گزینه های پیش روی آمریکا در برابر کره شمالی چه هستند؟
بررسی تحولات اخیر در شبه جزیره کره و رویدادهای به وقوع پیوسته در روابط واشنگتن و پیونگ یانگ از گزینه های محدود آمریکا حکایت دارند.
خبرگزاری میزان -
بحران شبه جزیره کره در روزهای پایانی سال میلادی ۲۰۱۹ به دلیل اعلام ضرب الاجل کره شمالی به آمریکا برای تغییر رویکرد خصمانه اش علیه پیونگ یانگ به شکلی بغرنج طی شد که کابوسی از سناریوهای ناخوشایند را پیش چشم واشنگتن و متحدانش به رژه در میآورد.
تنشهای دوره مذکور یادآور اتفاقات سال ۲۰۱۷، زمانی که دو کشور عملا برای جنگ آماده میشدند، بود. آن زمان در حالی که همگان به این باور رسیده بودند که رابطه کجدار و مریز ۲۵ ساله آمریکا و کره شمالی به پایان رسیده، «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا همه را غافلگیر و برای مذاکره با پیونگ یانگ اعلام آمادگی کرد. اما روند تحولات عمق بن بست سیاسی رابطه آمریکا و کره شمالی را که ریشه در هفتههای پایانی دوره دوم ریاست جمهوری «بیل کلینتون»، رئیس جمهور اسبق آمریکا دارد، آشکار ساخت. این بن بست در دوران «جورج دبلیو بوش» تحت هدایت «جان بولتون»، معاون وزیر خارجه آمریکا و با قرار دادن نام کره شمالی در "محور شرارت" تشدید شده بود.
اعلام آمادگی ترامپ برای مذاکره با «کیم جونگ اون» سبب بروز گمانه زنیهای خوش بینانهای در مورد تحولات شبه جزیره کره شد، اما گذشت تنها یک سال و نیم از آغاز مذاکرات دو جانبه در سنگاپور، بیهودگی امید به دیپلماسی و سیاست خارجی دولت چهل و پنجم آمریکا را مورد تاکید قرار داد.
دیدار ژوئن ۲۰۱۸ سنگاپور با توافقی چهار پاراگرافی، ۲۰۱۹ «هانوی» ویتنام، ملاقات سران در مرز دو کره و ورود رئیس جمهور آمریکا به خاک کره شمالی، نامه های دوستانه و اظهارات ستایش آمیز و از سرگیری مذاکرات خلع سلاح، نشان داد که طرفین از اساس و در تعریف مفاهیم و اهداف کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. زیاده خواهیهای ترامپ در نهایت سبب شد تا «کیم» با تعیین ضرب الاجلی برای واشنگتن به منظور تغییر رویکرد خصمانه خود علیه کره شمالی و توقف مذاکرات، ناامیدی خود را از دست یافتن به توافقی عادلانه آشکار کند.
بررسیها نشان میدهد کره شمالی که در پی ناامیدی از نتیجه بخش بودن مذاکرات با آمریکا و مشاهده مشغله های متعدد داخلی و بی پایان ترامپ اعم از پرونده استیضاح، موضوع مهاجران، انتخابات ریاست جمهوری و ... به مسیر توسعه و تقویت توانایی نظامی خود بازگشته، ابزارهای بهتر و کارآمدتری در قیاس با آمریکا در اختیار دارد.
جسارت کره شمالی که با یک پاسخ سریع و محاسبه اشتباه میتواند معادلات در شبه جزیره و فراتر از آن شرق آسیا را به هم بریزد، بهم خوردن ساختار فعلی توافقها و مذاکرات و پایه های لرزلان اختارهای امنیتی نه چندان مستحکم منطقه، مشغول بودن ترامپ در رقابتهای انتخاباتی و عدم تمرکزش بر مسائل سیاست خارجی، دست باز «کیم»، در موضوع توافق به دلیل ساختار سیاسی این کشور، در تیررس بودن پایگاه های منطقهای آمریکا، اعتبار و پرستیژ نظامی کره شمالی و مهمتر از همه زمان که تاکنون به نفع پیونگ یانگ عمل کرده مهمترین ابزارهای در اختیار کره شمالی هستند.
از این رو به نظر میرسد کره شمالی از گزینه تمرکز بر موضوعات و مسائل اقتصادی به موازات تلاش برای توسعه و تقویت توانمندیهای نظامی خود بهره میبرد.
اما گزینههای پیش روی آمریکا در این موضوع چه چیزهایی هستند؟
به نظر میرسد گزینه مناسب که احتمالا از سوی واشنگتن به عنوان گزینهای ناخوشایند توصیف میشود، پذیرش کاهش تحریمها به موازات گامهای کره شمالی در مسیر خلع سلاح هستهای باشد. اتخاذ این تصمیم ضمن فراهم آوردن بستر صلح و ثبات در شبه جزیره کره، یک از بحران های دیرپای سیاست خارجی آمریکا را حل میکند.
گزینه دیگر پیش روی آمریکا تداوم بی توجهی به هشدارهای کره شمالی و حمله احتمالی کره شمالی به پایگاه هایش در اقیانوس آرام است که با برانگیختن واکنش روسیه و چین میتواند بحرانی جهانی را رقم بزند. در واقع تصور آمریکا مبنی بر موازنه ساز بودن کره شمالی در منطقه، تصوری کاملا اشتباه است؛ نه روسیه و نه چین هیچ یک با حضور بیشتر آمریکا در منطقه موافقت نخواهند کرد.
گزینه تشدید فشار اقتصادی بر کره شمالی با هدف آوردن این کشور به میز مذاکره؛ این گزینه نیز قطعا با واکنش کشورهای منطقه بنا به دلیل پیش گفته مواجه میشود.
به گزارش گروه بین الملل ؛ معادلات سیاسی و دیپلماتیک در شبه جزیره کره در پی تحولات سال گذشته به ویژه پس از تثبیت جایگاه کره شمالی به عنوان قدرتی هسته ای شکل جدیدی به خود گرفته اند که به نظر میرسد نتیجه اش برای آمریکا چندان خوشایند نخواهد بود.
بحران شبه جزیره کره در روزهای پایانی سال میلادی ۲۰۱۹ به دلیل اعلام ضرب الاجل کره شمالی به آمریکا برای تغییر رویکرد خصمانه اش علیه پیونگ یانگ به شکلی بغرنج طی شد که کابوسی از سناریوهای ناخوشایند را پیش چشم واشنگتن و متحدانش به رژه در میآورد.
آمریکا سال گذشته ماههای پر اضطراب و انتظار کُشندهای را در پی وعده پیونگ یانگ برای اعطای «هدیه کریسمس» به واشنگتن از سر گذارند؛ دورانی سخت که سبب شد تا آمریکا در سراسر اقیانوس آرام اعلام وضعیت فوق العاده دفاعی کرده و گشت زنیهای هوایی و اعزام ناو جنگی به دریای ژاپن را عملیاتی کند.
تنشهای دوره مذکور یادآور اتفاقات سال ۲۰۱۷، زمانی که دو کشور عملا برای جنگ آماده میشدند، بود. آن زمان در حالی که همگان به این باور رسیده بودند که رابطه کجدار و مریز ۲۵ ساله آمریکا و کره شمالی به پایان رسیده، «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا همه را غافلگیر و برای مذاکره با پیونگ یانگ اعلام آمادگی کرد. اما روند تحولات عمق بن بست سیاسی رابطه آمریکا و کره شمالی را که ریشه در هفتههای پایانی دوره دوم ریاست جمهوری «بیل کلینتون»، رئیس جمهور اسبق آمریکا دارد، آشکار ساخت. این بن بست در دوران «جورج دبلیو بوش» تحت هدایت «جان بولتون»، معاون وزیر خارجه آمریکا و با قرار دادن نام کره شمالی در "محور شرارت" تشدید شده بود.
اعلام آمادگی ترامپ برای مذاکره با «کیم جونگ اون» سبب بروز گمانه زنیهای خوش بینانهای در مورد تحولات شبه جزیره کره شد، اما گذشت تنها یک سال و نیم از آغاز مذاکرات دو جانبه در سنگاپور، بیهودگی امید به دیپلماسی و سیاست خارجی دولت چهل و پنجم آمریکا را مورد تاکید قرار داد.
دیدار ژوئن ۲۰۱۸ سنگاپور با توافقی چهار پاراگرافی، ۲۰۱۹ «هانوی» ویتنام، ملاقات سران در مرز دو کره و ورود رئیس جمهور آمریکا به خاک کره شمالی، نامه های دوستانه و اظهارات ستایش آمیز و از سرگیری مذاکرات خلع سلاح، نشان داد که طرفین از اساس و در تعریف مفاهیم و اهداف کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. زیاده خواهیهای ترامپ در نهایت سبب شد تا «کیم» با تعیین ضرب الاجلی برای واشنگتن به منظور تغییر رویکرد خصمانه خود علیه کره شمالی و توقف مذاکرات، ناامیدی خود را از دست یافتن به توافقی عادلانه آشکار کند.
بررسیها نشان میدهد کره شمالی که در پی ناامیدی از نتیجه بخش بودن مذاکرات با آمریکا و مشاهده مشغله های متعدد داخلی و بی پایان ترامپ اعم از پرونده استیضاح، موضوع مهاجران، انتخابات ریاست جمهوری و ... به مسیر توسعه و تقویت توانایی نظامی خود بازگشته، ابزارهای بهتر و کارآمدتری در قیاس با آمریکا در اختیار دارد.
جسارت کره شمالی که با یک پاسخ سریع و محاسبه اشتباه میتواند معادلات در شبه جزیره و فراتر از آن شرق آسیا را به هم بریزد، بهم خوردن ساختار فعلی توافقها و مذاکرات و پایه های لرزلان اختارهای امنیتی نه چندان مستحکم منطقه، مشغول بودن ترامپ در رقابتهای انتخاباتی و عدم تمرکزش بر مسائل سیاست خارجی، دست باز «کیم»، در موضوع توافق به دلیل ساختار سیاسی این کشور، در تیررس بودن پایگاه های منطقهای آمریکا، اعتبار و پرستیژ نظامی کره شمالی و مهمتر از همه زمان که تاکنون به نفع پیونگ یانگ عمل کرده مهمترین ابزارهای در اختیار کره شمالی هستند.
از این رو به نظر میرسد کره شمالی از گزینه تمرکز بر موضوعات و مسائل اقتصادی به موازات تلاش برای توسعه و تقویت توانمندیهای نظامی خود بهره میبرد.
اما گزینههای پیش روی آمریکا در این موضوع چه چیزهایی هستند؟
به نظر میرسد گزینه مناسب که احتمالا از سوی واشنگتن به عنوان گزینهای ناخوشایند توصیف میشود، پذیرش کاهش تحریمها به موازات گامهای کره شمالی در مسیر خلع سلاح هستهای باشد. اتخاذ این تصمیم ضمن فراهم آوردن بستر صلح و ثبات در شبه جزیره کره، یک از بحران های دیرپای سیاست خارجی آمریکا را حل میکند.
گزینه دیگر پیش روی آمریکا تداوم بی توجهی به هشدارهای کره شمالی و حمله احتمالی کره شمالی به پایگاه هایش در اقیانوس آرام است که با برانگیختن واکنش روسیه و چین میتواند بحرانی جهانی را رقم بزند. در واقع تصور آمریکا مبنی بر موازنه ساز بودن کره شمالی در منطقه، تصوری کاملا اشتباه است؛ نه روسیه و نه چین هیچ یک با حضور بیشتر آمریکا در منطقه موافقت نخواهند کرد.
گزینه تشدید فشار اقتصادی بر کره شمالی با هدف آوردن این کشور به میز مذاکره؛ این گزینه نیز قطعا با واکنش کشورهای منطقه بنا به دلیل پیش گفته مواجه میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *