شکست استراتژی فشار حداکثری آمریکا علیه ایران؛ طرحی که نقش برآب شد
استراتژی "فشار حداکثری" علیه ایران که وجوه مختلفی را در بر میگرفت، بیشتر در پی به صفر رساندن صادرات نفت ایران بود؛ هدفی که پس از گذشت چند ماه همچنان ناکام مانده و آمریکا را به تغییر استراتژی واداشت.
خبرگزاری میزان -
دولت آمریکا در پی خروج یکجانبه از توافق هستهای ۲۰۱۵، با اتخاذ سیاست "فشار حداکثری" علیه ایران و تشکیل "گروه اقدام علیه ایران" به عنوان بخشی از این استراتژی و مجری آن درصدد بود تا صادرات نفت ایران را به صفر رسانده و در نهایت این کشور را به پذیرش خواستههای خود وادار سازد. اندکی بعد از اعلام این استراتژی یکی از رسانههای نومحافظه کار آمریکایی حامی این سیاست، فاش کرد که کاخ سفید سیاست فشار حداکثری علیه ایران را کنار گذاشته و به سیاست "فشار کافی" روی آورده است.
پیش از این ناتوانی و ناکارآمدی این استراتژی توسط کارشناسان و تحلیلگران مختلف و حتی آمریکایی نیز به دفعات مورد تاکید قرار گرفت. «ریچارد گلدبرگ» از کارکنان ارشد سابق سنا که در تنظیم متن تحریمهای هستهای ایران دخیل بوده، در خصوص تصمیمهای تحریمی ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران گفت: "فکر نمیکنم کسی باور کند که میتوان صادرات نفت ایران را ظرف ۶ ماه به صفر رساند و و بشکههای نفتی این کشور را با نفت دیگر تامینکنندگان جایگزین کرد. نمیتوان هم در این مسیر گام برداشت و هم به متحدان آمریکا اطمینان داد که بهای نفت جهشی نخواهد داشت. با چنین رویکردی، نمیتوانیم مطمئن باشیم که ضربه تحریمها به جای ایران، بر پیکره متحدان ما وارد نشود. "
تغییر سیاست دولت آمریکا در قبال ایران در پی گسترش نزاعهای داخلی در دولت ترامپ در خصوص میزان فشار بر ایران، با صدور معافیتهای تحریمی برای خریداران عمده نفت ایران علیرغم وعدههای اولیه مبنی بر به صفر رساندن صادرات نفت ایران خود را نشان داد. خبر ارائه مجوز فعالیت یک شرکت نفتی در دریای شمال که بخشی از سهام آن متعلق به شرکت ملی نفت ایران بود، به موازات اعطای معافیتهای تحریمی، تحلیلگران را به این نتیجه رساند که واقعیتهای میدانی ترامپ را از مواضع سرسختانه خود منصرف کرده است. هرچند این پایان ماجرا نبود.
با گذشت چند ماه از اعلام اتخاذ این استراتژی «اندیشکده گروه بین المللی بحران» در گزارشی به نقل از یک مقام ارشد دولت آمریکا نوشت: "یک ارزیابی داخلی انجام شده توسط دولت، نشان میدهد که رویکرد آمریکا هنوز نتوانسته رفتار ایران را محدود کند یا این کشور را پای میز مذاکره بکشاند."
براساس گزارش گروه بین المللی بحران، جمعبندی این گزارش مبنی بر شکست سیاست فشار حداکثری به ایران ممکن است مقامهای آمریکایی را به تلاش برای متقاعد کردن اتحادیه اروپا به فشار علیه ایران سوق دهد. علاوه بر این، احتمال میرود که آمریکا برای ترغیب ایران به خروج از برجام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای ایجاد یک «بحران بازرسی» در مورد پرونده هستهای ایران تحت فشار قرار دهد.
صحت این گزارش با مشاهده تلاشهای «مایک پنس» معاون رئیس جمهور در نشستهای اخیر ورشو و مونیخ در ترغیب و یا تهدید کشورهای اروپایی برای همراهی با آمریکا تایید میشود.
عدم حمایت بین المللی از این تحریمها به دلیل تاکید مکرر سازمانهای مربوطه و کشورهای طرف توافق بر پایبندی ایران به تعهدات خود در توافق هستهای، امتیازخواهی یکطرفه دولت آمریکا، غیرواقع بینانه و توهم آلود بودن اهداف این استراتژی، نداشتن استراتژی منسجم و عملیاتی، درک نادرست دولت ترامپ از شرایط داخلی و بین المللی و ... از جمله عوامل شکست این استراتژی زاییده وسواس ذهنی ترامپ در مورد ایران بودند.
در واقع ترامپ که پیشتر با خروج یکجانبه از معاهدات و توافقات بین المللی اعتماد جامعه بین الملل را از خود سلب کرده بود، با اتخاذ این سیاست شکست خورده به تنشها و اختلافات میان آمریکا و متحدان غربی خود لطمه جبران ناپذیری وارد کرد. عملا فاصله کمپین دولت آمریکا با عملی کردن فشار حداکثری بسیار زیاد بوده و به نظر میرسد نام "رویای دست نیافتنی" برازنده این سیاست است.
در همین راستا رویترز در ۲۰ فوریه (اول اسفند) در گزارشی به نقل از دادههای «ریفینیتیو آیکون» از افزایش صادرات نفت ایران خبر داد. صادرات نفت خام ایران در ماه ژانویه علیرغم تحریمهای آمریکا به طور میانگین ۱.۲۵ میلیون بشکه در روز بوده است. این در حالی است که تحلیلگران پیش بینی میکردند صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه کاهش یابد.
موضوع صرفا به ناکارآمدی این سیاست محدود نمیشود، بلکه این سیاست اساسا اهداف نادرستی را دنبال میکرده است. در حالی که ترامپ تصور میکرد با خروج یکجانبه از توافق هستهای ۲۰۱۵ و ایجاد کمپین فشار بیشتر قادر است ایران را تحت فشار قرار دهد، ایران ضمن پایبندی به تعهدات خود، ذرهای در راستای شروط ۱۲ گانه پمپئو حرکت نکرد و تصریح کرد که تا زمانی که آمریکا خارج از توافق هستهای باشد، چشم اندازی برای مذاکره نمیبیند.
به گزارش گروه بین الملل ، دولت آمریکا که درصدد بود با سیاست "فشار حداکثری" علیه ایران، خواستهای گسترده و غیرواقع بینانه خود را تامین کند، در نهایت به شکست این استراتژی اعتراف کرد.
دولت آمریکا در پی خروج یکجانبه از توافق هستهای ۲۰۱۵، با اتخاذ سیاست "فشار حداکثری" علیه ایران و تشکیل "گروه اقدام علیه ایران" به عنوان بخشی از این استراتژی و مجری آن درصدد بود تا صادرات نفت ایران را به صفر رسانده و در نهایت این کشور را به پذیرش خواستههای خود وادار سازد. اندکی بعد از اعلام این استراتژی یکی از رسانههای نومحافظه کار آمریکایی حامی این سیاست، فاش کرد که کاخ سفید سیاست فشار حداکثری علیه ایران را کنار گذاشته و به سیاست "فشار کافی" روی آورده است.
پیش از این ناتوانی و ناکارآمدی این استراتژی توسط کارشناسان و تحلیلگران مختلف و حتی آمریکایی نیز به دفعات مورد تاکید قرار گرفت. «ریچارد گلدبرگ» از کارکنان ارشد سابق سنا که در تنظیم متن تحریمهای هستهای ایران دخیل بوده، در خصوص تصمیمهای تحریمی ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران گفت: "فکر نمیکنم کسی باور کند که میتوان صادرات نفت ایران را ظرف ۶ ماه به صفر رساند و و بشکههای نفتی این کشور را با نفت دیگر تامینکنندگان جایگزین کرد. نمیتوان هم در این مسیر گام برداشت و هم به متحدان آمریکا اطمینان داد که بهای نفت جهشی نخواهد داشت. با چنین رویکردی، نمیتوانیم مطمئن باشیم که ضربه تحریمها به جای ایران، بر پیکره متحدان ما وارد نشود. "
بیشتر بخوانید: ناکامی سیاست ورشکسته ترامپ در برابر ایران
تغییر سیاست دولت آمریکا در قبال ایران در پی گسترش نزاعهای داخلی در دولت ترامپ در خصوص میزان فشار بر ایران، با صدور معافیتهای تحریمی برای خریداران عمده نفت ایران علیرغم وعدههای اولیه مبنی بر به صفر رساندن صادرات نفت ایران خود را نشان داد. خبر ارائه مجوز فعالیت یک شرکت نفتی در دریای شمال که بخشی از سهام آن متعلق به شرکت ملی نفت ایران بود، به موازات اعطای معافیتهای تحریمی، تحلیلگران را به این نتیجه رساند که واقعیتهای میدانی ترامپ را از مواضع سرسختانه خود منصرف کرده است. هرچند این پایان ماجرا نبود.
با گذشت چند ماه از اعلام اتخاذ این استراتژی «اندیشکده گروه بین المللی بحران» در گزارشی به نقل از یک مقام ارشد دولت آمریکا نوشت: "یک ارزیابی داخلی انجام شده توسط دولت، نشان میدهد که رویکرد آمریکا هنوز نتوانسته رفتار ایران را محدود کند یا این کشور را پای میز مذاکره بکشاند."
در پی انتشار این گزارش شورای امنیت ملی و وزارت خارجه آمریکا وجود این ارزیابی را تایید یا تکذیب نکرده و به گفتن این که خروج آمریکا از توافق هستهای، دسترسی ایران به درآمدهای نفتی را محدود کرده، بسنده کردند.
براساس گزارش گروه بین المللی بحران، جمعبندی این گزارش مبنی بر شکست سیاست فشار حداکثری به ایران ممکن است مقامهای آمریکایی را به تلاش برای متقاعد کردن اتحادیه اروپا به فشار علیه ایران سوق دهد. علاوه بر این، احتمال میرود که آمریکا برای ترغیب ایران به خروج از برجام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برای ایجاد یک «بحران بازرسی» در مورد پرونده هستهای ایران تحت فشار قرار دهد.
صحت این گزارش با مشاهده تلاشهای «مایک پنس» معاون رئیس جمهور در نشستهای اخیر ورشو و مونیخ در ترغیب و یا تهدید کشورهای اروپایی برای همراهی با آمریکا تایید میشود.
بیشتر بخوانید: سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران شکست خورد
عدم حمایت بین المللی از این تحریمها به دلیل تاکید مکرر سازمانهای مربوطه و کشورهای طرف توافق بر پایبندی ایران به تعهدات خود در توافق هستهای، امتیازخواهی یکطرفه دولت آمریکا، غیرواقع بینانه و توهم آلود بودن اهداف این استراتژی، نداشتن استراتژی منسجم و عملیاتی، درک نادرست دولت ترامپ از شرایط داخلی و بین المللی و ... از جمله عوامل شکست این استراتژی زاییده وسواس ذهنی ترامپ در مورد ایران بودند.
در واقع ترامپ که پیشتر با خروج یکجانبه از معاهدات و توافقات بین المللی اعتماد جامعه بین الملل را از خود سلب کرده بود، با اتخاذ این سیاست شکست خورده به تنشها و اختلافات میان آمریکا و متحدان غربی خود لطمه جبران ناپذیری وارد کرد. عملا فاصله کمپین دولت آمریکا با عملی کردن فشار حداکثری بسیار زیاد بوده و به نظر میرسد نام "رویای دست نیافتنی" برازنده این سیاست است.
در همین راستا رویترز در ۲۰ فوریه (اول اسفند) در گزارشی به نقل از دادههای «ریفینیتیو آیکون» از افزایش صادرات نفت ایران خبر داد. صادرات نفت خام ایران در ماه ژانویه علیرغم تحریمهای آمریکا به طور میانگین ۱.۲۵ میلیون بشکه در روز بوده است. این در حالی است که تحلیلگران پیش بینی میکردند صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه کاهش یابد.
موضوع صرفا به ناکارآمدی این سیاست محدود نمیشود، بلکه این سیاست اساسا اهداف نادرستی را دنبال میکرده است. در حالی که ترامپ تصور میکرد با خروج یکجانبه از توافق هستهای ۲۰۱۵ و ایجاد کمپین فشار بیشتر قادر است ایران را تحت فشار قرار دهد، ایران ضمن پایبندی به تعهدات خود، ذرهای در راستای شروط ۱۲ گانه پمپئو حرکت نکرد و تصریح کرد که تا زمانی که آمریکا خارج از توافق هستهای باشد، چشم اندازی برای مذاکره نمیبیند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *