صاحب کتاب المراقبات درباره ی روز مبعث واعمال آن چه نوشته است؟
میرزا جواد ملک آقا تبریزی در کتاب المراقبات خود در باب روز بیست وهفتم رجب نکاتی را بیان کرده است.
خبرگزاری میزان -
سید قدس سره در کتاب اقبال درباره ارزش نعمت بعثت توضیحاتی داده است که میتوان به آن کتاب مراجعه نمود.
خودپسندی و تکبر در میان آنها رواج پیدا کرده و به بی صبری افتخار میکردند. فحشاء و منکرات را روش خود ساخته و سخنان باطل (مانند دروغ، شهادت ناحق) میگفتند پیامبران را کشته و اولیای خدا را از میان خود بیرون میکردند. بدکاران را حاکم بر خود نموده و کسانی را که اصل و نسب درستی نداشتند اطاعت مینمودند. شیطان را عبادت، خدا را بخشم آورده و آتش دوزخ را بر افروخته بودند؛ و در اثر این امور امواج خشم و غضب پروردگار به تلاطم آمده و نزدیک بود عالم نابود شده و تازیانه غضب خدا آنها را به جهنم براند. یا همانطور که مشغول کارهایشان هستند آنان را در هم کوبیده و نابود کند. چیزی نمانده بود که آتش بر آنان فرود آمده و آنان را بسوزاند. یا در زمین فرو روند یا باران سنگ بر آنها ببارد یا تبدیل به خوک شده یا به عذاب و مجازات و بلا و بدبختیهای دیگری گرفتار شوند که عنایت پروردگار برای تمام کردن حجت و کامل کردن رحمت شامل حالشان گردیده و خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم) را با فضایلی که گفتیم برانگیخت تا رحمتی برای جهانیان و نشانی برای هدایت باشد. آنها را از تاریکیها خارج کرده و به نور رساند. نادانی آنان را به علم، گمراهیشان را به هدایت، هلاکتشان را به نجات، ستم آنان را به عدل و کم خردیشان را به عقل، نیاز آنان را به بی نیازی، ذلتشان را به عزت، خرابیشان را به آبادانی و خواری آنان را به سلطنت مبدل نموده و کفرشان را به ایمان، جهنمشان را به بهشت، تاریکی آنان را به نور و ترسشان را به امنیت، نومیدیشان را به امیدواری، اسارت آنان را به رهایی و بندگی آنان را به آزادگی تبدیل نماید.
در یک کلام برای آنها رسولی درس نخوانده و از خودشان بر انگیخت تا آیات الهی را بر آنان خوانده، آنها را تزکیه نموده و کتاب و حکمت را به آنان آموزش داده و آنان را از این گمراهی سخت نجات دهد.
مردم بعد از بعثت او چند دسته شدند:
گروهی برسالت و دعوت او کافر شده و سزاوار جنگیدن، کشتن و شکنجه جاوید شدند.
المُراقبات یا اعمال السَّنَه کتابی به زبان عربی تألیف میرزا جواد ملکی تبریزی. موضوع کتاب اخلاق مسلمانی و اصلاح ظاهر و باطن در سیر و سلوک عرفانی و دستوراتی در باب مراقبه نفس برای رسیدن به فضایل و کمالات اخلاقی برای تمام ماههای سال است. آن چه در ادامه می آید بخش هایی از این کتاب نفیس است که در رابطه با توصیه های روز مبعث نگاشته شده است.
از کارهای مهم در این روز، روزه، غسل، زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و زیارت امیرالمومنین با زیارت مخصوص و ارزندهای که برای این روز وارد شده است میباشد؛ و همینطور نمازی که در کتاب اقبال روایت شده که قبل از ظهر خوانده میشود. این نماز دوازده رکعت است در هر رکعت حمد و هر سورهای که توانستی میخوانی و بین هر دو رکعت میگویی: الحمد لله الذی لم یتخذ... و هنگامی که از نماز و دعا فارغ شدی حمد، قل هو الله، قل یا ایها الکافرون، معوذتین، انا انزلناه فی لیلة القدر و آیة الکرسی را هر کدام هفت بار میخوانی سپس هفت بار میگویی: لا اله الا الله و الله اکبر و سبحان الله و لا حول و لا قوة الا بالله و هفت بار میگویی: الله الله ربی لا اشرک به شیئاً سپس برای هرچه خواستی دعا میکنی؛ و نیز از اعمال مهم در این روز خواندن دعاهای زیر میباشد؛ که یکی با این عبارت یا من امر بالتجاوز و دومی با این عبارت اللهم انی اسئلک بالتجلی الاعظم شروع میشود.
سید قدس سره در کتاب اقبال درباره ارزش نعمت بعثت توضیحاتی داده است که میتوان به آن کتاب مراجعه نمود.
انسان باید در مورد ایام جاهلیت و دوره قبل از بعثت اندیشه کند و ببیند مردم به کجا رسیده بودند. عدهای یهودی، عدهای مسیحی و عموم مردم بت پرست بودند. احکام اسلام را ترک کرده، از اخلاق انسانی جدا شده و با خلق و خوی درندگی و صفات حیوانات خو گرفته بودند. کارشان به جایی رسیده بود که دختران را زنده بگور کرده و بدین طریق پیوندها را میبریدند. به چیزهای باطل افتخار کرده، از عدل جدا شده و حقوق یکدیگر را از بین میبردند. قدرتمندان را بر ناتوانان مسلط نموده انسانهای شریف را از بین برده، با علماء دشمنی کرده و از حکیمان وحشت داشتند. بساط علم را برچیده، خوبی بردباری و علم را انکار کرده، قطع رحم نموده و شبیه چهارپایان شده و قمار میکردند؛ شراب نوشیده عقل خود را زیر پا گذاشته و فرزندان خود را میکشتند. شهرها را خراب کرده نیکیها را فراموش نموده، شریعتهای الهی را از بین برده، سرمایهها را نابود کرده و مرتکب کارهای زشت میشدند.
خودپسندی و تکبر در میان آنها رواج پیدا کرده و به بی صبری افتخار میکردند. فحشاء و منکرات را روش خود ساخته و سخنان باطل (مانند دروغ، شهادت ناحق) میگفتند پیامبران را کشته و اولیای خدا را از میان خود بیرون میکردند. بدکاران را حاکم بر خود نموده و کسانی را که اصل و نسب درستی نداشتند اطاعت مینمودند. شیطان را عبادت، خدا را بخشم آورده و آتش دوزخ را بر افروخته بودند؛ و در اثر این امور امواج خشم و غضب پروردگار به تلاطم آمده و نزدیک بود عالم نابود شده و تازیانه غضب خدا آنها را به جهنم براند. یا همانطور که مشغول کارهایشان هستند آنان را در هم کوبیده و نابود کند. چیزی نمانده بود که آتش بر آنان فرود آمده و آنان را بسوزاند. یا در زمین فرو روند یا باران سنگ بر آنها ببارد یا تبدیل به خوک شده یا به عذاب و مجازات و بلا و بدبختیهای دیگری گرفتار شوند که عنایت پروردگار برای تمام کردن حجت و کامل کردن رحمت شامل حالشان گردیده و خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم) را با فضایلی که گفتیم برانگیخت تا رحمتی برای جهانیان و نشانی برای هدایت باشد. آنها را از تاریکیها خارج کرده و به نور رساند. نادانی آنان را به علم، گمراهیشان را به هدایت، هلاکتشان را به نجات، ستم آنان را به عدل و کم خردیشان را به عقل، نیاز آنان را به بی نیازی، ذلتشان را به عزت، خرابیشان را به آبادانی و خواری آنان را به سلطنت مبدل نموده و کفرشان را به ایمان، جهنمشان را به بهشت، تاریکی آنان را به نور و ترسشان را به امنیت، نومیدیشان را به امیدواری، اسارت آنان را به رهایی و بندگی آنان را به آزادگی تبدیل نماید.
در یک کلام برای آنها رسولی درس نخوانده و از خودشان بر انگیخت تا آیات الهی را بر آنان خوانده، آنها را تزکیه نموده و کتاب و حکمت را به آنان آموزش داده و آنان را از این گمراهی سخت نجات دهد.
مردم بعد از بعثت او چند دسته شدند:
گروهی برسالت و دعوت او کافر شده و سزاوار جنگیدن، کشتن و شکنجه جاوید شدند.
گروهی نیز در ظاهر اسلام را قبول نموده، ولی در دل اسلام را نپذیرفته و منافق شدند. با اسلام ظاهری خون آنها محفوظ شده و احکام اسلامی در مورد مسلمانان در این دنیا در مورد آنان جاری شد. ولی در آخرت بجهت نفاق در پائینترین طبقات جهنم جاوید هستند؛ و گروهی در ظاهر و باطن مسلمان شده و هم کار خوب و هم کارهای بد انجام دادند. این دسته ممکن است بدون رفتن به جهنم به بهشت بروند.
گروهی هم، علاوه بر داشتن صفات گروه فوق عمل صالح انجام داده و کارهای خیر زیادی انجام دادند. پروردگار به این دسته بهشتیهائی که در آن نهرهایی جریان دارد، وعده داده است. اینان هیچ عذاب و مجازاتی نمیبینند. خداوند گناهان آنها را بخشیده و بدیهایشان را به چند برابر خوبی تبدیل میکند؛ و عدهای علاوه بر داشتن خصوصیات دسته قبل به منظور نزدیکی به خدای متعال به تزکیه نفس از اخلاق رذیله و آراستن آن به اخلاق عالی پرداخته که خدا نیز آنها را به خود نزدیک و مقام ارجمندی به آنان عنایت میکند؛ و گروهی علاوه بر داشتن خصوصیات دسته قبل، با فکر و ذکر و تلاش بسیار زیاد پروردگارشان را شناخته و آنگاه خالص از هر گونه شرکی، او را یکتا دانسته، او را دوست داشته و با بذل هر چه غیر اوست به او نزدیک شدند؛ و مشتاق دیدار او گردیدند. خداوند نیز آنان را بخوبی قبول و به خود نزدیک و تمامی حجابها را از آنها برداشت. جمال خود را به آنان نشان داد و آنان نیز با دیده و قلب بدون هر گونه حجابی آن را دیدند. آنان را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل او (علیهم السلام) ملحق نموده و در جایگاه صدق در کنار آنان و در نزد پادشاه مقتدر جای داد. آنانند سبقت گیرندگان و نزدیک شدگان؛ دوستان پیامبران و شهدا.
بهر صورت کسی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را شناخته و نعمت بعثت و فواید و انوار و برکات و خیرات آن را درک کرده باشد، این روز را روز بزرگی دانسته خوشحالی و سرور و شکر او بخاطر آن بیشتر میشود؛ و کسی را که در این روز مبعوث شده زیاد ستایش نموده و بر او درود میفرستد و اعمالی را که لایق اوست به او هدیه میکند.
بهر صورت کسی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را شناخته و نعمت بعثت و فواید و انوار و برکات و خیرات آن را درک کرده باشد، این روز را روز بزرگی دانسته خوشحالی و سرور و شکر او بخاطر آن بیشتر میشود؛ و کسی را که در این روز مبعوث شده زیاد ستایش نموده و بر او درود میفرستد و اعمالی را که لایق اوست به او هدیه میکند.
در آخر این روز نیز با تسلیم عمل و خواهش اصلاح آن، به نگهبان این روز متوسل شده و با لطافت، با آنان مناجات مینماید. زیرا لطافت سخن و عمل تأثیر آن را افزایش میدهد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *