گسترش عدل و احیاء حقوق عامه و آزادیهای مشروع و نظارت بر اِعمال قانون را که در شمار هدفهای قوه قضائیه در قانون اساسی است در رأس برنامهها قرار دهید
- دوم تیرماه ۱۳۹۹ و به مناسبت سالروز شهادت شهید بهشتی و هفته قوه قضاییه، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR، گزیدهای از مطالبات رهبرانقلاب از قوه قضاییه را که در دیدارهای سالیانه قوه قضاییه مطرح شده است منتشر کرد که به مناسبت هفته قوه قضاییه بازخوانی میشود.
اهداف
ایجاد عدالت قاطع و امیدوار کننده
آنچه که بنده به عنوان یک طلبه مسئول از قوّه قضائیّه انتظار دارم، همان چیزی است که ما چهره زیبا و منوّر آن را در قضاوت امیرالمؤمنین علیه سلام اللَّه الملک الحقّ المبین در تاریخ مشاهده میکنیم: آن عدالت قاطع، آن عدالت بیملاحظه، آن عدالت فراگیر، آن عدالت امیدوار کننده، آن عدالتی که در آن افراد ضعیف و معمولی جامعه در مقابل قانون و معامله قانونی، با افراد مقتدر و قدرتمند یکسانند. در اسلام این گونه است؛ در قانون اساسی ما هم این گونه است. (۱)
گسترش عدل و احیاء حقوق عامه و آزادیهای مشروع و نظارت بر اِعمال قانون را که در شمار هدفهای قوه قضائیه در قانون اساسی است در رأس برنامهها قرار دهید. این موجب اعتماد مردم و دلگرمی آنان به قوه قضائیه در حوادث و منازعات خواهد شد. (۲)
تبدیل دستگاه قضا به ملجأ و مأمن امن برای دادخواهی
حقیقتاً دستگاه قضایی باید ملجأ و مأمن مردم به حساب آید. در جامعه، کمبود و مشکلات و درگیری و ظلم به افراد و تعرض به اموال و جان و حیثیت اشخاص وجود دارد؛ اما دستگاه قضایی باید به گونهیی باشد که هر کس در جامعه مورد ظلم هر مقامی واقع شد، خاطرش آسوده باشد که رسیدگی میشود؛ مثل فرزندی که پدر عاقل و مهربان و قوییی دارد و هر کس به او اندک تعرضی کند، دلش محکم است و میگوید ظلم تو را به پدرم میگویم و او حق من را از تو خواهد گرفت. بایستی بر تمام آحاد کشور، چنین روحیهیی نسبت به دستگاه قضایی حکمفرما باشد. اگر به کسی ظلم شد، بداند که با مراجعه به دستگاه عدل اسلامی، قطعاً آن ظلم برطرف خواهد شد. (۳)
سلامت و کارآمدی توأمان قوه قضائیه
در قوهی قضائیه دو هدف اعلی را باید همیشه در نظر داشت؛ همهی کارها باید در جهت این دو هدف اعلی انجام بگیرد؛ که اگر این دو هدف تحقق پیدا کرد، آن وقت محصول آن را جامعهی اسلامی خواهد چشید. آن دو هدف، یکی عبارت است از سلامت قوه، دوم کارآمدی قوه. همهی تلاشها باید این باشد که این قوه تبدیل شود به یک مجموعهی کاملاً کارآمد و کاملاً سالم. اگر این شد، آن وقت مردم میوه را خواهند چشید. آن میوه چیست؟ احساس رضایت و احساس امنیت، به برکت حضور قوهی قضائیه. این برای یک کشور، برای یک جامعه لازم است. (۴)
وظایف
ریشهکنی مفاسد اقتصادی
مفاسد اقتصادی، مفاسد فرهنگی را هم با خود میآورد، مفاسد اخلاقی را هم میآورد. وجود و رواج مفاسد اقتصادی یکی از بزرگترین خطرهایش این است که عناصر خوب دستگاهها را متزلزل میکند، زیر پای آنها را سست میکند. بسیاری از این موارد و قضایای مفاسد اقتصادی که به طور مشخص گزارش شده و برای ما گفته شده است، به این ترتیب بوده است که آن مفسد اقتصادی برای پیشبرد کار خود لازم دانسته در داخل فلان دستگاه نفوذ کند و تعدادی از عناصری را که در آنجا کار میکنند، با خودش همراه کند. خوب، آن عناصری که آنجا کار میکنند، مردمان مؤمنی هستند؛ اما شیطانِ هوس، زیاده طلبی و پول را به جان اینها میاندازد، همه هم طاقت نمیآورند، مجذوب میشوند، میلغزند؛ این یکی از بزرگترین خطرات مفاسد اقتصادی است... بدانید سهم قوهی قضائیه در مقابلهی با مفاسد اقتصادی سهم بسیار سنگین و مهمی است. (۵)
