انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه امید را از دلهای منتظران نمیزداید و خاموش نمیکند
به گزارش گروه سیاسی به نقل از پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR، رهبر معظم انقلاب ۱۳۷۰/۱۱/۳۰ در دیدار مردم قم بیاناتی ایراد فرمودند که در این آدینه بازخوانی میشود.
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّةاللَّه فیالأرضین الکهف الحصین و غیاث المضطرّ المستکین و عصمة الخائفین و ملاذ الّلاجئین مولانا الحجّةبنالحسن المهدىّ المنتظر و لعنةاللَّه علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدّین قال اللَّه الحکیم فیکتابه:
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم بقیّةاللَّه خیرلکم ان کنتم مؤمنین (۱)
عید میلاد مبارک و باسعادت و سرشار از امید و انتظارِ امام غایب و حجت الهی در زمین، مهدی موعود (عجّلاللَّهتعالیفرجهالشّریفوسلاماللَّهعلیهوعلیابائه الأطیبینالأطهرین) را به شما برادران و خواهران عزیز قمی صمیمانه تهنیت و تبریک میگویم. این یک فرصت بسیار مغتنم و باارزش برای اینجانب است که شهر قم و مردم قم و این آستان مقدس را - که حرم اهل بیت است - در روزی زیارت کنم که روز عید و جشن همهی منتظران عالم و همهی کسانی است که در اعماق جان خود، انتظار آزادگی و عدالت و رهایی از ظلم و تعدی و طغیان را دارند.
از اولین لحظات پیدایش این نهضت مبارک که تحت الطاف حضرت ولىّاللَّهالاعظم (ارواحنافداهوعجّلاللَّهتعالیفرجه) روزبهروز به پیش رفته است، شما مردم قم، زن و مردتان، پیر و جوانتان، با آن ارتباط پیدا کردید؛ به آن کمک کردید و در صحنههای گوناگون، با همهی وجود از آن دفاع نمودید. خوشحالم از اینکه خداوند متعال این توفیق را به اینجانب داده است که باز بتوانم شما عزیزان قمی را در این مکان مقدس و شریف و در این شهر پُرخاطره، آن هم در چنین روز عزیز و شریفی زیارت کنم.
لازم میدانم چند مطلب را در این مدت کوتاه عرض کنم؛ که اینها مطالب اساسىِ فکری و سیاسی ماست و به هم مرتبط هم است:
مطلب اول دربارهی این بخش عظیم اعتقادی ماست که عبارت است از انتظار ظهور ولىّعصر و مهدی موعود و منجی بشریت. همهی مسلمانان، حقیقت مهدی موعود را از طریق روایات خدشهناپذیری که از نبىّاکرم (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) و اولیای دین رسیده است، قبول دارند؛ اما این حقیقت در هیچ جای جهان اسلام، مثل محیط زندگی ملت عزیز ما و شیعیان، این برجستگی و این چهرهی درخشان و این روح پُرتپش و پُرامید را ندارد؛ این به خاطر آن است که ما به برکت روایات متواترهی خودمان، شخص مهدی موعود را با خصوصیاتش میشناسیم.
مردم ما ولىّاللَّه اعظم و جانشین خدا در زمین و بقیهی اهلبیت پیامبر را با نام و خصوصیات میشناسند؛ از لحاظ عاطفی و فکری با او ارتباط برقرار میکنند؛ به او میگویند؛ به او شکوه میبرند؛ از او میخواهند و آن دوران آرمانی - دوران حاکمیت ارزشهای والای الهی بر زندگی بشر - را انتظار میبرند؛ این انتظار دارای ارزش زیادی است. این انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمهی امید را از دلهای منتظران نمیزداید و خاموش نمیکند. اگر این نقطهی امید در زندگی جمعیتی نباشد، چارهیی ندارد جز اینکه به آیندهی بشریت بدبین باشد.
این ظلم عظیم مسلط بر عالم، این سلطههای ناحق، این زورگویی به ملتها در سطح جهان، این ریختن خونهای بناحق، این پایمال کردن شریفترین و عزیزترین ارزشهای انسانی، این دروغها و تزویرهایی که سردمداران استکبار جهانی هر روز تحویل بشریت میدهند، این همه بدی، این همه استثمار و ظلم، انسانی را که چشمهی امیدی در دل نداشته باشد، بهطور طبیعی مأیوس میکند؛ لذاست که شما میبینید نسل جوان در کشورهای غربی، به سوی پوچی کشانده میشوند. نسل جوانی که به سنتها خو نگرفته است و خود را پایبند سنتها نکرده است، وقتی که این نابسامانی محیط زندگی بشریت را میبیند، ناامید میشود؛ لذا به سمت پوچی کشیده میشود. بسیاری از دختران و پسران در کشورهای غربی، به سمت بیهودگی و بیاعتنایی به مظاهر زندگی و پوچی و غرقه شدن در شهواتِ آنی کشیده میشوند؛ این بر اثر یأس است؛ بسیاری از دانشمندان و نویسندگان و سخنگویان بشریت به این حالت دچار میشوند؛ اما آن ملتی که به آینده امید دارد، میداند که روزگار ظلم و ستم و زورگویی و تجاوز و طغیان و استکبار، با همهی حجم عظیمی که امروز در جهان به وجود آورده است، یک روزگار تمامشدنی است و دورانی خواهد رسید که قدرت قاهرهی حق، همهی قلههای فساد و ظلم را از بین خواهد برد و چشمانداز زندگی بشر را با نور عدالت منور خواهد کرد؛ معنای انتظار دوران امام زمان این است.
شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا زمینه را برای آنچنان دورانی آماده کنید؛ دورانی که در آن، ظلم و ستم به هیچ شکلی وجود ندارد؛ دورانی که در آن، اندیشه و عقول بشر، از همیشه فعالتر و خلاقتر و آفرینندهتر است؛ دورانی که ملتها با یکدیگر نمیجنگند؛ دستهای جنگافروز عالم - همانهایی که جنگهای منطقهیی و جهانی را در گذشته به راه انداختند و میاندازند - دیگر نمیتوانند جنگی به راه بیندازند؛ در مقیاس عالم، صلح و امنیتِ کامل هست؛ باید برای آن دوران تلاش کرد. قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحتطلبی و عافیت نیست. در روایات، «واللَّه لتمحّصنّ» و «واللَّه لتغربلنّ» (۲) است؛ بشدت امتحان میشوید؛ فشار داده میشوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان میشوند؛ در کورههای آزمایش وارد میشوند و سربلند بیرون میآیند و جهان به دوران آرمانی و هدفىِ مهدی موعود (ارواحنافداه) روزبهروز نزدیکتر میشود؛ این، آن امید بزرگ است؛ لذا روز نیمهی شعبان، روز عید بزرگ است.
حالا که بحمداللَّه توجهتان کاملاً جلب شد، من یک بار دیگر این عید را به شما تبریک میگویم؛ بخصوص که این عید مایهی امید و درست نقطهی مقابل آن فضای یأسآلودی است که استکبار میخواهد در مقابل چشم مستضعفان عالم به وجود بیاورد. اگر امروز شما سیاستگذاران و طراحان برنامههای استکباری را مشاهده کنید، خواهید دید که از مهمترین کارها و هدفهای آنها یکی این است که در مقابل چشم مردم، فضای یأسآلودی نسبت به اصلاحاتی که باید انجام بگیرد، ایجاد کنند. ملتها باید از صلاح مأیوس بشوند، تا حربهی استکبار کارگر بیفتد؛ والّا اگر ملتها امیدوار باشند و امیدوار بمانند، حربهی استکبار چندان کارگر نیست. سعی میکنند فضای تیرهیی را در مقابل چشمها ترسیم کنند؛ فضای تیره به این معنا که به ملتها تفهیم کنند که نیروی ذاتی شما، فرهنگ شما، اعتقادات شما، شخصیت و هویت ملی شما، نمیتواند برای شما کاری انجام بدهد؛ باید قدرتهای بزرگ به شما کمک کنند تا بتوانید حرکت کنید.
درست صدوهشتاد درجه مقابل این فکر، فکر انتظاری است که بر محیط ما و بر محیطهای طرفداران مذهب اهلبیت (علیهمالسّلام) حاکم است. انتظار، یعنی دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگی بشر. ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند - فاصله هست -، اما بلاشک آن دوران وجود دارد؛ لذا تبریک این عید - که عید امید و عید انتظار فرج و گشایش است - درست نقطهی مقابل آن چیزی است که دشمن میخواهد به وجود بیاورد.
مطلب دوم در دنبالهی همین مسأله است. ما آن وقتی میتوانیم حقیقتاً منتظر به حساب بیاییم که زمینه را آماده کنیم. برای ظهور مهدی موعود (ارواحنافداه) زمینه باید آماده بشود؛ و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامی و حاکمیت قرآن و اسلام است. همانطور که عرض کردم، فرمودهاند: «واللَّه لتمحّصنّ» و «واللَّه لتغربلنّ»؛ این تمحیص و این امتحان بزرگ که مریدان و شیعیان ولىّعصر (ارواحنافداه) با آن مواجه هستند، همان امتحان تلاش برای حاکمیت اسلام است. برای حاکمیت اسلام باید کوشش کنید؛ ملت بزرگ ما این یک قدم را برداشتند.
من در این شهر قم که خاستگاه مبارزه و انقلاب است، و در این ساحت مقدس که شاهد مجاهدتها و تلاشهای مخلصانهی دیرین طولانی دوران نهضت در قبل و بعد از پیروزی انقلاب بوده است، باید این مطلب را عرض کنم که اولین قدم برای حاکمیت اسلام و برای نزدیک شدن ملتهای مسلمان به عهد ظهور مهدی موعود (ارواحنافداه و عجّلاللَّهفرجه)، بهوسیلهی ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است؛ این، آن چیزی است که دنیای مادّی نمیخواست آن را باور بکند. بعد از قرنها تلاشی که کرده بودند تا دین - و بخصوص دین مقدس اسلام - را از صحنه خارج کنند، نمیخواستند ببینند که حالا این دین با یک حاکمیت و بر سریر قدرت یک حکومت، در صحنهی عالم ظاهر شده است و ملتها را به خود جلب و جذب میکند؛ لذا مبارزات استکبار و دشمنان دین و جبههی کفر و عناد و استکبار با جمهوری اسلامی شروع شد.
آنچه لازم است ما بدانیم و همهی ملت عزیز ما بدانند، این است که سنتهای الهی کار خود را کرده است. علیرغم فشاری که دشمن در طول این سیزده سال نسبت به جمهوری اسلامی و کشور عزیز ما ایران انجام داده است، بحمداللَّه تلاشهایی که شده، به ثمر نشسته و نتیجه داده است؛ این باید از معجزات اسلام به حساب آید.
امروز کسانی که در معرض تشکیل حکومت در کشورها قرار میگیرند، دست و دلشان میلرزد که با این همه فاصلهیی که میان دولتهای فقیر و غنی در دنیا به وجود آمده است، آیا میتوانند این بار سنگین را بر دوش بگیرند؟ جمهوری اسلامی ایران - این نظام مقدس الهی و اسلامی - علیرغم تضییقهای روزافزون دشمنان، توانست کارهای درخشانی را در سطح کشور انجام بدهد که حتّی یک دولت در شرایط معمولی و غیربحرانی هم نمیتوانست این همه تلاش و خدمت انجام بدهد؛ این چیزی است که تصور آن برای دشمنان اسلام دردآور است؛ آنها میخواستند ببینند که جمهوری اسلامی ناکام و ناموفق میماند.
جمهوری اسلامی بحمداللَّه در ابعاد گوناگون و مختلف به توفیقات بزرگی دست پیدا کرده است؛ هم در زمینهی سازندگی کشور، هم در زمینهی افکار و اخلاق عمومی، هم در زمینهی فرهنگ و گسترش فرهنگ اسلامی، هم در زمینهی کشاندن کشور به استقلال و زنده کردن استعدادها و به صحنه آوردن تودهی مردم.
در دورانهای سیاه حکومتهای پادشاهی و ستمشاهی، مردم همواره از صحنه بیرون بودند؛ کسی به مردم کاری نداشت؛ آنچه که بود، در دست قدرتها بود؛ خودشان هر کاری که میخواستند، میکردند؛ ملتها کارهیی نبودند. جمهوری اسلامی این توفیق را پیدا کرد که این سدی را که در طول قرنها به وجود آورده بودند، فرو بریزد؛ ملت، همهکاره و تصمیمگیرنده بشود و مسؤولان کشور ناگزیر باشند آراء و خواست و نظرات ملت را رعایت کنند؛ که این بهترین شیوه برای مصون ماندن انقلاب است.
آنچه که مهم است، این است که بحمداللَّه ملت ما به آگاهی رسیده و هوشیار است. این همه تبلیغاتی که دستهای استکبار در سرتاسر عالم روی آن سرمایهگذاری میکنند، بر این ملت اثری نمیگذارد. ملت به تلاشهای استکباری در زمینهی تبلیغات، لبخند تمسخر میزند و میداند که انگیزهی آنها از این تبلیغات چیست؛ این توفیق بزرگی برای یک ملت است.
امروز استکبار جهانی به وسیلهی رادیوها و دستگاههای تبلیغاتی خود در دنیا، حکومتها را جابهجا میکند؛ کسانی را میبرد و کسانی را به جای آنها میآورد؛ اینقدر قدرت تبلیغاتشان بر روی نظامهای پوچ و بیپایهیی که به ملتها متکی نیستند، دارای تأثیر است؛ اما این ملت بحمداللَّه بنیان مرصوص و ایمان بزرگی دارد.
امام و معلم بزرگ این ملت - آن انسان استثنایی زمان ما؛ آن رهبر فوقالعادهیی که تاریخ ما در این قرون اخیر نظیرش را مشاهده نکرده است؛ آن انسان والا با آن اخلاص فوقالعاده - راهی را پیش پای مردم ما گذاشت؛ خدای متعال هم تفضل کرد؛ دست عنایت ولىّعصر هم بحمداللَّه همواره با این ملت بوده و به آنها کمک کرده و این آگاهی در ملت ما به وجود آمده است.
بحمداللَّه همهی مسؤولان دارند کار و تلاش میکنند و هر کدام در بخش مربوط به خود مخلصانه زحمت میکشند؛ خدا هم لطف و کمک میکند و به کارهای آنها توفیق میدهد و پیشرفتهای زیادی پیدا میکنند؛ هم در زمینههای سیاسی، هم زمینههای اقتصادی، هم در زمینههای سازندگی کشور.
صبر عظیم و پولادین این ملت، در میدانهای گوناگون آزمایش شده است. انشاءاللَّه در آیندهی نه چندان دوری، با همین صبر و استقامت، وضعیتی به وجود خواهد آمد که مسلمانان کشورهای دیگر، بلکه ملتهای غیرمسلمان، از این نظامِ زندگی و نظامی که مایهی آبادانی و سازندگی کشور است، درس و الگو بگیرند و انشاءاللَّه اسلام چهرهی سازندهی خود را در آن روز به طور واقعی به دنیا نشان بدهد.
آنچه که به این مطالب میخواهم اضافه بکنم، این است که امروز ملت ما و همهی ملتهای عالم، بخصوص ملتهای مسلمان، باید دردهای عمدهی بشر را درست بشناسند و تشخیص بدهند، تا دستهای تبلیغات بیگانه نتواند فکر غلط و برداشت نادرستی را از حقایق عالم در مقابل آنها قرار بدهد. آن چیزی که امروز همهی ملتها باید بدانند - و بحمداللَّه ملت ما این را بخوبی میداند - این است که امروز درد بزرگ بشریت، تسلط قدرتهای استکباری و بیمهار است؛ این اساس مشکلات و دردهای ملتهاست.
