود ۱۵میلیارد تومان بوده است، صرف هزینههای تشکیلاتی شرکت برج میلاد شده و ۸۵ درصد از آن به شهرداری تهران تعلق میگیرد که باید پس از واریز به خزانه، به صورت صد درصد تخصیص به شرکت برج میلاد بازگشت داده شود تا به طرفیت از شهرداری صرف هزینههای نگهداشت برج میلاد شود.
برجام میلاد به صورت شرکتی اداره میشود یعنی یک شرکت در یک مزایده برنده شده و مدیریت این مجموعه را در دست گرفته است، اما آیا نباید بر عملکرد مالی این شرکت که درآمد میلیاردی دارد نظارتی باشد؟
هزینه نگهداری برج میلاد قطعاً زیاد است، اما نمیتواند ۸۵ درصد درآمد آن باشد که شرکت برج میلاد ۱۵ درصد آن را در اسناد مالی ذکر میکند و به شهرداری پرداخت میکند و در این میان هزینههای نگهداری برج نیز باید در این ۱۵ درصد دیده شود.
هر چند این موضوع تنها بخشی از حیف و میلها و نابسامانی مالی در سازمانهایی، چون شهرداری تهران است که در دیگر شهرداریهای شهرهای دیگر نیز دیده میشود و در اخبار خواندهایم که شورای شهر و شهرداری برخی از شهرها به خاطر فساد مالی قوه قضاییه ورود کرده است.
اما بخش دیگر حیف و میلهای شهرداری تهران در هزینههایی است که بابت برخی کارهای عمرانی هدر میرود.
قطعاً شهروندان تهرانی در سطح شهر دیدهاند که در خیابان یا کوچهای کارگران مشغول کارند. یا در حال جدول گذاری هستند یا این که مشغول ساخت مسیر دوچرخه در برخی خیابانها هستند؛ و حتما دیدهاید که در ابتدای اجرای این طرح از استوانههای نارنجی پلاستیکی استفاده شد تا مسیر دوچرخه از خیابان جدا شود.
اکنون هر یک از این استوانههای پلاستیکی ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان قیمت دارد.
پس از اجرای نصب استوانههای ترافیکی، شهرداری تهران دست به کار شد تا آنها را جمع آوری کرده و میلههای فلزی را جایگزین آن کند.
در چند بخش از شهر تهران میلههای فلزی نصب شد که قطعاً هزینه آن بسیار بالاتر از استوانههای پلاستیکی است.
هزینه نصب استوانههای نارنجی پلاستیکی را داشته باشید با هزینههای برچیدن آنها و نصب میلهها برای مسیر دوچرخه را جمع کنید تا برسیم به مرحله سوم اجرای طرح.
پس از آن که میلهها نصب شد، قطعاً یک نفر پیشنهاد بهتری داشته! که باعث شد تا میلهها جمع شود.
شهروندان حتماً دیدهاند در مسیرهایی که برای دوچرخه سواری در نظر گرفته شده است، کارگران مشغول جدول کشی و آسفالت کردن آن هستند و در برخی از خیابانها به پایان رسیده است. برخی دیگر نیز در حال ساخت و ساز است.
علاوه بر آن که این طرح، چند متری از عرض خیابان را کم کرده، که با توجه به وضعیت ترافیکی شهر تهران بیتأثیر بر ایجاد ترافیک نخواهد بود، این که شهر تهران تا چه اندازه ظرفیت استفاده از دوچرخه را دارد مبحثی است که کارشناسان شهری باید به آن پاسخ دهند.
اما هزینههایی که بابت سه مرحله اجرای طرح از نصب استوانههای پلاستیکی سپس میلهای و اکنون جدول و آسفالت مسیر دوچرخه چقدر برای شهرداری آب خورده است؟
آیا شهرداری، مدیران شهری و اعضای شورای شهر نمیتوانستند با جمع بندی بر روی این موضوع که کدام جدا کننده مسیر برای دوچرخه مناسب است از همان ابتدا به اجرای آن بپردازند و هزینه کمتری صرف طرح شود؟
کشور اگر با کمبود منابع مالی روبرو است، چرا اینگونه هزینههای سنگین به کشور و مردم تحمیل میشود؟
گفتنیها در باره عملکرد شهرداری تهران زیاد است که مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد.
- محمد صفری روزنامه نگار در یادداشتی که برای ارسال کرد، نوشت: شهرداریهای شهرها به ویژه کلان شهرها و خاصه تهران منابع درآمدی زیادی دارند. شهرداریها میتوانند از نظر درآمد خودکفا باشند، منابعی که برای این سازمان درآمد زا است زیاد است و نیازی به بودجههای دولتی هم نخواهند داشت.
شهرداری از نصب آگهیها و بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر، هزینه پسماند زباله، عوارض آپارتمان، عوارض خودرو، مکانهایی که متعلق به شهرداری است و برای بهره بردن از آن باید هزینه پرداخت کرد مانند اتوبوس و مترو و بسیاری منابع دیگر که وجود دارد.
حتی برج میلاد نیز برای شهرداری تهران در آمدزا است، شاید اکنون اندکی از رونق افتاده باشد، اما در زمان عادی این برج و محوطه آن جای سوزن انداختن هم ندارد.
در خبرها بود که ۸۵ درصد درآمد برج میلاد در جایی منعکس نمیشود و تنها ۱۵ درصد از آن در اسناد مالی شهرداری وجود دارد.
چنین اتفاقی عجیب به نظر میرسد، اما واقعیت دارد چرا که این خبر را رییس کمیته شفافیت و شهر هوشمند شورای شهر تهران طی تذکری جدی به شهردار تهران گفته که؛ ۸۵ درصد از درآمد و هزینه شرکت برج میلاد نه ردی در بودجه شهرداری تهران دارد و نه ردی در بودجه شرکتی برج میلاد.
خانم بهاره آروین در این زمینه افزوده؛۱۵ درصد از درآمدهای کسب شده که در سال گذشته مبلغی در حدود ۱۵میلیارد تومان بوده است، صرف هزینههای تشکیلاتی شرکت برج میلاد شده و ۸۵ درصد از آن به شهرداری تهران تعلق میگیرد که باید پس از واریز به خزانه، به صورت صد درصد تخصیص به شرکت برج میلاد بازگشت داده شود تا به طرفیت از شهرداری صرف هزینههای نگهداشت برج میلاد شود.
برجام میلاد به صورت شرکتی اداره میشود یعنی یک شرکت در یک مزایده برنده شده و مدیریت این مجموعه را در دست گرفته است، اما آیا نباید بر عملکرد مالی این شرکت که درآمد میلیاردی دارد نظارتی باشد؟
هزینه نگهداری برج میلاد قطعاً زیاد است، اما نمیتواند ۸۵ درصد درآمد آن باشد که شرکت برج میلاد ۱۵ درصد آن را در اسناد مالی ذکر میکند و به شهرداری پرداخت میکند و در این میان هزینههای نگهداری برج نیز باید در این ۱۵ درصد دیده شود.
هر چند این موضوع تنها بخشی از حیف و میلها و نابسامانی مالی در سازمانهایی، چون شهرداری تهران است که در دیگر شهرداریهای شهرهای دیگر نیز دیده میشود و در اخبار خواندهایم که شورای شهر و شهرداری برخی از شهرها به خاطر فساد مالی قوه قضاییه ورود کرده است.
اما بخش دیگر حیف و میلهای شهرداری تهران در هزینههایی است که بابت برخی کارهای عمرانی هدر میرود.
قطعاً شهروندان تهرانی در سطح شهر دیدهاند که در خیابان یا کوچهای کارگران مشغول کارند. یا در حال جدول گذاری هستند یا این که مشغول ساخت مسیر دوچرخه در برخی خیابانها هستند؛ و حتما دیدهاید که در ابتدای اجرای این طرح از استوانههای نارنجی پلاستیکی استفاده شد تا مسیر دوچرخه از خیابان جدا شود.
اکنون هر یک از این استوانههای پلاستیکی ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان قیمت دارد.
پس از اجرای نصب استوانههای ترافیکی، شهرداری تهران دست به کار شد تا آنها را جمع آوری کرده و میلههای فلزی را جایگزین آن کند.
در چند بخش از شهر تهران میلههای فلزی نصب شد که قطعاً هزینه آن بسیار بالاتر از استوانههای پلاستیکی است.
هزینه نصب استوانههای نارنجی پلاستیکی را داشته باشید با هزینههای برچیدن آنها و نصب میلهها برای مسیر دوچرخه را جمع کنید تا برسیم به مرحله سوم اجرای طرح.
بیشتر بخوانید:
پس از آن که میلهها نصب شد، قطعاً یک نفر پیشنهاد بهتری داشته! که باعث شد تا میلهها جمع شود.
شهروندان حتماً دیدهاند در مسیرهایی که برای دوچرخه سواری در نظر گرفته شده است، کارگران مشغول جدول کشی و آسفالت کردن آن هستند و در برخی از خیابانها به پایان رسیده است. برخی دیگر نیز در حال ساخت و ساز است.
علاوه بر آن که این طرح، چند متری از عرض خیابان را کم کرده، که با توجه به وضعیت ترافیکی شهر تهران بیتأثیر بر ایجاد ترافیک نخواهد بود، این که شهر تهران تا چه اندازه ظرفیت استفاده از دوچرخه را دارد مبحثی است که کارشناسان شهری باید به آن پاسخ دهند.
اما هزینههایی که بابت سه مرحله اجرای طرح از نصب استوانههای پلاستیکی سپس میلهای و اکنون جدول و آسفالت مسیر دوچرخه چقدر برای شهرداری آب خورده است؟
آیا شهرداری، مدیران شهری و اعضای شورای شهر نمیتوانستند با جمع بندی بر روی این موضوع که کدام جدا کننده مسیر برای دوچرخه مناسب است از همان ابتدا به اجرای آن بپردازند و هزینه کمتری صرف طرح شود؟
کشور اگر با کمبود منابع مالی روبرو است، چرا اینگونه هزینههای سنگین به کشور و مردم تحمیل میشود؟
گفتنیها در باره عملکرد شهرداری تهران زیاد است که مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *