ما از ترس مثل بید می‌لرزیدیم ولی برادر مجروح‌مان هندوانه می‌خورد

0:01 - 05 فروردين 1399
کد خبر: ۶۰۱۲۳۳
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
موقع عقب‌نشینی از منطقه‌ی ماووت، با فرمانده تیپ و مسئول محور و دو نفر دیگر بعد از همه سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم. جاده در تیررس دشمن بود. خیلی زود ما را با خمپاره زدند.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *