شناخت دقیق بازیگر از بدن خود
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، بازیگری یکی از مشاغل محبوب در سطح جهان محسوب میشود، بازیگری فارغ از شهرت و ثروتی که ممکن است برای فرد بازیگر به همراه داشته باشد، جهانی است که میتوان در آن ایفای نقش در قالب شخصیتهای مختلف را تجربه کرد.
در این بین اکثریت مواقع بازیگری به عنوان یکی از مشاغل سخت جهان محسوب میشود، شاید از دور برای بسیاری اینکه بازیگری اتفاقی سخت باشد، قابل لمس نباشد اما اگر به صورت اصولی و به مفهوم واقعی به بازیگری نگاه کنیم، این هنر به واقع به تمرین، مطالعه، شهود و مطالعات فراوانی نیازمند است.
حذف اعضای بدن
در خلال تمرینهای مختلفی که میکنم وتمام بدنم در آنها نقش دارند، به تدریج عضو به عضو بدن و هر عضو را نیز قسمت به قسمت با روزنامه و چسب پیچانده و از حرکتهای تمرینیام حذف میکنم. به این صورت خود را به رنجی وارد میکنم که نبود هر کدام از اعضای بدن برایم اهمیتی صد چندان شده و به خودآگاه من بپیوندند. فرض کن اگر داری راه میروی و یک انگشت پا نداری آیا در راه رفتن تفاوتی پیش نخواهد آمد؟.
در همین تمرین گاهی میتوانم وقتی عضوی را حذف کردم به دوستانم نگاه کنم و از آنانی که آن عضور را دارند بخواهم تا جای آن عضو را برای پر کنند و حالا با خواست من تمام پیکر وصله و پینه شده به حرکت درآید. شاید در قسمتی از تمرین و در اثر تمرکزی بالا به ناگاه تعداد شرکت کنندگان در پیکر من به پنج نفر نیز برسند. حضور یک مربی و پیش برندهی تمرین در اینجا خیلی به پیشرفت آن کمک میکند. گاهی باید وی به سرعت در بسته بندیهای احتمالی و حفظ تعادل جمعی به میان آمده و اقدامهای لازم را انجام دهد.
در همان مثال قبل که انگشت پایت را حذف کردهای، اگر همبازی تو بیاید و دستش را از زانو تا انگشتان جایگزین انگشت پایت کند، حالا با اندامت به حرکت ادامه بده. این ترکیب را میتوان بسیار پیش برد و به صورت مسائل جدید و جذابی رسید. در ضمن میخواهم خود را مطمئن سازم که با تجربهای که از این تمرین کسب کردهام تا پنج بار ابتدایی به واقع فکر میکردم این تمرین را نمیتوان به آخر رساند.
جالب است که تمام گروه در حفظ سکوت و دخالت نکردن در کار یکدیگر و آهستگی در انجام حرکت بسیار بی نظیر عمل کردند. اما مشکلهایی پیش میآمد که قابل پیش بینی نبود. این در حالی است که وقتی تمرین را در ذهن مرور میکنم، میبینم بسیار ساده است!/
هدیه
در میزنند و برایم یک هدیه از یک سرزمین بسیار دور میآورند. با شوق و ذوق فراوان آن را باز میکنم و هدیه را میبینم: یک دست است.
نکته: این دست در واقع یکی از دستهای خود من است. به هر روی، هر موقعیتی در بازی دارای شرایط مفروض خاص خود است.
حالا دست را که بی جان است مینگرم، لمس میکنم، جز به جز آن را در نظر میگیرم. به تدریج در نوک انگشتانش جنبشی را احساس کرده، این جنبش را در قسمتهای دیگر نیز دنبال میکنم. او حرکت میکند. او میخواهد حرکاتش را افزایش دهد؛ خیلی به زحمت بر حرکتهایش میافزاید. او من را لمس میکند. پیرامون را لمس میکند، از این سو به آن سو میرود و من نیز به دنبالش کشیده میشوم.
برایم تازگی دارد و حرکتهای او را با علاقه دنبال میکنم. هر شیء را و هر تکه از اسباب و اثاثیه را لمس میکند. من هم او را تعقیب میکنم. راستی! من آبی را روی کتری گذاشتهام تا جوش بیاید. باید به سمت آشپزخانه برم؛ دست متوجه گلی شده و دارد آن را لمس میکند. میروم، اما دست ممانعت میکند. ابتدا این حرکتش را از سر شوخی میگیرم و باز به راه خود ادامه میدهم؛ اما دست اجازه نمیدهد و میخواهد زمان بیشتری را با گل باشد. باید موافقت او را حاصل کنم؛ پس گل را به او داده و راهی آشپزخانه و کتری آب میروم.
کارم انجام میشود و دوباره به سمت رفتار دست معطوف میشوم. او گل را رها کرده و میخواهد با گاز به کار خود ادامه دهد. من مانع میشوم واو اصرار دارد که به کار خود بپردازد. مثل اینکه چارهای نیست و باید با او بسیار آمرانه و اگر لازم شد خشن برخورد کنم. از این روش استفاده میکنم و موفق نیز هست. حالا دست که از برخورد من یکه خورده با من در قهر و غضب است. او را زیر آب برده و میگذارم آب بازی کند و سپس با او بیرون میروم و بستنی میخرم. دست، از ماشینهای عبوری خوشش آمده و میخواهد آنها را بگیرد.
باز به سراغ رفتار خشن میروم و مطمئن از اینکه نتیجه میگیرم! البته نتیجه میگیرم، ولی دست در ازای پیروزی من، بستنی را در صورتم له میکند. دست دیگرم که از رفتار او بسیار دلگیر شده با او میجنگد. جنگ آنها دیدنی است من نیز به کمک دست چپ رفته و با پا و دندان و هر آن چیزی که حکم اسلحه را دارد با او به مبارزه بر میخیزم.
انتهای این جنگ چیست؟ آیا من پیروز میشوم یا دستی که به من هدیه داده شده بر من فائق میآید؟
این تمرین را در یکی از کلاسها که انجام دادیم یکی از دانشجویان حتی برای این دست طراحی لباس نیز کرد. او با انجام بسیار زیبای این تمرین و با در نظر گرفتن آمادگی بدنی بالایی که از ورزشهای رزمی داشت به اکثر کشورها نیز سفر کرد.