آثار کودک و نوجوان باید روانشناسی شوند/اقتباس از ادبیات کودک خارجی با سنتهای ما همخوانی ندارد
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، حسن دولتآبادی که تالیف و انتشار ۶۰ عنوان کتاب در حوزه تئاتر، قصه، روانشناسی و مشارکت در انتشار ده کتاب را داشته است به عنوان یکی از نویسندگان مطرح در جامعه فرهنگی شناخته میشود که هم اکنون ۴ کتاب در دست چاپ دارد.
وی متولد شانزدهم تیر ماه ۱۳۳۵ در ساری است، آغاز فعالیت هنری وی از سال ۱۳۵۰ به عنوان نویسنده، کارگردان، بازیگر، مدرس دانشگاه، پژوهشگر، مدیر هنری و... بوده است که در کارنامه این هنرمد به ثبت رسیده است.
تولید و مشارکت در تولید تعداد کثیر فیلم داستانی، فیلم سینمایی، نمایش رادیویی و تولیدات تلویزیونی به عنوان نویسنده، کارگردان هنری و بازیگر، همچنین داور جشنوارههای گوناگون تئاتر - بین المللی فجر، تئاتر بین المللی معلولین، جشنواره بین المللی سنتی و آیینی، جشنواره بین المللی کودک و نوجوان، جشنواره بین المللی و منطقهای قصه گویی کانون پرورش فکری، جشنوارههای ملی دانش آموزان و تئاتر استانها را بر عهده داشته است.
به همین منظور خبرنگار گروه فرهنگی برای بررسی ادبیات کودک و نوجوان و جایگاه این قشر تاثیرگذار بر آینده جامعه به گفتوگو با حسن دولتآبادی نشسته است که در ادامه خواهید خواند:
-خلاقیت همواره مهمترین دغدغه در تولید آثار کودکان محسوب می شود از نگاه شما آیا تا به حال این مهم در آثار تولید شده به اجرا گذاشته شده است؟
اساس داستان بر مبنای خلاقیت است و افسانه ها و قصه ها از دیرباز با برنامهریزی و یا بدون برنامهریزی به خلاقیت کودکان توجه داشتهاند.
خلاقیت در داستانها نیازمند نیاز سنجی بود و باید نسبت به مطالبات روز جامعه در آثار گنجانده شود و بر اساس آن برای بچه ها کتاب نوشته شود که البته بسیاری از کتابها بر همین اساس نوشته می شوند.
نکته مهتر اینکه نویسنده ای که برای کتاب کودک مینویسد تنها نباید نویسنده باشد بلکه علاوه بر نویسندگی باید جنبههای مختلف روانشناسی از روانشناسی بالینی تا روانشناسی پرورشی کودک را بشناسد و به ابعاد آن احاطه داشته باشد در چنین حالتی قطعا اثری موفق تولید خواهد شد.
باز هم تاکید می کنم یکی از مهمترین پایه ها و قاعده های نویسندگی در حوزه کتاب کودک توجه به بعد روان شناسانه این مسئله است، تجربه نشان میدهد تعداد زیادی از نویسندگان بودند که اثرهای بسیار خوبی در حوزه کتاب کودک ارائه دادهاند اما چون در آن آثار روانشناسی وجود نداشته، ترس در کودکان را ایجاد کرده است.
پس یک نویسنده کودک با وجود قلمی توانا در کنار احاطه به روانشناسی بالینی و پرورشی این توانایی را دارد که به خلق یک اثر تکنیکی قابل استناد دست بزند.
در یک نگرش کلی میتوان گفت که نویسندهای که آگاهانه به سراغ کودک می رود ابعاد روان شناسانه این مسئله را نیز در نظر دارد، رعایت این نکات از جمله مهمترین کلیدهایی است که می تواند داستان را به سوی یک اثر موفق هدایت کند.
اغلب دیده میشود که نگارندگان تنها به جنبه های سرگرم کننده اثر پرداخته و سبب شدند تا این اثر به یک اثر ترسناک برای کودکان تبدیل شود، مثالهای فراوانی در این رابطه وجود دارد.
-جایگاه ادبیات و هنر کودکان در جشنوارهها تا چه اندازه لحاظ شده و به ابعاد عاطفی، اجتماعی و یا مذهبی در آثار کودک نوجوان به چه میزان توجه میشود؟
هر جا یک تشکل برای کودکان خلق میشود از جشنواره گرفته تا چاپ اثر توسط ناشران و تولیدات فیلم و آثار سینمایی همه و همه نیازمند کار کارشناسی شده و توجه به بعد روانشناسی آن است. زیرا یک اثر از زمان تولید تا لحظه ارائه به مخاطب باید مورد تحلیل و بررسی های گوناگون قرار گیرد تا مشکلات روحی و یا فکری را برای کودکان به همراه نداشته باشد و در عین حال زمینه را برای رشد استعدادهای کودکان فراهم کند، این مسئله امری مهم و قابل توجه است زیرا کودکان امروز آینده سازان کشور خواهند بود و توجه به تربیت آنان زمینه را برای رشد و توسعه کشور فراهم خواهد کرد.
برگزاری جشنوارها از آنجا که استاندارها و معیارهای خاصی دارد نمی تواند محکی مناسب برای خوب یا بد شناختن یک اثر باشد بلکه استقبال مردم و مخاطبان خصوصا کودکان است که تاثیر تعیین کننده موفقیت اثر تولیدی را دارد با این همه نمی توان تاثیر جشنوارهها و و تشکل ها را بر تولید یک اثر بی نتیجه انگاشت.
توجه به ابعاد دیگر برای تولید یک اثر مهم است و نویسندگان و تولیدکنندگان داستان نباید تنها توجه خود را به سرگرم کردن کودکان معطوف کنند.
متاسفانه امروز شاهد بمباران خشونت در تولیدات و آثار تولید شده برای کودکان هستیم. بازیهای موبایلی سرشار از خشونت هستند، دیدن این رفتارها قطعاً سبب می شود که زمینههایی از خشونت در ذهن کودکان نقش ببندد و این امر در آینده آنها تاثیر بسزایی دارد.
-چه راهکاری برای جلوگیری از این تاثیرات نا مطلوب پیشنهاد می کنید؟
نباید فراموش کنیم که پایگاه خانواده از جمله مهمترین نقاط است که باید مورد توجه قرار بگیرد این کانون مهم نباید صحنه خشونت و تناقض باشد زیرا بچهها روحیات حساسی دارند و همواره در حال ضبط و آموزش هستند در عین حال هرگونه توجه به نگارش و داستان نویسی و ساخت فیلم باید با دقت بسیاری و بررسیهای فراوان انجام شود تا صدمه و آسیبی برای آیندهی ذهنی کودکان ایجاد نکند.
-چه عواملی برای ایجاد خلاقیت در کودکان باید از سوی نویسنده مورد توجه قرار بگیرد؟
خلاقیت یعنی فرد از درون چیزی ایجاد میکند. کودکان خلاق عموما کودکان منظمی نیستند، اگر خلاقیت آنها درک نشود و شناخته نشود قطعاً سرکوب میشوند و این مهم باید از سوی خانوادهها و مربیان همواره مد نظر قرار بگیرد، همچنین نباید فراموش کرد که بچهها از طریق بازی برون فکنی میکنند و یک نویسنده میتواند از طریق توجه به کارها و بازیهای کودکان سوژه ها و نکات لازم برای تولید اثر را بیابد.
بنیان اصلی تولید یک اثر با آگاهی و علم به ابعاد گوناگون روانی کودکان و شناخت آنها میتواند به ایجاد یک اثر موفق بیانجامد. آگاهی علمی سبب می شود تا خلاقیت کودکان شکوفا شود و عدم آگاهی سبب می شود تا خلاقیت کودکان از بین برود.