«شبهای بی ستاره» قصه مسائلی است که بزرگ شدن نوجوانان را به فراموشی سپرد/ سعی کردم رمانی باورپذیر بنویسم
مرضیه نفری نویسنده جوانی است که «شبهای بی ستاره» را بر اساس تاریخ شفاهی و البته تجربه دوره کودکیاش به نگارش در آورده است. وی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی درباره نوع نگاهش به سالهای جنگ توضیحاتی ارائه کرده است.
میزان_«شبهای بی ستاره» درباره چیست؟
این کتاب قصه تحولات دوران بلوغ و ناهنجاریهای نوجوانان در بستر دفاع مقدس است.
میزان_این کتاب برای چه رده سنی به نگارش در آمده؟
این کتاب برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است و فضای تقریبا دخترانهای دارد.
میزان_چقدر زمان صرف نگارش این کتاب کردید؟
نوشتن کتاب چیزی حدود یکسال زمان برد و یکسال هم صرف بازنویسی آن کردم.
میزان_استفاده از فضای دوره دفاع مقدس چقدر در پیشبرد قصه موثر است؟
فکر میکنم بستری که داستان دارد، مشکلاتی که پیش میآید و فضای به هم ریختهای که در آن زمان غالب بود مربوط به سال ۱۳۶۵ است که خانوادهها به قدری درگیر مسائل اجتماعی و جنگ بودند که حواسشان به بزرگ شدن و قد کشیدن بچهها نبود.
میزان_هدفتان از نگارش این کتاب چه بود؟
من میخواستم معضلات این بچهها پررنگ شود. قصد داشتم از معضلات بنویسم، اما به گونهای که مسائل برای مخاطب امروز و قشر نوجوان باورپذیر باشد.
میزان_از چه منابعی برای نگارش استفاده کردید؟
از آنجا که کودکیام در آن سالها گذشت بسیار از مسائل را به چشم دیدم. در آن سالها ۷ ساله بودم و خاطرات محوی از آن دوره دارم که با تحقیق و پژوهش پرورش دادهام. البته از تاریخ شفاهی برای پرداختن به جزئیات هم استفاده کردهام به طوریکه ۷ تا ۸ ماه درباره اینکه آدمها در آن زمان چه کار میکردند، چطور زندگی میکردند، به مطالعه پرداختم.
میزان_چقدر از این تحقیقات در کتاب آمد؟ چقدر اهمیت داشت؟
به خاطرات، بمبارانها و جنگ در کتاب اشاره شده و تمامی این موارد کمک کرد تا قصهای باورپذیر بنویسم.
میزان_چقدر این کتاب مستند است؟
همیشه نویسنده از شخصیت بیرونی برای نوشتن داستان کمک میگیرد، اما لزوما نباید قصه یا شخصیتها مابهازای بیرونی داشته باشد. همیشه در ذهن نویسنده نکاتی وجود دارد، اما پرورش یافتن آن ناشی از تخیل اوست.
میزان_آیا به موقعیت جغرافیایی خاصی هم در کتاب اشاره کردید؟
بله، قم شهری است که خانواده شخصیت اصلی قصه در آنجا زندگی میکند و از آنجا که موشک باران به قم هم میرسد، خانواده از قم به روستایشان رد استان قزوین میروند. البته در کتاب اشاره کوتاهی به روستا میشود و اسم آن برده نمیشود.
میزان_چرا عنوان «شبهای بی ستاره» را برای این کتاب انتخاب کردید؟
اسم شخصیت اصلی قصه ستاره است. او هر وقت که ناراحت میشود به آسمان نگاه میکند و در زمانی که به توصیف آن میپردازد، بدون ستاره است. آخر داستان که شخصیت اصلی به تکامل میرسد میبیند که آسمان پر از ستاره شده است. در حقیقت این کتاب قصه روزهایی است که ستاره ناراحت است.
میزان_این کتاب چه دستاوردی برای مخاطب داشته؟
نوجوانان با مطالعه این کتاب به درباره دفاع مقدس میرسند و با فضای زندگی و سبک زندگی در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ آشنا میشوند و میفهمند در آن دوره چه مشکلاتی وجود داشته است. از سویی دیگر این کتاب به مراحل رشد و تکامل هم میپردازد.
نوجوان قصه در این سن رفتار ناپختهای دارد که در این مسیر به تکامل میرسد. فرآیند رده سنی نوجوان که رفتارهایشان خیلی تغییر دارد در این کتاب مشهود است و به گذرا بودن آن هم اشاره شده است.
میزان_این کتاب تاکنون چه بازخوردی از سوی مخاطب داشته؟
طبق صحبتها در جلسات نقد و بررسی و نشستهای صمیمانهای که من به واسطه همکاری در کتابخانه عمومی دارم، بسیار خوب بوده است. من باافرادی که این کتاب را از کتابخانه به امانت گرفتهاند صحبت کردم و همه آنها بدون اینکه بدانند من نویسنده کتاب هستم به باورپذیر بودن آن اشاره کردند و همین امر هم نشانگر این است که من به مخاطب نزدیک شدهام.
میزان_این کتاب چند بار تجدید چاپ شده و تاکنون چه موفقیتهایی داشته؟
«شبهای بی ستاره» دوبار تجدید چاپ شده و کاندیدای جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه پروین و جایزه شهید غنی پور بوده است. این کتاب در جشنواره رضوی حائز رتبه و جایزه شد.