یادآوری ماجرای قایقهای تندرو توپدار بعثت به واشنگتن/ وقتی برق چشم دشمن گرفته میشود
گروه سیاسی ؛ چهارشنبه هفته گذشته - ۲ خرداد - در جریان دیدار صمیمانه جمعی از دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، «علیرضا شریفی» نماینده بسیج دانشجویی پس از ایراد سخنان صریح و شفاف خود درباره موضوعات مختلف، یک تابلو نقاشیشده از چهره شهید «نادر مهدوی» را به رهبر انقلاب اسلامی هدیه دادند. هدیهای که تا پایان جلسه در کنار رهبر انقلاب قرار گرفت و زینتبخش این دیدار شد.
حاشیهنگاری میزان از دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب
اهمیت اهدای این تابلو نقاشی به رهبر انقلاب از آن جهت بود که علاوه بر آنکه واقعه تاریخی ۳۲ سال پیش را دوباره در اذهان زنده میکرد، یک نوع مدلسازی از شرایط فعلی با آن دوران را نیز برای دشمنان تداعی میکند.
روزهایی که آمریکاییها در ظاهر با لحن تهدیدآمیز نسبت به ایران و در باطن با نیت دوشیدن حکام مرتجع برخی کشورهای منطقه غرب آسیا، در حال اعزام برخی تجهیزات و ادوات نظامی خود به منطقه هستند، نمایش عکس شهید «نادر مهدوی» در یک دیدار رسمی، میتواند برای آمریکا پیامهای زیادی داشته باشد.
اگر ترامپ، بولتون و پمپئو به عنوان حاکمان امروز کاخ سفید، خاطرات سیاه نیروی دریایی آمریکا در روز ۱۶ مهر ۱۳۶۶ را به خاطر ندارند، حتما نظامیان باسابقه و کهنهسربازان آمریکایی، خاطرات دردناک این روز در خلیج فارس را هنوز مقابل چشمان خود دارند؛ روزی که سردار شهید «نادر مهدوی» به همراه ۹ تن از همرزمانش با دستان خالی، هیمنه پوشالی آمریکا در خلیج فارس را در هم شکستند.
۱۶ مهر ۶۶ شهید مهدوی همراه با تنی چند از همرزمانش نظیر سردار شهید غلامحسین توسلی، سردار شهید بیژن گرد، سردار شهید نصرالله شفیعی، سردار شهید آبسالانی، سردار شهید محمّدیها، سردار شهید مجید مبارکی و عدهای دیگر، جهت انجام گشت زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار به نام «بعثت» و یک فروند ناوچه به نام «طارق» به سمت جزیره فارسی حرکت میکنند. تعدادشان ۹ نفر بود که قرار بود دو نفر دیگر هم به جمع آنها اضافه شود. در یک قایق، اکیپ فیلمبرداری از عملیات متشکّل از کریمی، محمّدیها و حشمتالله رسولی و در قایق دیگر هم شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی سوار بودند. در ناوچه طارق هم سرداران شهید مهدوی، بیژن گُرد، مجید مبارکی و غلامحسین توسّلی بودند. فرمانده عملیات نیز سردار شهید مهدوی بود. پس از مدّتی حرکت، به ساحل جزیره فارسی میرسند و وسایل و امکانات مورد نیاز خود را از داخل لنجی که قبلاً به جزیره رسیده بود، به داخل قایقهای خود منتقل میکنند. پیاده میشوند و در کنار ساحل، نماز مغرب و عشا به جا میآورند. هنوز مغرب بود و سرخی مغرب در کرانه باختری آسمان، کماکان خودنمایی میکرد. در این اثنا صدای انفجار مهیبی همه را متوجّه خود میسازد. رادار پایگاه فرماندهی از سوی بالگردهای آمریکایی هدف قرار گرفته و منهدم شده بود.
ارتباط ناوگروه با مرکز به کلّی قطع شد. لحظاتی بعد، سردار شهید مهدوی و همرزمانش یک فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS ۶ متعلّق به نیروهای آمریکایی را بالای سر خود میبینند. این نوع بالگردها بسیار کم صدا هستند و در صحنه گیر و دار نظامی غالباً موقعی میتوان پی به وجود آنها برد که دیگر با اشراف کامل به بالای سر هدف رسیده باشند. شهید مهدوی بلافاصله نیروهای تحت امر خود را جهت انجام عملیات مقابله به مثل فرامی خواند. هنوز دقایقی از انهدام رادار فرماندهی نگذشته بود که قایق حامل شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی نیز هدف اصابت موشک آمریکاییها قرار میگیرد. موشک دیگری نیز از سوی دشمن به سمت اعضای ناوگروه شلیک میشود که به هدف اصابت نمیکند و به درون آب فرو میرود. بالگردها نیز با شدّت، شروع به تیراندازی میکنند. سردار شهید مهدوی و یارانش، به شدّت در تب و تاب این میافتند که بالگرد را بزنند. پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، کریمی در یک چرخش سریع موفّق میشود با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر سازد. بالگرد، با انفجار مهیبی متلاشی و قطعاتش روی آب پراکنده میشود. شب تاریک از انفجار این بالگرد، چون روز روشن میشود. همگی با همه وجود صلوات میفرستند. سرداران شهید گرد و توسلی فریاد میزنند که دومی را شلیک کن. در این اثنا قایق دیگر هم از چند طرف هدف قرار میگیرد. تعداد خفاشهای پرنده دشمن کم نبود و هریک از سویی به سردار شهید مهدوی و همرزمانش، حملهور شده بودند.
بسیاری از یاران نادر همچون سردار شهید توسلی که در حیات دنیوی همدیگر را برادر خطاب میکردند، در برابر چشمانش پرپر میشوند. حالا دیگر تنها ناوچه طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش میسوختند. نادر میتوانست به سلامت از میدان بگریزد، اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمیها و پیکرهای مطهّر شهدا از آب برمی آید؛ لذا به اتّفاق بیژن، هم با دوشکا به طرف بالگردهای آمریکایی در هوا شلّیک میکردند و هم در پی گرفتن شهدا و زخمیها از آب بودند. آنها با همه توان سعی میکردند که اجازه ندهند تا بالگردهای آمریکایی به طرف آنها نزدیک شوند لذا به صورت مداوم، آسمان منطقه را با دوشکا آتشباران میکردند تا فضا ناامن شود و بالگردهای آمریکایی نتوانند به آنها نزدیک شوند. اما کار سختی بود، زیرا این بالگردها بسیار کم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشکل بود. نادر و بیژن همچنان مردانه به مقاومت سرسختانه در مقابل آمریکاییهای تا بن دندان مسلح ادامه میدهند. دشمن، همه شناورها و تجهیزات ناوگروه را زده بود و نادر و بیژن و چهار نفر دیگر، در حالی که خود را با ترکش تهی مییابند، پس از بیست دقیقه رزم جانانه و مردانه، زنده به چنگال دشمن میافتند. دستگیری نادر برای دشمن بسیار بااهمیت بوده آن چنان که پس از دستگیری اعضای بازمانده ناوگروه، بلافاصله در صدد شناسایی او بر میآیند و از تک تک اسرا درباره نادر میپرسند. دست و پای نادر به صورت مچاله، توسط دشمن بسته میشود، ولی او کماکان روحیه خود را تسلیم دشمن نمیکند و همچنان مقاومت مینماید. هنگامی که جنازه مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دستها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان میداد که دشمن، حتّی از جسم بی جان این سردار شهید نیز میترسید. نادر بر عرشه ناو جنگی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجههای وحشیانه دشمن قرار میگیرد و سینهاش با میخهای بلند آهنین سوراخ میشود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت میرسد.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۵ مهر ۱۳۹۴ در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانوادههای آنان گفتند: «امثال نادر مهدوی و آنهایی که همراه او بودند، آن کسانی که آن کارهای بزرگ را انجام دادند، برق چشم گرفتند از دشمن؛ آبرو دادند به ملّت ایران و قدرت نظام اسلامی را و جمهوری اسلامی را به رخ دشمن کشیدند؛ اینها باید یادشان زنده بماند. اینها باید در تاریخ مکتوب و تاریخ شفاهی نامشان و یادشان برجسته شود».