سرخ پوست ایده بینظیری که قربانی فیلمنامه بد میشود
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، فیلم سینمایی "سرخ پوست" به نویسندگی و کارگردانی "نیما جاویدی" در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و در انتها توانست جایزه ویژه هیات داوران را از آن خود نماید.
این فیلم در حالی جایزه ویژه هیات داوران را از آن خود کرد که در هیچ یک از بخش های دیگر نتوانست سیمرغی را از آن خود نماید و همین جای سوال دارد که چگونه داوران جشنواره فیلم فجر اثری را به عنوان اثر ویژه انتخاب میکنند و از طرفی آن را واجد دریافت هیچ سیمرغی در بخشهای مختلف نمیدانند.
به همین بهانه نگاهی انداخته ایم به دومین ساخته نیما جاویدی. فیلمی که بعد از ملبورن می بایست در انتظار اتفاقی تازه در سینمای ایران میبودیم و در بخشهای هم این اتفاق میسر شد.
نقطه اوج فیلم سینمایی سرخ پوست در اولین نگاه بدون شک در طراحی صحنه مثال زدنی و همچنین فیلمبرداری بی نقص اثر بود. این دو عاملی بودند تا مخاطب این فیلم از لحاظ بصری بتواند به راحتی با اثری مطلوب و دلخواه روبرو شود.
کارگردانی جاویدی نیز بر همین اساس همگام با دو عامل پیروز اثر خودی نشان میداد و مخاطب با اثری به واقع نوآورانه در سینما روبرو می شد. این نوآوری در جایی دو چندان میشد که اتفاق و ایدهای جذاب و معمایی داستان را پیش میبرد.
سرخ پوست به خوبی حرکت میکرد تا اینکه فیلمنامه کم کم رمق خود را از دست داده و اثری خوب در حد یک ایده در فیلمنامه ایست کرد. اتفاقی که از بخشی میانی فیلم باعث انتقاد اکثریت اهالی رسانه شده بود. اما آنچه بیش از حد موجب شگفتی میشد را باید در تغییر روند شخصیتی کاراکتر سرگرد جاوید دید.
وی که در کلیت اثر به دنبال هدفی خاص تمامی انرژی و توان خود را گذاشته و سودای مقامی بالاتر را در اندیشه دارد در انتهای کار بی دلیل و بدون هیچ مقدمه درستی در فیلمنامه تغییر رویه میدهد. تغییری که شاید کارگردان می خواسته آن را در گل سینه کاراکتر یا همان نشانش به رخ بکشد اما فیلمنامه هیچ توجیح درستی از آن ندارد.
پاشنه آشیل فیلم سرخ پوست بدون شک فیلمنامه اثر است. فیلمنامه ای که از یک ایده بکر شکل می گیرد اما آن ایده را بیات می کند. سرخ پوست با وجود یک فیلمنامه منسجم بدون شک می توانست یکی از بهترین آثار جشنواره فیلم فجر و طبعاً اکران سال آینده باشد.
بخش دیگر فیلم سرخ پوست که دچار فراز و فرود فراوانی بود را میتوان در بازی بازیگران اثر دانست. بازی نوید محمدزاده در این فیلم به جا و در خدمت کارگردانی و فیلمنامه است اما بازیگران زن فیلم یعنی پریناز ایزدیار و ستاره پسیانی یکی از بدترین تجربه های خود را به یادگار گذاشته اند.
بازی و لحن و لهجه نادرست ستاره پسیانی و عدم باورپذیری نقش وی از سوی مخاطب از یک سو و حرکت های ناشیانه پریناز ایزدیار نشان داد که جاویدی در انتخاب بازیگران به اندازه دکوپاژ دقت کافی را نداشته است.
اتفاق دیگری که قطعاً دلیل گیشه ای دارد را میتوان در حضور بازیگرانی مثل آتیلا پسیانی و مانی حقیقی دید. بازیگرانی که تنها چند پلان کوتاه و بی تاثیر بازی میکنند و اگر به جای آنها هر بازیگری حضور پیدا می کرد شاید بسیار بهتر و با انگیزه بیشتری از پس آن بر می آمد.