«پا به پای باران»؛ گزارشی از ویرانی خرمشهر و اشعاری در رثای شهید چمران
هدایتالله بهبودی کلهری در گفتوگو با خبرگزاری پیرامون مضمون کتاب «پا به پای باران» گفت: کتاب «پا به پای باران» متشکل از دو گزارش است، گزارش از شهر خرمشهر و آبادان که گزارش اول در سال ۶۷ و گزارش دوم یک سال بعد یعنی در سال ۶۸ تهیه شده است، هر دوی این گزارشها محصول سفری بود که با مرتضی سرهنگی به آن مناطق داشتیم.
وی پیرامون مضمون کتاب «پا به پای باران» بیان کرد: کتاب «پا به پای باران» به صحنههایی اشاره دارد که دقیقا به اتمام جنگ تحمیلی از مناطق جنوبی کشور و دو شهر آبادان و خرمشهر اشاره دارد، در این گزارشها تلاش کردم تا چهره و نمایی از شهرهای استان خوزستان را بعد از پایان هشت سال دفاع مقدس با کمک کلمات به تصویر بکشم.
بهبودی کلهری ویژگی گزارشهای کتاب «پا به پای باران» در توصیف جنگ تحمیلی دانست و تاکید کرد: گزارشهای موجود در کتاب مربوط به سالهای ۱۳۶۷ و ۱۳۶۸ بوده، در این گزارشها هر آنچه از جبهههای جنوب، مناطق جنگی، خانهها و مردم جنگزده دیدم را در گزارش نقل کردم و در محتوایی برای کتاب «پا به پای باران» قرار دادم. کتاب «پا به پای باران» سراسر توصیف زخمهای جنگ بر پیکر شهرهایی است که زمانی آباد و مراکز زندگی عده زیادی از هم میهنان بودند.
وی به موضوع گزارش نخست کتاب «پا به پای باران» اشاره و اظهار کرد: گزارش اول کتاب «پابه پای باران» در قالب وضعیت شهرهای جنوب، همچنین روایتی از یک اسیر عراقی در مورد غارت شهر پس از اشغال توسط عراقیها یه رشته تحریر در آمده و همچنین در در ادامه آن نیز به اشعاری در رثای شهید چمران، شرح استقامت و پایداری بسیجیان و وضعیت شهر آبادان پرداخته شده است.
بهبودی به گزارش دوم کتاب «پا به پای باران» اشاره و ابراز کرد: در گزارش دوم که «ده متری زنبق» نام دارد به وضعیت شهر خرمشهر، درد دل با زنی که در ۲۶ روز آغاز جنگهای تن به تن در خرمشهر حضور داشته، حکایت تصرف خرمشهر، حضور ستون پنجم در شهر، بازگشت به خرمشهر پس از آزادی و جمع آوری استخوانهای شهدا پرداخته شده است.
وی پیرامون دلیل نامگذاری کتاب «پا به پای باران» بیان کرد: ما در دو فصل پاییز و زمستان آنجا بودیم که باران فراوانی میبارید، بنابراین اگر اسم کتاب را «پا به پای باران» گذاشتیم از جهت همراهی آب و هوا با سفر ما بود.
این نویسنده به دلیل نگارش کتاب «پا به پای باران» اشاره و اظهار کرد: تخصص من و همکارم مرتضی سرهنگی روزنامهنگاری بوده، از آنجا که یک روزنامه نگار همه مشاهدات خود را مینگارد لذا شروع به نگارش و ثبت آنچه را دیده بودیم کردیم، به ویژه مشاهداتی که جنبه خاصی داشت و تکرار نشدنی بود.
وی به چگونگی شیوه نگارش کتاب «پا به پای باران» اشاره و بیان کرد: کتاب پیش از اینکه گزارش رو در رو از آنچه ما دیدهایم باشد بیشتر شبیه یک نثر ادبی است که نشان دهنده تاثیر عمیق جنگ تحمیلی بر این مناطق بود، مناظری که در عمق ذهن ما جای گرفت لذا تاثیر آنچه مشاهده و احساس کرده بودیم در قالب کلمهها خود را نشان دادند و گزارشی از محیط و شرایط حاکم بر منطقه در آن زمان را روایت کرد، ما واقعاً از یک ویرانه کامل گزارش تهیه کردهایم، ویرانهای به نام خرمشهر که به دست اشغالگران به این صورت در آمده بود، توصیف تمام کوچههای پوشیده، آسفالتهای خمپاره خورده، دیوارهای از هم شکافته، سقفهای پاره شده، خصوصا صحنههایی که در گمرک بود و بلاهایی که ترکش گلولهها دیوارها را شبیه آبکش آشپزخانه کرده بود.
بهبودی پیرامون شیوه نگارش کتاب «پا به پای باران» بیان کرد: هنگام تهیه گزارش احساس میکردم تمام آنچه در دو شهر آبادان و خرمشهر بعد از جنگ دیدهام هزاران حرف نگفته در دل دارد، حتی گاهی صدای خمپارهها را در برخورد با دیوارها مجسم میکردم لذا تلاش کردم تا گزارش را به شیوهای بنویسم که مخاطب خود را به جای من بگذارد و تحت تاثیر قرار بگیرد هرچند گزارشها چند سال بعد منتشر شد اما بعد از انتشار مورد استقبال قرار گرفت.
این نویسنده به استقبال مخاطبان از کتاب «پا به پای باران» اشاره و خاطرنشان کرد: کتاب «پا به پای باران» تاکنون بارها و بارها به چاپ رسیده و اخیراً به همت کانون زبان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به زبان انگلیسی ترجمه شده و در اختیار دانش آموزانی که در حال تحصیل زبان انگلیسی هستند قرار گرفته، همچنین من کارهای دیگری را نیز در دست دارم که ترجیح میدهم تا زمان اتمام مطرح نشوند، امیدوارم در سال جدید اگر کاری که در دست دارم به به جای خوبی از لحاظ نگارش برسد درباره آن صحبت کنم.