امروز ملتهایی هستند که بر روی ثروت خدادادی، گرسنه بسر میآورند. امروز ملتهایی هستند که از آب و خاک و منابع طبیعىِ خودشان نمیتوانند استفاده بکنند؛ دیگران میآیند استفاده میکنند. کمپانیهای بیگانه در داخل سرزمینهای آنها، از سرمایهی آنها به آلاف و الوف دست پیدا میکنند؛ اما ملتها گرسنهاند. در آفریقا کشورهایی با استعدادهای طبیعی هستند که این وضعیت را دارند. امروز ملتهای بسیاری دچار حکومتهای فاسد و ظالمند. بسیاری از این کشورها دچار مسؤولانی هستند که همّ و غمشان مالاندوزی و جمعآوری ثروت و سرگرمی به شهوات حیوانی است؛ این یکی از دردها و مشکلات ملتهاست.
امروز متأسفانه بسیاری از ملتها نمیتوانند از استعدادهای خودشان استفاده کنند؛ تحصیلکردههای معدودی هم که پیدا میکنند، پول قدرتهای بزرگ آنها را به سمت خود جذب میکند! جوانی در کشوری درس خوانده و به مقامات علمی رسیده است؛ اما وقتی که هنگام استفادهی از دانش اوست، دست دشمن میآید او را برمیدارد و میبرد و از ملتِ خودش دور میکند؛ این یعنی فرار مغزها؛ یا در حقیقت ربودن مغزها؛ این هم از دردهای ملتهاست.
دردهای ملتها، دردهای گوناگونی است: فقر و جهالت و انحطاط فرهنگی و دچار ظلم و ستم بودن و دچار فساد اخلاقی بودن؛ اما آنچه که من میخواهم عرض کنم، این است که اگر قدرت سلطهگری مثل امریکا امروز بر دنیا حکومت نمیکرد و سلطههای فاسد را در کشورها پشتیبانی نمیکرد، وضع ملتها اینطور نمیماند؛ این یک حقیقت است؛ این حقیقت را ملت ما میداند و ملتهای عالم باید بدانند؛ متأسفانه بسیاری هم نمیدانند!
خاصیت قدرت استکباری این است که به همهی دنیا مثل منطقهیی که متعلق به خود اوست، یا او حق استفادهی از آن را دارد، نگاه میکند؛ اگر بناست یک نقطه را تقویت کند، چون به نفع اوست، بدون هیچ ملاحظهیی تقویت میکند. امروز شما ببینید اسرائیل چهقدر مورد حمایت امریکاست؛ اسرائیلی که بعد از آنکه حقوق ملت فلسطین را تضییع کرده است، هیچ حقی برای ملتهای همسایهی خود قائل نیست؛ هر وقت فرصت پیدا کند، تجاوز میکند؛ امروز، چون میتواند به لبنان تجاوز کند، تجاوز میکند؛ ولی روزی اگر لازم بداند، به اردن یا به سوریه هم حمله میکند؛ چه چیزی مانع او خواهد شد؟!
اسرائیل رژیمی است که در داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین، برای مردم این سرزمین کمترین حق حیات و حیثیت زندگییی قائل نیست؛ به آنها اجازهی زندگی در خانهی خودشان هم نمیدهد؛ آن کسانی که در مقابل فشار نیروهای صهیونیستی فریادی بکشند، آنطور خشن آنها را خفه و سرکوب میکند؛ به هیچیک از قراردادهای بینالمللی که در عرف دولتهای جهانی مورد قبول است، اگر نخواهد، عمل نمیکند؛ هرکدام که برای او اندک مشکلی داشته باشد، آن را خیلی راحت کناری میگذارد! امریکا از چنین رژیمی وحشی و گستاخ و بیاعتنای به قوانین انسانی و مقررات بینالمللی حمایت میکند!
این کارهایی که امروز اسرائیل میکند، اگر کمتر از آن را دولتی انجام میداد که در خدمت منافع امریکا نبود، میدانید تبلیغات امریکایی با آن دولت چه میکرد؟! در همین جریان شهادت دبیر کل حزباللَّه لبنان - مرحوم سیّدعباس موسوی؛ این مجاهد شهید و بااخلاص - هلیکوپترهای صهیونیست وارد فضای کشور دیگری میشوند؛ آزادانه در آن رفتوآمد میکنند؛ نقطهیی را زیر نظر میگیرند و کاروان اتومبیلهای غیرنظامی را با موشک میزنند؛ مرد را میکُشند، زن را میکُشند، فرزند خردسال را میکُشند؛ اما شما ببینید در مقابل این جنایت واضح - که هیچ کس در جنایت بودن این رفتار نمیتواند کمترین تردیدی بکند - دنیای استکباری چه موضعی میگیرد؟! مگر معنای تروریسم چیست؟! مگر تروریسم غیر از این است؟! به غیرمسلحی حمله کنند؛ به زن و فرزند مردم حمله کنند؛ به خانهی مردم حمله کنند؛ از داخل خانه، صاحبِ خانه را بربایند؛ شکنجه کنند و بکُشند؛ مگر تروریسم چیست؟! آیا رژیم ایالات متحدهی امریکا و سازمانهایی که دم از طرفداری از حقوق بشر و مخالفت با تروریسم میزنند، نمیفهمند که تروریسم یعنی این؟! نمیدانند که تروریسم دولتی، یعنی آن کاری که چهل و چند سال است که رژیم غاصب صهیونیست دارد انجام میدهد؟! یا میفهمند و به رو نمیآورند؟! آیا وقتی ملتی میبیند که اینطور فرهنگها و واژهها و لغات، در قاموس استکبار امریکایی، نابجا و غلط مصرف میشود، جا دارد که از اینکه امریکا به او تروریست بگوید، تحاشی (۳) کند؟ امریکاییها عدهیی را در لیست تروریستها قرار دادند؛ غلط کردند! اگر بناست کسانی در لیست تروریستها قرار بگیرند، اول خود رژیم امریکاست که تروریستتر از دیگران است و حامی خبیثترین رژیمهای دنیا - یعنی رژیم صهیونیست - است.
امروز کار دشمنان اسلام و حاکمیت قرآن به جایی رسیده است که پوشیده نمیدارند که با اسلام و حاکمیت اسلام مخالف و دشمنند؛ یک روز این را مخفی میکردند؛ یک روز ادعا میکردند که هرچه ملتها بخواهند؛ یک روز میگفتند که ما با ادیان، با مذاهب و با افکار و عقاید مردم مخالفتی نداریم؛ اما گذشت زمان موجب شد که سنتهای الهی عمل کند. امروز بیداری مردم، اسلامخواهی مردم، حضور مردم در صحنهها، فعالیتهای تلاشگرانهی ملتهای مسلمان، استکبار را در موضع ضعف و انفعال قرار داده است؛ مجبورند صریحاً بگویند که ما با حکومت اسلامی و با حاکمیت اسلام مخالفیم؛ ناگزیرند این را اعتراف کنند؛ این یکی از تناقضهایی است که در زندگی آنها وجود دارد؛ این یکی از چیزهایی است که سنتهای الهی بر آنها تحمیل میکند.
اگر قدرتهای استکباری عالم میتوانستند، میخواستند به ملتها اینطور وانمود کنند که به مقدسات و دین و عقاید آنها احترام میگذارند؛ برای اینکه ملتها را فریب بدهند! اما پیشرفت کارها، بیداری ملتها و مبارزات پیگیر ملتهای مسلمان موجب شده است که آنها دیگر نتوانند مافیالضمیر خودشان را کتمان کنند؛ حالا صریح میگویند که ما با حکومت اسلامی، با نظام اسلامی، با جمهوری اسلامی، با روی کار آمدن اسلامگرایان و به قدرت رسیدن طرفداران اسلام مخالفیم؛ این را صریح بیان میکنند! چهرهی آنها در مقابل ملتها باید روزبهروز بیشتر افشاء بشود؛ یعنی آن سرانجام تلخی که در انتظار مستکبران است، باید نزدیکتر بشود و نزدیکتر خواهد شد.
امروز درد بزرگ بشریت همین چیزی است که گفتم؛ وجود سلطهی استکباری بر سر مردم؛ و در رأس قدرتهای استکباری، رژیم امریکا. نفوذ امریکا در کشورها، برای آنها ضرر است. دخالت امریکا در کار ملتها، برای آنها موجب ضرر است. حضور امریکا و نیروهایش - چه نیروهای نظامیش، چه نیروهای اقتصادیش - در هر منطقهیی از مناطق عالم، برای آن منطقه مایهی ضرر و فساد است. امروز امریکاییها کاری کردهاند که دولتها در سرتاسر عالم جرأت نکنند این حقیقت را با آنها در میان بگذارند، یا صریحاً بیان کنند. وقتی که رئیس جمهور ما (۴) حقایق را در یک منبر جهانی و یا در یک کنفرانس بینالمللی - مثل کنفرانس اسلامی - بیان میکند، دیگران میآیند و میگویند که ما هم با این حرفهای شما موافقیم؛ اما جرأت نمیکنند این حرفها را به زبان بیاورند! امریکاییها فضای دنیا را آنچنان گرفتهاند که دولتها از آنها بترسند و جرأت نکنند اعتراض کنند؛ البته دولتهایی که به ملتهای خودشان متکی نیستند؛ والّا دولتی که به ملت خودش متکی باشد، از امریکا نمیترسد.
همین اندازه به شما بگویم که امروز در سطح عالم، آن ملت و دولتی که شجاعانه و با کمال قدرت، مواضع و اعتقادات خود را یکپارچه بیان میکند، شما ملت ایران هستید؛ ملتهای دیگر یا این یکپارچگی را ندارند - که ندارند - یا این فکر در میان آنها عمومیت ندارد، یا با مسؤولانشان هماهنگ نیستند و یک حرف را نمیزنند و یکطور فکر نمیکنند. البته ممکن است در گوشه و کنار کسانی پیدا بشوند و سخن حقی را بیان کنند؛ اما این با وضع ملت ایران متفاوت است. این از اختصاصات شما ملت بزرگ و شجاع است که میتوانید در زیر سایهی جمهوری اسلامی - یعنی در زیر سایهی ولىّعصر (ارواحنافداه) - از قرآنتان، از اسلامتان، از مقدساتتان، از عفاف و عفتتان، و از ارزشهای اسلامیتان با همهی وجود دفاع کنید.
امروز بحمداللَّه این استقلال، این شجاعت و این ایستادگی در مقابل زورگویی استکبار جهانی، مخصوص این ملت و این کشور است و همین است که استکبار را نسبت به این کشور و این ملت، دچار حقد و بغض کرده است. اما من این را عرض کنم؛ این هم ناشی از وعدهی الهی است که حقد و بغض استکبار، هیچ کاری نخواهد توانست بکند؛ «انتم الأعلون ان کنتم مؤمنین». (۵) قرآن کریم در دو جا میفرماید: «و لاتهنوا و لاتحزنوا»، (۶) «فلاتهنوا و تدعوا الی السّلم». (۷) هرگز از مواضع خودتان پایین نیایید و در مقابل دشمن احساس ضعف نکنید. او که بنای کار را بر دروغ و فریب و زورگویی گذاشته، ضعیف است؛ اما شما که به خدا متکی هستید، قوی هستید.
امروز ممکن است در دنیا چیزهایی دور از دسترس به چشم بیاید. ما وقتی دربارهی آزادی فلسطین هم حرف میزنیم، بعضی به نظرشان دور و از دسترس خارج میآید. وقتی راجع به حاکمیت اسلام در کشورهای مسلمان سخن میگوییم، بعضی ممکن است این را دور از دسترس بدانند و به نظرشان بعید برسد؛ اما زمان و دوران ما، دوران کارهای بزرگ و استثنایی است. چه کسی باور میکرد که در دنیای قرن بیستم، با این همه تلاش ضد دین، در این نقطهی حساس عالم، نظامی برمبنای دین تشکیل بشود و رهبری امت اسلام به دست آن قائد عظیمالشأن و روحانی بیفتد؟ هیچکس گمان نمیکرد؛ اما شد. چه کسی باور میکرد که نظام اتحاد جماهیر شوروی که تقریباً بر یک سوم عالم - در کشورهای مختلف و در پنج قاره - حکم میراند، اینطور از هم بپاشد و موجودیت خود را از دست بدهد و از نقشهی جغرافیا حذف بشود؟ اگر پنج سال قبل کسی این حرف را میزد، هیچکس از او قبول نمیکرد و باور نمیکرد؛ اما این چیزِ باورنکردنی انجام شد. چه کسی گمان میکرد که در کشورهای اسلامی، نهضتهای اسلامی آنچنان پا بگیرند و بیداری ملتها آنقدر بشود که در کشوری مثل الجزایر، مردم با رأی خودشان در انتخابات، اسلام را انتخاب بکنند و اسلام پیروز بشود و منادیان دمکراسی غربی، با آن انتخابات، مخالفت و دشمنی بکنند؟ اما شد.
امروز هم وعدههای الهی به ما میگوید که شما ملت مقاوم و شجاع؛ شمایی که این همه توطئه را از سر گذرانیدهاید؛ شمایی که در کورهی حوادث آبدیده شدهاید؛ شما پدران و مادران شهدا، شما خانوادههای شهیدپرور و رزمندهپرور، شما دلهای مؤمن در سرتاسر کشور، این جمعیتهای میلیونىِ عظیمِ مردمِ مؤمن به خدا و قرآن، همچنان که ایستادهاید، همچنان که کارتان را بحمداللَّه تا امروز پیش بردهاید، همچنان که کشورتان را از دست جهانخواران بیرون کشیدهاید و دست گرگها و سگهای ولگرد را از این کشور کوتاه کردهاید - که کشور متعلق به خودتان و در اختیار خودتان و وابسته به ابتکار و ادارهی خودتان است - همچنان که جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشتهاید و محاصرهی اقتصادی را به زانو درآوردهاید، همچنان که تا امروز بحمداللَّه این مشکلات را تحمل کردهاید و از خطرهای بزرگ گذشتهاید، اگر همین اتحاد و ایمان و ایستادگی در میدانهای انقلاب و همین وفاداری به خط امام عظیمالشأن و همین نترسیدنِ از استکبارِ مسلطِ جهانخوار را ادامه بدهید، به فضل پروردگار همهی هدفهای دیگر شما هم برآورده خواهد شد؛ که یکی از این هدفها، نابود شدن و از هم پاشیده شدن پیکرهی استکبار جهانی است؛ این وعدهی الهی است و وعدهی الهی بلاشک عمل خواهد کرد؛ اگرچه بسیاری در دنیا آن را نپسندند و نخواهند؛ این همان چشماندازی است که به ما امید میدهد؛ و این همان امیدی است که در جریان انتظار فرج، آموزشهای اسلامی به ما یاد داده است. انشاءاللَّه افقهای روشن، یکی پس از دیگری، در مقابل آن ملتی است که در حال راه رفتن و حرکت است.
خداوند انشاءاللَّه همهی شما مردم عزیز را، شما برادران و خواهران فداکار و شجاع و بااخلاص اهل قم را مشمول رحمت و برکات خود قرار بدهد و تفضل و لطف ولىّعصر (ارواحنافداه) را دربارهی شما مستدام بدارد و روح مقدس امام عزیز را از شما راضی کند.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
۱) هود: ۸۶،
۲) کتاب الغیبة (شیخ طوسی)، ص ۳۴۰،
۳) انکار
۴) حجةالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی
۵)
۶) ۱ و. آلعمران: ۱۳۹،
۷) محمّد: ۳۵
بیشتر بخوانید: