پایتخت ۲۳۰ ساله با قدمتی چندین هزارساله/طهران، روستایی که انارهای نیکو داشت
به گزارش گروه جامعه ، اگرچه نخستینبار حدود ۴۶۰ سال پیش، شاه تهماسب صفوی، برج و بارویی را به دور روستای تهران بنا کرد و آن را بهصورت یک شهر درآورد و اگرچه حدود ۲۳۰ سال پیش، آقا محمدخان قاجار، تهران را به پایتختی ایران برگزید، اما چهاردهم مهرماه سال ۱۲۸۶ خورشیدی، روزی است که در متمم قانون اساسی مشروطه از تهران بهعنوان پایتخت ایران نام برده شد.
قانون اساسی مشروطه بنابر پارهای ملاحظات سیاسی با شتاب فراوان تدوین شد و بسیاری از اصول مهم در آن درج نشده بود؛ بنابراین لازم بود که متممی را بر آن بیفزایند. این متمم نیز در ۱۰۷ اصل تهیه و در اصل چهارم آن مقرر شد: پایتخت ایران طهران است.
متمم قانون اساسی مشروطه در روز ۱۴ مهرماه سال ۱۲۸۶ به امضای محمدعلیشاه قاجار رسید و رسمیت قانونی پیدا کرد. از اینرو، شورای شهر تهران چهاردهم مهرماه را به عنوان روز تهران برگزیده است.
تهران؛ روستایی که انارهای نیکو داشت
کلانشهر تهران بزرگ، از گسترش تدریجی یک روستا پدیده آمده است. به درستی نمیدانیم که این روستا از چه زمانی وجود داشته، اما به باور بیشتر تاریخ پژوهان، نام آن نخستینبار در سده سوم هجری (نهم میلادی)، یعنی حدود ۱۲۰۰ سال پیش در منابع تاریخی درج شده است و آن زمانی است که از دو تن از بزرگان علم و ادب به نامهای «ابوعبدالله محمد بن حماد طهرانی» و «محمد بن احمد بن حماد بن سعید انصاری ابوبشر دولابی طهرانی» یاد میشود.
نام تهران به شکل مستقل اما، در سده پنجم هجری (دوازدهم میلادی) در کتابی بهنام «فارسنامه» آمده است. نویسنده این کتاب، از جایی بهنام کوار در ایالت فارس یاد میکند که میوههای خوبی دارد و مینویسد: «همه میوههای آنجا بهغایت نیکوست، خاصه انار، که مانند انار طهرانی است.» معلوم میشود در آن زمان طهران برای خود شهرتی داشته و انارستانهایی که انارهایش طراز انار نیکو بوده است.
وقتی تهران زیر زمین بود
کلانشهر تهران بزرگ، از گسترش تدریجی یک روستا پدیده آمده که قطعا از هزار و صد سال پیش به این سو وجود داشته است. جهانگردان یا جغرافینویسانی که از حدود هشتصد سال پیش مطالبی را درباره روستای تهران نوشتهاند، یادآور شدهاند که خانههای مردم این روستا زیرزمین بنا شده بود. آنها علت پناه بردن تهرانیها به خانههای زیرزمینی را تأمین امنیت دانسته و گفتهاند که هرگاه دشمن از خارج به تهران هجوم میبُرد، مردم به زیر زمین پناه میبردند و از نظر پنهان میشدند.
ظاهرا آوازه این خانههای زیرزمینی تا دوردستها رفته بود، زیرا مولانا جلالالدین بلخی که در قونیه زندگی میکرد، در شعری گفته است:
سر بریدی صد هزاران را به عشق / زهره نی جان را که گویدهای و هی
عاشقان سازیدهاند از چشم بد / خانهها زیر زمین، چون شهر ری
در واقع مولانا، خانههای زیرزمینی تهران را به شهر ری نسبت داده است که از دوران باستان از شهرهای بزرگ ایران بود و آوازهای بسیار داشت. روستای تهران نیز در نزدیکی این شهر واقع شده بود.
روستای تهران کجاست؟
حدود ۱۲۰۰ سال پیش در شمال شهر ری، روستای کوچکی وجود داشت به نام تهران. این روستا بعد از حمله مغولان و خرابی ری، یعنی از حدود ۷۰۰ سال پیش به تدریج گسترش یافت و در مدت صد سال یا کمی بیشتر، تبدیل شد به یک روستای بزرگ یا به تعبیر بعضیها شهرک!
سپس در دوره صفویه حصاری به دور آن کشیدند و آن را به شهری با ۱۱۴ برج و ۴ دروازه تبدیل کردند؛ و این مربوط میشود به حدود ۴۶۰ سال پیش. قاجارها نیز حدود ۲۳۰ سال پیش تهران را به پایتختی خود برگزیدند و از آن زمان تا به امروز این شهر لحظهای از گسترش بازنمانده و تمام پهنه دشت تهران تا کوهپایه البرز و اعماق درههای آن به زیر ساخت و ساز رفته است.
پرسش اینجاست که آن روستای کوچک که زادگاه تهران امروزی بود، در کجای این ابرشهر قرار داشت و آیا نشانهها و آثاری از آن باقی مانده است؟
اساس مکانیابی گورستانهای قدیمی تهران و با این پیش فرض که گورستانهای مزبور، پیرامون روستا و نه درون آن قرار داشتند، حدود روستای بزرگ تهران در آغاز سده نهم هجری قمری عبارت بوده است از امام زاده یحیی در شمال شرق، امامزاده زید در شمال غرب، امام زاده سید ناصرالدین در جنوب غرب و امامزاده سید اسماعیل در جنوب شرق. این محدوده منطبق با پهنه جنوبی بازار تهران و بخشی از محلههای سنگلج و چالمیدان و عودلاجان.
تهرانی که فتحعلیشاه به ارث گذاشت
اگرچه این آقا محمدخان قاجار بود که تهران را به پایتختی برگزید، اما اشتغال او به لشکرکشیهای بزرگ و قتل ناگهانیاش مانع از آن شد که به وضع شهر رسیدگی کند و کار خاصی را برای آن صورت دهد. از اینرو، این مهم برعهده برادرزاده و جانشین او، فتحعلیشاه قرار گرفت.
در دوران سلطنت ۳۸ ساله فتحعلیشاه، کارهای بزرگی در تهران به انجام رسید که مهمترین آنها عبارت بودند از:
احداث عمارات سلطنتی متعدد در محدوده کاخ گلستان؛
احداث چند باغ سلطنتی مانند باغ نگارستان و باغ لالهزار در بیرون از شهر که بعدا در دوره ناصرالدینشاه داخل شهر شدند؛
بنای مسجد جامع سلطانی که امروزه مسجد امام خوانده میشود؛
گسترش بازار تهران و ساخت چهارسوق بزرگ بازار؛
احداث چند رشته قنات برای تأمین آب تهران
از آنجا که در دوره فتحعلیشاه، ایران درگیر دو رشته جنگ بزرگ با روسیه شد، اشتغالات دربار به امور جنگی و هزینههای هنگفت جنگ مانع از آن بود که اقدامات بیشتری برای آبادانی تهران صورت پذیرد؛ ضمن آنکه برای قاجارها، ساخت بناهای سلطنتی مهمتر از ایجاد زیرساختهای شهری و تأسیسات عمومی بود.
مساحت تهران تا سال ۱۲۴۶ خورشیدی (۱۲۸۴ قمری)، تنها ۴،۴ کیلومتر مربع بود و گنجایش جمعیت ۱۵۰هزار نفره شهر را نداشت. بنابراین، حدود ۱۲درصد از مردم شهر بیرون از دروازهها زندگی میکردند.
در این سال، ناصرالدینشاه قاجار تصمیم گرفت برج و باروی دوره صفویه را تخریب کند و شهر را از چهارسو گسترش دهد. بدین ترتیب، مساحت شهر به حدود ۱۹ کیلومتر مربع رسید و تعداد دروازههای آن نیز از ۶ دروازه به ۱۲ دروازه افزایش پیدا کرد.
این شهر جدید را که به شکل هشت ضلعی بود، «دارالخلافه ناصری» خواندند و خندقی را به دورش کشیدند. بر اساس نقشه امروز تهران، محدوده دارالخلافه ناصری عبارت بود از شمال: خیابان انقلاب، از جنوب: خیابان شوش، از شرق: خیابان هفده شهریور و از غرب: خیابان کارگر.
تصویر زیر نقشه دارالخلافه ناصری در اواخر دوره ناصرالدینشاه را نشان میدهد؛ در این زمان، جمعیت شهر به ۲۵۰ هزار نفر رسیده بود و نشان میداد که گسترش برنامهریزی شده شهر، تصمیمی دوراندیشانه بوده است.
قیطریه؛ میراثدار تمدن ۳۲۰۰ ساله!
در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی که دامنه ساخت و سازهای تهران به شمیران کشیده شده بود و عدهای از مردم در منطقه قیطریه در حال ساخت و ساز بودند، هنگام پیکنی ساختمانها، تعداد قابل توجهی اشیاء باستانی آشکار شد و موضوع به روزنامهها درز پیدا کرد.
بدینترتیب، گروهی از باستانشناسان به سرپرستی شادروان دکتر سیفالله کامبخشفرد مأمور کاوش در قیطریه شدند. نتیجه این کاوش، کشف حدود ۳۵۰ گور باستانی در نزدیکی پارک قیطریه امروزی بود که در آن اشیاء و ابزارآلات فراوانی را با مردگان به خاک سپرده بودند.
پژوهشهای بیشتر نشان داد که این گورها و آثار متعلق به مردمانی بودهاند که حدود ۳۲۰۰ سال پیش در پهنه تهران بزرگ میزیستهاند و، چون به زندگی جسمانی پس از مرگ باور داشتهاند، مجموعهای از ظروف، زیورآلات، سلاح و ... را در گور مردگان خود نهادهاند.
بانوی هفت هزار ساله؛ کهنسالترین شهروند تهران!
قدیمیترین بقایای انسانی کشف شده در تهران، اسکلتی است که در سال ۱۳۹۳ خورشیدی در نزدیک چهارراه مولوی تهران کشف شد. پژوهشهای باستانشناسی نشان داد که این اسکلت مربوط به یک زن حدودا ۳۵ ساله بوده که حدود هفت هزار سال پیش زندگی میکرده و پس از مرگ در این محدوده به خاک سپرده شده است. همچنین، روشن شد که او احتمالا بر اثر عفونت استخوانی از دنیا رفته است.
با این حال، معلوم نشد که آیا این بانوی ۳۵ ساله در نزدیکی محل دفن خود زندگی میکرده و آنجا یک سکونتگاه انسانی بوده است، یا اینکه هنگام عبور از این محدوده از دنیا رفته و همانجا دفن شده است؟ روشن شدن هر یک از این دو فرضیه، نیازمند کاوشهای بیشتر در محدوده چهارراه مولوی بود که به علت عدم همکاری شهرداری تهران ممکن نشد.
اسکلت بانوی هفت هزارساله، هماکنون در طبقه دوم گنجینه ایران باستان در موزه ملی ایران نگهداری میشود.