ملموس کردن عدالت در زندگی مردم
عدالت هم از جملهی آن چیزهائی است که «الحقّ أوسع الأشیاء فی التّواصف و أضیقها فی التّناصف»؛ گفتنش آسان است، التزام به آن آسان نیست؛ خیلی سخت است. انسان با موانع بزرگی برخورد میکند. اگر عزم راسخ و توکل به خدا وجود نداشته باشد، انسان وسط راه خواهد ماند؛ این را باید در قوهی قضائیه دائماً تزریق کرد، دائماً باید این روحیه را در سرتاسر قوهی قضائیه پمپاژ کرد؛ که ما وظیفهمان تناصف است، ایجاد عدل است. (۶)
اگر شما به ذهنیت عامهی مردم و به ذهنیت اسلامی نگاه کنید، میبینید که توقع از قوهی قضائیه این است که عدالت در زندگی مردم ملموس شود؛ عدالت را حس کنند و این عمومیت پیدا کند. (۷)
رسیدن به کفایت عدل قضائی در کشور
ما باید قوهی قضائیه را به طور دائم ارتقاء ببخشیم. آنچه که متوقع است، ارتقاء قوهی قضائیه است به معنای کفایت عدل قضائی در کشور؛ این هم ممکن نخواهد شد، حاصل نخواهد شد، مگر آن وقتی که انسان خروجیهای آن را مشاهده کند. (۸)
مسئولین قوه باید نگاه کنند، ضعفها را پیدا کنند، مشکلات را پیدا کنند، گرههای کور را پیدا کنند، اینها را با ابتکار برطرف کنند؛ ذهنهای برتر و ذهنهای ممتاز میتوانند کمک کنند؛ بحمدالله در درون قوه هم هستند، از بیرون قوه هم استفاده بشود. زیرساختهای فنی تأمین بشود، زیرساختهای انسانی تأمین بشود؛ این میشود اقتدار قوهی قضائیه؛ یک قوهی قوی و مقتدر که توانائی حرکت به سمت اهداف خودش را دارد. (۹)
نظارت بر حُسن اجرای قوانین و امور جاری
در قانون اساسی تصریح شده است که نظارت بر حُسن اجرای قوانین و نظارت بر حسن اجرای امور بر عهده قوه قضائیه است و دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور به عنوان دو بازوی اصلی قوه، مسئولیت این دو وظیفه مهم را بر عهده دارند. (۱۰)
ساختار
حفظ ثبات همراه با نگاه نقادانه به شیوههای دیوانسالاری غلط
آن چیزی که اهمیتش از مسئلهی نیروی انسانی کمتر نیست، مسئلهی ساختار دیوانی قوهی قضائیه است. دائم باید به دنبال نو کردن ساختارها و بهروز کردن وضعیت قوه در مجموع ساختاری آن بود. عرض نمیکنیم که ما ثبات را از سازمان قوهی قضائیه بگیریم؛ نه، ثبات و استقرار، در عین نگاه نقادانه به شیوههای دیوانسالاری غلط، که بعضاً میراث گذشته است و بعضاً تقلید از کشورهای اروپائی است، آن هم از روشهای منسوخ آنها. (۱۱)
تنظیم دیوانسالاری در جهت خدمت به عدالت
اگر دیوان سالاری و تشکیلات ما عدالت را مختل میکند، مضر است. باید دیوان سالاری را به نحوی سازماندهی وتنظیم کردکه به عدالت کمک کند؛ زیرا عدالت ملاک و اصل است؛ اجرای عدالت و احقاق حق و ابطال باطل. (۱۲)
تنظیم قوانین طبق مقررات اسلامی
دستگاه قضایی اسلام یکی از کارآمدترین دستگاههاست. ما احتیاجی نداریم که برای مواد قضایی یا قوانین لازم برای اداره دستگاه قضایی یا نحوه اجرای عدالت، از هیچ نظامی، از هیچ کشوری، از هیچ تمدّن دیگری چیزی وام بگیریم. در اسلام همه چیز پیش بینی شده است. قوانین باید طبق مقررات اسلامی تنظیم و آماده شود و با جرم به هر شکلی مقابله گردد. (۱۳)
حاکمیت معیارهای اسلامی در قضاوت
یک بُعد دستگاه قضایی، حاکمیت احکام و ارزشها و ملاکها و معیارهای اسلامی است، که قویترین و متقنترین و محکمترین ملاک و معیار برای ادارهی یک مجموعهی قضایی است. نباید در مقابل جنجال مخالفان و دشمنان و کسانی که هر نقطهی مثبتی هم در جامعهی اسلامی باشد، مورد انتقاد قرار میدهند، دچار انفعال بشویم. فرهنگ غربی، شیوهی قضایی اسلامی را قبول ندارد؛ ما هم شیوهی قضایی آنها را قبول نداریم؛ «ولا انتم عابدون ما اعبد ولا انا عابد ماعبدتم» (۱۴). آنها حاضر نیستند موازین قضایی مبتنی بر ارزشهای اسلامی را درک کنند و بفهمند. اصلاً فرهنگ غربی اجازه نمیدهد که کسی ارزش بینه و قسم و حد و تعزیر و دیگر معیارهای قضایی اسلام را درک کند و بفهمد. (۱۵)
مدیریت نظاممند و استقرار فناوری نوین در همه بخشها
فناوری نوین همه جا مستقر بشود؛ همهی کارها مشخص بشود؛ دسترسی به اطلاعات برای مسئولان بالای قوهی قضائیه در هر لحظهای مهیا باشد. نظارت هم باشد، که من بر روی نظارت هم در دیدارهای قبلی تکیه کردهام؛ نظارت بر کارکرد قوهی قضائیه. از همه بالاتر، برنامهای و نظاممند عمل شدن در قوهی قضائیه است، که مدیریتها نظاممند و برنامهای باشد. (۱۶)
تشکیلات
افتخار و حسنه دانستن خدمت در قوه قضائیه
عضویّت و کار کردن در این قوّه، حقیقتاً یک افتخار است. هر تلاشی که در این قوّه یا در جهت همکاری و همراهی و کمک به این قوّه صورت گیرد، یک حسنه و یک کار برجسته و نیکِ عنداللَّه است. مسأله قوّه قضاییّه، مسأله کمی نیست؛ لذا همه وظیفه دارند کمک کنند تا این قوّه تعیین کننده بتواند نقش ممتاز و بیبدیل خود را به انجام برساند. اگر خدای نکرده این قوّه فلج باشد، هر چه دستگاههای دیگر خوب کار کنند، نخواهند توانست خلأهای ناشی از تجاوزها و سوء استفادهها و قصورها و تقصیرها را پُر کنند؛ یعنی تمامیّت نظام جز به تمامیّت و کمالِ قوّه قضاییّه تحقّق پیدا نخواهد کرد. (۱۷)
انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن
قوه قضائیه باید صددرصد انقلابی باشد و انقلابی عمل کند. البته انقلابی گری بر خلاف نظر و تبلیغ برخی ها، تندروی نیست بلکه انقلابی گری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن. (۱۸) در همهی فصول تحول، مردمی بودن و انقلابی بودن و ضد فساد بودن را رعایت کنید. (۱۹)
جذب نیروهای شایسته و جوانان انقلابی و فاضل
از جوانان صالح و انقلابی و فاضل در مسؤولیتهای قوه استفاده کنید. (۲۰) البته نیروی انسانی خوب در داخل قوه احتیاج دارد به نظارت از موضع بالا و مدیریت بر کارکردها. انسانِ خوب در معرض لغزش و انحراف قرار میگیرد. اینجور نیست که انسانهای خوب، همیشه خوب باقی خواهند ماند؛ نه، امتحانها برای همه هست؛ باید مراقب امکان لغزشها در همهی احوال بود. این یک جریان است؛ جریان نیروی انسانی؛ که خوب، اهمیت هم دارد. (۲۱)
اولویت داشتن برخورد با فساد در درون قوه قضائیه
مبارزهی با فساد، هم در درون قوّه محلّ کلام است، هم بیرون قوّه؛ لکن اولویّت با درون قوّه است. خب، هزاران قاضی شریف و پاکدامن و کارمندان امین در سراسر قوّه دارند کار میکنند، تلاش میکنند؛ یک عنصر ناباب در یک دادگستریای در یک شهری پیدا میشود، یک حرکتی انجام میدهد، این روانهای پاکیزهی شریف را بدنام میکند... نسبت به فسادِ درون قوّهی قضائیّه سختگیری کنید. علّتش هم این است که این [قوّه]، مسئولِ رفع فساد است؛ اگر خودش فاسد شد، گناه او نابخشودنی است. (۲۲)
باید در داخل قوه قضائیه با افراد متخلف و فاسد در همه استانها و شهرها، با جدیت و قاطعانه برخورد شود و این شیوه باید استمرار یابد. (۲۳) بازرسیها را هر چه میتوانید افزایش دهید و قوه قضائیه را از درون اصلاح کنید. (۲۴)
تشویق قضات عادل و درستکار
قضات عادل، شجاع، قاطع، منصف و پر کاری را که بشدت خداترس هستند و عالمانه و بدون ملاحظه قضاوت میکنند، مشهور و به جامعه معرفی کنید. (۲۵)
اطلاعرسانی کارهای انجام شده به مردم
باید برای انعکاس حجم سنگین کارهایی که در دستگاه قضایی انجام میگیرد، از شیوههای جدید و جذاب اطلاعرسانی و تبلیغی استفاده شود. (۲۶)
جلوگیری از نفوذ پول و پولدار در داخل قوه قضائیه
از نفوذ پول و پولدار در داخل قوّه قضاییّه باید بهشدّت برحذر باشید و پرهیز کنید. یکی از خطرات بسیار بزرگ این است. در دنیا ثابت شده است که زورِ پول از خیلی چیزهای دیگر بیشتر است. امروز خیلی از هدفهای صهیونیستی در دنیا با قدرت پول اعمال میشود. یکی از بزرگترین خطرات حکومتهایی که معتقد به مبنایی هستند، این است که صاحبان پول بتوانند در ارکان حکومت اعمال نفوذ کنند. اینها همه چیز را خراب میکنند. هر بخشی از نظام اگر تحت تأثیر زرمندان و ثروتمندان قرار گرفت، ضایع خواهد شد. در این زمینه، از همه بدتر قوّه قضاییّه است. باید خیلی مراقب باشید خدای نکرده چنین چیزی برای این قوّه پیش نیاید و پول و پولدار و ثروتمند، با روشهایی که دارند، نتوانند اعمال نفوذ کنند. (۲۷)
التزام به نظارت قانون بر قوه قضائیه
قوهی قضائیه بایستی از نظارت قانون استقبال کند. قانون، یکی از ابزار نظارت است. خودِ قانون یک عامل نهاده شدهی در داخل قوهی قضائیه است که برای نظارت بر قوهی قضائیه، عامل بسیار مهم و مؤثری است. معیار، قانون باشد و قوانین نقض نشود؛ تخصیص نخورد؛ تقیید نخورد؛ از گسترهی قانون به دلایل گوناگون چیزی حذف نشود. به هر حال، قوهی قضائیه باید هر گونه نظارتی را استقبال کند. (۲۸)
پرهیز از اشتغالات غیر قضائی
اگر در جایی احساس کردید که مسؤولیت شما موجب این است که کارها راکد بشود، حتما مسؤولیت را واگذار کنید. بعضی از برادران، اینطور هستند که باید انشاءالله مسؤولان محترم قوهی قضائیه، یک فکر درست و حسابی برایشان بکنند. آقایی است که اشتغالات خیلی زیادی دارد. حالا در اینجا هم مثلا دادگاهی، محکمهیی و یا دادسرایی به او سپرده شده است. این، به کارها نمیرسد و همینطور در آنجا مانده است. این شغل را به یک نفر دیگر واگذار کنند که بیاید، سریع این کار را انجام بدهد. یعنی اینطور نباشد که برای ما، شغل مسألهی اول باشد. مسألهی اول، کار است. (۲۹)
عملکرد
ایجاد احساس پناه بودن قوه قضائیه برای مردم
من آن چیزی را که به عنوان توقع عرض میکنم این است که نگاه کنید به خروجی قوه. ممکن است ما کار زیادی هم انجام بدهیم، اما محصول زیادی به دست نیاید. این معنایش چیست؟ معنایش این است که این کارِ ما، با اینکه به لحاظ کمیتِ مطلق زیاد است، اما به لحاظ کمیت نسبی کم است؛ بیشتر باید کار کرد. اگر کسی بگوید که من در هفته صد ساعت کار میکنم، این صد ساعت، نسبت به یک نفر خیلی زیاد است؛ اما نسبت به بعضی از کارها و بعضی از افراد، صد ساعت، زمان کمی است. باید کمیت نسبی را نگاه کرد. راهش این است که به خروجیها نگاه کنید. ببینید آنچه انجام گرفته، مطلبی را که من در سالهای گذشته یکی دو مرتبه گفته ام، آن را تأمین کرده یا نه؛ و آن، این است که قوهی قضائیه از نظر مردم به عنوان یک ملجأ و پناه، احساس بشود و دیده بشود؛ دلِ مردم این جوری گواهی بدهد. به هر کس ظلم شد، هر کس احساس کرد به او ظلم شده، به خودش، در دلش، به دیگران، بگوید میروم قوهی قضائیه و مشکلم را حل میکنم؛ یک چنین نگاه امیدوارانهای به قوهی قضائیه باید در کل جامعه شکل بگیرد. (۳۰)
اجتناب از دخالت دادن گرایش سیاسی در قضاوت
حق همهی مردم این است که در جریانهای سیاسی وارد بشوند، اظهار نظر کنند و جزو گروههای سیاسی باشند. در دستگاه قضایی، این، حالت خاصی دارد. داشتن عقیدهی سیاسی، یک چیز قهری و طبیعی است. شاید مقدار کمی از آن هم، به مقتضای گرایش سیاسی در برخوردها، اجتنابناپذیر باشد؛ اما مسؤولان دستگاه قضا و کسانی که سرنوشت قضایای مشکل مردم در دست آنهاست، باید از تضلع در امور سیاسی و از دخالت دادن گرایش سیاسی در آن کار مهمی که بر دوششان است ـ یعنی قضا ـ بشدت پرهیز کنند. (۳۱)
توجه نکردن قاضی به تحمیل افراد یا رسانهها
قاضی باید مستقل باشد و تحت تأثیر کسی قرار نگیرد. با تلفن و امرِ کسی نمیشود قضاوت کرد؛ باید با وجدان و علم و حجّت شرعی خود قضاوت کند. این دستوردهنده تحمیل کننده کیست؟ شکل عادی معمولی ساده قدیمی آن این است که یک نفر بگوید آقا این گونه حکم کن؛ والّا چنین و چنان! این روشِ چندان رایجی نیست. طور دیگر هم میشود قاضی را زیر فشار قرار داد: با تیتر روزنامه، با فشار سیاسی و انواع و اقسام جوسازی. از یک طرف قاضی باید تحت تأثیر این جوسازیها قرار نگیرد - دستگاه قضا؛ چه مدیران ارشد، چه قضات شریف و محترم، به هیچ وجه نباید تحت تأثیر کار غیر منطقی کسانی قرار گیرند که میخواهند مقاصد خودشان را با جوسازی علیه قوّه قضاییّه ساماندهی کنند و پیش ببرند - از طرف دیگر خود آن افراد باید بدانند که کار خلافی میکنند. (۳۲)
صدور حکم قضائی مستدل و بدون ضعف
ما نباید سطح توقّع خود را از عرصه دادگاه پایین آوریم؛ عرصه دادگاه باید رفیع باشد. بنده بارها به مسؤولان عزیز و محترم قوّه قضاییّه در بخشهای مختلف گفتهام که حُکم باید آنچنان مستحکم و مستدل باشد که در همه سطوح قابل دفاع باشد. البته این به معنای آن نیست که در دیوان عالی کشور نقض نخواهد شد؛ چرا، ممکن است در عین حال فتوری داشته باشد؛ اما بنای قاضی در انشاءِ حُکم و رعایت قانون و استدلال در حکم - که ذهن او را به این حکم رسانده است - باید به قدری متین باشد که هر کس حُکم را دید، در دل تصدیق کند که درست است؛ هر چه عقل و سواد انسان بیشتر باشد، بیشتر تصدیق کند. (۳۳)
سرعت و اتقان در رسیدگی قضایی
دو چیز، در دستگاه قضایی اهمیت دارد و برای یک قاضی هم میتواند حقیقتا هدف کارش باشد: یکی سرعت، و دیگری اتقان است. اگر کار سریع انجام نگیرد، همان عیب بزرگی میشود که سابقا در دستگاههای قضایی دوران طاغوت بود و آثار و نشانههایش هم در بعضی گوشهوکنارهای بعد از انقلاب، هنوز وجود داشت. فلان دستگاه، در فلان بخش از بخشهای قضایی، چند هزار پرونده در قفسههای متراکم و کهنه داشت. واقعا چیز خیلی بدی است. از این مسأله، باید پرهیز بشود. هر کاری که سرعت را تأمین و تضمین میکند، مطلوب است. (۳۴)
تبعیض قائل نشدن بین قوانین قضائی
دستگاه قضا باید کوشش کند که هرچه در وسع و توان بنیآدم است، با کسریها و کمبودهایی که بالاخره در کار انسانها هست، به سمت کمال دستگاه و سیستم قضا و تشکیلات قضایی پیش برود؛ و این نمیشود، مگر با رعایت کامل ضوابط و موازین اسلامی در امر تأمین عدالت، که یکی از عمدهترینش عبارت از عدم تبعیض در شمول قانون کشور و قوانین قضایی است. این، شاید یکی از آن اساسیترین کارها در دستگاه قضاست. (۳۵)
تبدیل زندان به آموزشگاه نیکیها
سیاست حبس زدائی بسیار کار خوبی است؛ لیکن به هر حال وجود حبس و وجود زندان یک واقعیتی است. بایستی مدیریت ما در امر زندان جوری باشد که زندان به معنای واقعی کلمه آموزشگاه نیکیها شود. اینها را باید جزو کارهای بزرگ شمرد؛ جزو مسائل مهم به حساب آورد. اینها چیزهائی است که به خود قوهی قضائیه ارتباط پیدا میکند. مدیریتهای مربوطه بایستی حداکثر تلاش را برای این مسئله بکنند. (۳۶)
۱) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۷۹/۰۴/۰۷،
۲) انتصاب حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضائیه ۱۳۹۷/۱۲/۱۶،
۳) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۶۸/۰۴/۰۷،
۴) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۹۲/۰۴/۰۵،
۵) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۷/۰۴/۰۵،
۶) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۸/۰۴/۰۷،
۷) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۳/۰۴/۰۷،
۸) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۹۱/۰۴/۰۷،
۹) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۹۰/۰۴/۰۶،
۱۰) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۹۶/۰۴/۱۲،
۱۱) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۹/۰۴/۰۷،
۱۲) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۳/۰۴/۰۷،
۱۳) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۷۹/۰۴/۰۷،
۱۴) سوره کافرون، آیات ۳ و ۴،
۱۵) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۶۸/۰۴/۰۷،
۱۶) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۶/۰۴/۰۷،
۱۷) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۱/۰۴/۰۵،
۱۸) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۹۵/۰۴/۰۹،
۱۹) انتصاب حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضائیه ۱۳۹۷/۱۲/۱۶،
۲۰) انتصاب حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضائیه ۱۳۹۷/۱۲/۱۶،
۲۱) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۹/۰۴/۰۷،
۲۲) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه ۱۳۹۸/۰۴/۰۵،
۲۳) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۹۵/۰۴/۰۹،
۲۴) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۹۶/۰۴/۱۲،
۲۵) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۹۶/۰۴/۱۲،
۲۶) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۹۵/۰۴/۰۹،
۲۷) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۱/۰۴/۰۵،
۲۸) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۴/۰۴/۰۷،
۲۹) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۶۹/۰۴/۰۴،
۳۰) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۶/۰۴/۰۷،
۳۱) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۶۹/۰۴/۰۴،
۳۲) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۰/۰۴/۰۷،
۳۳) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۱/۰۴/۰۵،
۳۴) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۶۹/۰۴/۰۴،
۳۵) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۷۰/۰۴/۰۵،
۳۶) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهی قضائیه ۱۳۸۷/۰۴/۰۵
انتهای پیام/