کرامات شهدا در زمان بازگو شدن خاطراتشان مشخص میشود
اعظم پشت مشهدی در گفتوگو با ، پیرامون مضمون کتاب «بادگیرها چشم به راهند» گفت: کتاب «بادگیرها چشم به راهند» گزیدهای از خاطرات شفاهی شهید ابراهیم بشکردیزاده است، این شهید از جمله شهدای کُهن سال شهر بندرلنگه به شمار میرود.
وی درمورد شهید ابراهیم بشکردی زاده بیان کرد: شهید ابراهیم بشکردی زاده یکی از کارمندان نیروی برق در شهر بندر لنگه بود وی در زمان اعزام به جبهه حدود ۵۰ سال عمر داشت و با اینکه به عنوان یکی از افراد مسن پا به میدان دفاع از میهن نهاد، اما همواره با قدرت هر آنچه در توان داشت را در بخش تدارکات جبهه به اجرا گذاشت و در نهایت در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.
پشت مشهدی پیرامون سبک نوشتن کتاب «بادگیرها چشم به راهند» بیان کرد: کتاب «بادگیرها چشم به راهند» حول محور خاطرات همسر شهید شکل گرفته است، البته کتاب مجموعهای از خاطرات شهید ابراهیم بشکردی زاده بوده که از زبان دوستان و خانواده بیان شده است، تلاش کردم خاطره نگاری را با فضاسازی همراه کنم تا جذابیت ویژهای برای مخاطب داشته باشد در عین حال رعایت لحن راویان برایم مهم بود و تمام تلاشم را کردم تا خاطرات افراد را بر اساس لحن آنها بیان کنم این مهم بر جذابیت کتاب افزوده است.
نویسنده کتاب «پرواز در آب» مشکلات موجود بر سر راه نوشتن کتاب «بادگیرها چشم به راهند» را بیان کرد و افزود: مردم جنوب و غرب مردمی خون گرم، آرام و بسیار مهربان در عین حال بسیار کم حرف هستند، همین امر سبب میشد تا نتوانم اطلاعات زیادی را در زمینه شخصیت اول کتاب به دست آورم لذا با دشواریهایی همراه بودم، در روز رونمایی کتاب «بادگیرها چشم به راهند» با استقبال زیادی از سوی دوستان و اطرافیان شهید ابراهیم بشکردی زاده روبرو شدم که این استقبال برایم جذاب بود.
وی به چگونگی نوشتن کتاب «باد گیرها چشم به راهند» پرداخت و ابراز کرد: کتاب «بادگیرها چشم به راهند» به در خواست چند تن از دوستان و همکارانم به من پیشنهاد شد و من برای نوشتن آن هیچ دست مزد در خواست نکردم هدف تنها نوشتن زندگی و خاطرات یک شهید بود. چند ماه پس از پایان کتاب آن را به دوستانم تحویل دادم و مشغول کارهای دیگر شدم بعد از مدتی خواب دیدم شهید ابراهیم بشکردی زاده به سراغم آمده و در حالی که در غروب آفتاب ایستاده است و غمگین است لذا با دوستم تماس گرفتم و از احوال و شرایط چاپ کتاب «باد گیرها چشم به راهند» جویا شدم در حین تماس متوجه شدم که کتاب به علت هزینه بالا هنوز منتشر نشده است لذا خودم دست بکار شدم و برای جمع آوری کمک اقداماتی را انجام دادم در گام نخست به سراغ شرکت برق رفتم و از آنان در خواست کمک برای هزینه کردم که پی از گفتگو هماهنگهای لازم انجام شد، اما در نهایت متوجه شدم من از پایگاه بسیجی اداره برقی در خواست کمک کردم که به نام شهید ابراهیم بشکردی زاده نام گذاری شده و مطمئن شدم خود شهید کمک بسیاری برای چاپ کتابش انجام داده است.
پشت مشهدی تاکید کرد: تجربه به من نشان داده هنگامی که برای یک شهید گامی بر میداریم خود شهدا به پیشرفت کار کمک میکنند و این تجربه برای من بعد از نوشتن چندین کتاب به اثبات رسیده است. کتاب «بادگیرها چشم به راهند» یکی از این کتابها بود که هزینه نشر کتاب توسط خود شهید فراهم شد و من این امر را از کرامات شهید ابراهیم بشکردی زاده میدانم.
نویسنده کتاب «خورشید آفتابگردانها» علل نامگذاری کتاب «باد گیرها چشم به راهند» را بیان و اظهار کرد: کتاب «بادگیرها چشم به راهند» نام خود را از شهر بندر لنگه که با نماد بادگیرها شناخته میشود گرفته است، بادگیرها گویای استوای و استقامت مردم جنوب هستند از سوی دیگر این شهید هنگامی که در جبهه به شهادت رسید برای سالها مفقود الاثر بود لذا نام کتاب را کتاب «باد گیرها چشم به راهند» نام گذاشتم.
وی به توصیف بندرلنگه پرداخت و افزود: بندر لنگه همواره سرزمین مردان و زنان بزرگی بوده، آنها اعتراضهای خود نسبت به مدیریت کشور در زمان پهلوی و در مورد مسئله کشف حجاب را علناً اعلام کردند البته این رویداد باعث شد تعدادی از آنان برای حفظ حرمت حجاب به کشورهای قطر و بحرین هجرت کنند و برخی دیگر در ایران ماندند و از خود دفاع کردند.
پشت مشهدی پیرامون پیام کتاب «بادگیرها چشم به راهند» خاطر نشان کرد: کتاب «بادگیرها چشم به راهند» نشان داد دفاع از میهن سن و سال نمیشناسد فردی مانند ابراهیم بشگردی زاده در سن ۵۰ سالگی برای دفاع از میهن حرکت کرد و در این زمینه تلاش بسیاری انجام داد، پس برای انجام کارهای مهم نمیتوان بهانهتراشی کرد، کارهای بزرگ سن سال نمیشناسد انسانها تا زنده هستند باید تلاش و کوشش کنند.
انتهای پیام/