عدالت، قبل از انقلاب جایگاهی نداشت/ آنچه در قانون اساسی متجلی شده تضمین‌کننده سعادت مادى و معنوى ماست/طاغوتیان؛ سرمنشأ انواع انحرافات و سوء استفاده‌ها

8:06 - 10 بهمن 1397
کد خبر: ۴۸۹۶۴۴
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید قوۀ مجریه بخشى از حکومت است و نه همۀ حکومت، البته دولت به مفهوم خاص آن یعنى رئیس جمهورى و هیئت وزیران و دستگاههاى وابسته به آن‌ها، مهمترین بخش اجرایى را تشکیل مى دهند؛ بنابراین اگر اشکال یا ضعفى وجود دارد در درجۀ اول به قوۀ مجریه و بویژه عدم مراعات شایسته سالارى در آن قوه بر مى گردد.
گروه سیاسی ؛ «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ (و خدا با آن همه مهربانی به خلق) حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم، حال‌شان را تغییر دهند» (بخشی از آیه ۱۱ سوره رعد).

جهان‌بینی اسلام ایجاب می‌کرد مردم ایران اسلامی با نفی هرگونه ظلم، زمام تعیین سرنوشت خویش را از چنگال ایرانی‌نما‌های بیگانه‌پرست بیرون بکشند و خود بر اساس اقتضای مصحلت، حکم برانند. چه آنکه شهید مطهری در کتاب «حماسه حسینی» می‌گوید:‌ای مردم! انتظار نداشته باشید دیگران از خارج بیایند وضع شما را سر و سامان بدهند. ملتی که بخواهد مستشار خارجی برایش تضمیم بگیرد، تا ابد آدم نخواهد شد... اگر انتظار بیهوده داشتن کار صحیحی بود... حسین بن علی (ع) شایسته‌تر از هر کس بود که منتظر بنشیند تا خدا رحمت خود را بر او و امت او نازل کند (ص ۲۰۹).

ملت عصر روح‌الله - که افرادی همچون شهید مطهری به تاسی از حضرت امام خمینی (ره) پیش‌قراول آن بودند - نه تنها به انتظار بیهوده ننشستند بلکه ردای قیام به تن کردند و نتیجه آن شد انقلاب شکوهمند ایران اسلامی. انقلابی که پا را فراتر از سطح مطالبه نهضت مشروطه یعنی محدودکردن حکومت مطلقه‌ی مستبدّانه‌ی پادشاهان گذاشت و طبق فرموده ناخدای باخدای انقلاب، نگفت حکومت سلاطین را محدود کنیم؛ گفت: اصلاً سلطنت یعنی چه؟ معنای سلطنت چیست؟ یک ملّتی دارند زندگی می‌کنند، مملکت مال آن‌ها است، چرا باید یک‌نفری بیاید مسلّط بر مردم باشد و فرمان او بر زندگی مردم جاری باشد؛ اصلاً انقلاب اصل سلطنت را، اصل حکومت مطلقه را آمد از بین برد (بیانات در دیدار مردم قم - ۱۹ دی ۹۴).

حال در طلیعه چهل سالگی چنین انقلاب شکوهمندی، پرونده‌ای با عنوان «خدمت» گشوده‌ایم تا از خدمات چهل ساله آن بگوییم.

اولین گفت‌وگوی تفصیلی تحریریه سیاسی در قالب این سلسله گفتگو‌ها با سید ابوالفضل رضوی معاون وقت «توسعه روستایی و مناطق محروم» دولت‌های یازدهم و دوازدهم - که ۱۲سال نیز ردای نمایندگی مجلس شورای اسلامی به تن داشت - انجام شد.

دومین گفت‌وگوی مشروح نیز با با «یوناتن بت‌کلیا» نماینده جامعه هموطنان آشوری - که حدود نیمی از عمر چهل ساله جمهوری اسلامی ایران را در مجلس شورای اسلامی بوده است - انجام شد.
سومین گفت‌وگوی مشروح نیز با «محمد حسینی» نماینده مجلس شورای اسلامی - که پیش‌تر هم مدیرکل برنامه‌ریزی دیوان محاسبات کشور، عضو کمیته فنی تفریغ بودجه کل کشور بوده است- انجام شد.
 
تحریریه سیاسی میزان در چهارمین گفت‌وگوی پرونده «خدمت» پای صحبت‌هایسیدمصطفی میرسلیم «عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام» و «عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی» نشسته است. «میرسلیم» پیش‌تر در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در  دوره‎ای معاون سیاسی اجتماعی وزیر کشور و همچنبن در سال‎‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸سرپرست نهاد ریاست جمهوری و مشاور عالی رئیس جمهور بوده است. متن این گفت‌وگوی مکتوب به قرار زیر است:

میرسلیم
 
آنچه در قانون اساسی متجلی شده تضمین‌کننده سعادت مادى و معنوى ماست
میزان: در آستانۀ چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب قرار داریم، به نظر شما آرمان‌ها و اهداف انقلاب که در قانون اساسی متجلی است تضمین کنندۀ سعادت مادی و معنوی مردم عزیزمان است؟ این سؤال از این منظر مهم جلوه می‌کند که اگر به نقطۀ هدفگذاری شدۀ انقلاب دست پیدا کنیم ظرفیت رفاه مردم ایران اسلامی وجود دارد؛ موافقید؟
میرسلیم: در تدوین قانون اساسى براى آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامى دقت بسیار مبذول شده و آنچه متجلى شده تضمین کننده سعادت مادى و معنوى ما است. آن آرمان‌ها البته بلندپروازانه ولى واقع بینانه است، یعنى خیالى نیست و اگر شرایط لازم و مقدمات آن فراهم شود نیل به اهداف انقلاب و تأمین رفاه مردم در چهارچوب اقتضاى فلاح آن‌ها میسر است. آن آرمان‌ها حتی در چهل سال گذشته الهام بخش ستمدیدگان و محرومان و مستضعفان دیگر نقاط جهان بوده و آن‌ها را در خروج از زیر یوغ استکبار مدد رسانده استۀ این‌ها نشاندهندۀ ظرفیت بی نظیر آرمان‌های مطرح شده در قانون اساسی ما است.

اشکالات در درجه اول به قوه مجریه برمی‌گردد
میزان: در این چهل سال دولت‌های مختلفی با سلایق گوناگون سرکار بودند که قاعدتا مجری قانون نیز بودند؛ چقدر ضرورت دارد ما بین نظام جمهوری اسلامی ایران و قوه مجریه تفکیک قائل باشیم؟ یعنی کسری‌ها به دلیل نارسایی ظرف انقلاب است یا به دلیل کمبود اجرایی و به عبارتی مظروف انقلاب؟ مصداق این ادعا هم اصولی مختلفی مانند ۲۹ (تامین اجتماعی رایگان)، ۳۰ (آموزش و پرورش رایگان)، ۳۱ (مسکن متناسب) و ...

میرسلیم: دولت‌هایى که در این چهل سال مسئولیت پذیرفته اند در اجراى قانون یکسان نبوده اند: برخى از دولت‌ها صریحاً اعلام مى کردند که قانون را اجرا نمى کنند و برخى دیگر اعلام نمى کردند ولى عملا آن طور که باید و شاید وقعى به قانون نمى گذاشتند. متأسفانه رسیدگى دقیق و شایسته از این لحاظ به عملکرد دولت‌ها نشده است. اما نظام جمهورى اسلامى یا حاکمیت متشکل است از مردم و حکومت، حکومتی که از طریق انتخابات مستقیم و غیر مستقیم، منبعث از مردم است. در رأس حکومت رهبرى قرارگرفته و قواى سه گانه در چهارچوب قانون اساسى، زیر نظر رهبرى فعالیت مى کنند. قوۀ مجریه بخشى از حکومت است و نه همۀ حکومت، البته دولت به مفهوم خاص آن یعنى رئیس جمهورى و هیئت وزیران و دستگاههاى وابسته به آن‌ها، مهمترین بخش اجرایى را تشکیل مى دهند؛ بنابراین اگر اشکال یا ضعفى وجود دارد در درجۀ اول به قوۀ مجریه و بویژه عدم مراعات شایسته سالارى در آن قوه بر مى گردد. آن دسته از اصول قانون اساسى هم که امورى را رایگان قلمداد کرده است به هیچ وجه به مفهوم بى حساب و کتاب بودن آن امور نیست. در واقع بخشى از بیت المال است که به مردم تعلق دارد و طبق قانون اساسى باید به صورتى حساب شده به مردم اختصاص یابد تا منافع آن نصیب عموم شود و در عین حال سرمایه هاى بین نسلى کشور را نیز قربانى نکند. تدبیر مناسب براى شیوۀ رایگان شدن برخى از خدمات و کالا‌ها یا حتى مثلا شیوۀ پرداخت مبالغ نقدى ناشى از اجراى قانون هدفمندى یارانه‌ها، که در نهایت نباید باعث قدرناشناسى نعمت، اسراف، اتلاف،خسارت، افت کیفیت، کاهش مشارکت مردم و عدم احساس مسئولیت و تعهد آن‌ها شود، با دستگاه اجرایى و در صورت لزوم با همکارى قوه مقننه است.
 
میرسلیم
 
برخی اقدامات جز در جمهوری اسلامی جای دیگری فعلا برای تحقق ندارد
میزان: با توجه به فعالیت و تخصص علمی‌تان در مقایسۀ پیش و پس از انقلاب، چه تحولاتی را در این عرصه‌ها شاهدیم؟ بعضا گفته می‌شود اگر هر حکومت دیگری به جای جمهوری اسلامی بود به قاعدۀ جبر گذر زمان، همین اقداماتی که جمهوری اسلامی ایران انجام داد آن حکومت نیز انجام می‌داد؛ آیا واقعا چنین است؟

میرسلیم: مسلماً تمام حکومت‌ها مشابه یکدیگر نیستند و عملکرد هر حکومتى متناسب با باور‌ها، صلاحیت‌ها و توانایی‌هاى اجرایى اعضاى آن حکومت است. البته برخی از امور را که جنبۀ عمومی و جاری دارد، هر حکومتی کم و بیش می‌تواند انجام دهد، ولی برخی از اقدامات جز در جمهوری اسلامی جای دیگری فعلا برای تحقق ندارد. باید توجه کرد که خروج از ویژگی‌هاى منفى دوران طاغوت چند جنبه دارد.
جنبۀ اول آن تشکیلاتى و سیاسى است و آن به تغییر ماهیت حکومت از شاهنشاهى به جمهورى اسلامى برمی گردد. این کار با تدبیر مرحوم امام(ره)  تقریبا یک سال طول کشید و به‌خوبی انجام شد و در دنیا مشابه آن را من سراغ ندارم.
جنبۀ دوم آن، اقتصادى است که تکلیف دولت و بخش تعاونى و بخش خصوصى و فرآیند برنامه و بودجۀ کشور را مشخص مى کند. اصلاحاتى که براى تغییر از وضع دوران طاغوت لازم بود انجام گیرد چندین سال به درازا کشید و هنوز هم نتیجۀ نهائى حاصل نشده است و نمونۀ آن اجراى ناشایست سیاستهاى اصل ٤٤ است؛ تأکید می‌کنم در کشور‌هایی که با موفقیت از پس آن برآمده اند، بدون خون ریزی نبوده است.
جنبۀ سوم فرهنگى است که آموزش عالى هم ذیل آن مطرح مى شود: دانشگاه در دوران طاغوت جنبۀ نمایشى داشت و تقریباً هیچ نسبتى با موضوع مهم تربیت نیروى انسانى مورد نیاز صنعت و کشاورزى و خدمات نداشت؛ در دانشگاه‌ها آموزشهایى داده مى‌شد و جوانان ما فارغ التحصیل مى شدند و مدرکى به دست مى آوردند، اما اصل "کارآموزى" آن‌ها پس از اشتغال در صنعت یا کشاورزى یا در بخش خدمات و با سرمایه گذاری آن‌ها آغاز مى شد؛ پایان نامه‌ها و پژوهش‌هاى مختصرى هم که انجام مى‌شد اغلب مناسبتى با وضع کشور و نیازهاى واقعى آن نداشت؛ این روند بعد از انقلاب فرهنگى به لحاظ نظرى اصلاح شد ولى در عمل هنوز ما موفق نشده ایم همکارى دانشگاه و صنعت را به طور کامل برقرار کنیم، یا پیوند دانشگاه و بخش خدمات را تحقق بخشیم و لذا هنوز مدرک گرایى در برخى دانشگاه‌هاى ما حاکم است و به نظر مى رسد براى این اصلاح، از لحاظ فرآیندى و محتوایى، یک نسل دیگر باید اهتمام ورزید. البته در آموزش پزشکى موفقیت بیشتری به طور نسبى کسب شده هرچند اشکالات مهمى که به بهداشت و اولویت آن نسبت به درمان برمى گردد، برطرف نشده است. اما در زمینۀ اجتماعى، کار پیچیده‌تر است زیرا اصلاح تمام رسوبات طاغوتى قرون متمادى گذشته و برخى از آداب و رسوم انحرافى، کار سترگى است که به فداکارى و تلاش و تزکیۀ چندین نسل آینده نیاز دارد: تحقق امورى همچون نظم و قانونگرایى کما هو حقه، کوشش و مشارکت همگان را مى طلبد.
 
 اما در زمینۀ امور شهرى باید توجه داشت که قبل از انقلاب نسبت جمعیت شهرى و روستایى در کل جمعیت کشور، ٣٠٪‏ و ٧٠٪‏ بوده و امروز تقریبا این نسبت وارونه شده است. پس مسائل کلان شهرى جز براى تهران و چند شهر بزرگ، مطرح نبوده و این از مسائل عمدۀ ما پس از پیروزى انقلاب است: شهرسازى با چه هدفى؟ ساخت و ساز با چه راهبردى؟ ترابرى شهری بر مبناى چه سیاستى؟ خدمات فنى و عمومى در محلات به چه شیوه اى؟ درآمد عمومى از چه طرقى؟ ادارۀ امور شهرى و نظارت بر فعالیت‌های شهرداری و جلوگیری از تخلفات، با چه ابعادى از مشارکت؟ در این میان تجربیات تلخ و شیرینى کسب شده است که مهمترین آن به چگونگى تشکیل و تأثیرگذارى شوراهاى اسلامى شهر برمى‌گردد که در جمهورى اسلامى ایران نو بوده و قابل مقایسه با دوران طاغوت نیست. البته آنچه در بارۀ ادارۀ کشور مطرح کردم در ابعاد کوچکتر براى شهرهاى مختلف کم و بیش مصداق دارد.
 
عدالت، قبل از انقلاب جایگاهی نداشت
میزان: در مقام مقایسه بفرمایید جمهوری اسلامی در بُعد عدالت چقدر موفق بوده و تا چه اندازه با عدالت هدف گذاری شدۀ نظام جمهوری اسلامی ایران فاصله دارد؟ مثلا تمرکز به روستا‌ها و مناطق محروم.
میرسلیم: عدالت به مفهوم آماده سازى شرائط زندگى توأم با مراعات اقتضاى کرامت انسانى، جایگاهى قبل از انقلاب نداشته و این هدف در جمهورى اسلامى مطرح شده و تا آنجا پیش رفته که حتى توجیه اقتصادى در بسیارى از موارد، تحت شعاع تأمین نسبى رفاه در روستا‌ها قرارگرفته است. پیشرفتهاى زیربنایى در روستا‌ها از لحاظ راه و ترابرى و برق رسانى و گازرسانى و مخابرات و بهداشت و بهسازى روستایى با همت جهادگران از اقدامات غیرقابل انکار است. اى کاش در زمینۀ فرهنگى و اجتماعى هم مى توانستیم به اندازۀ لازم رشد داشته باشیم.
 
میرسلیم
 
طاغوتیان اغلب سرمنشأ انواع انحرافات اخلاقى، قاچاق مواد مخدر، و سوء استفاده هاى مالى بوده‌اند
میزان: مستحضرید انقلاب اسلامی ایران در زمانه‌ای متولد شد و رشد کرد که دنیا از یک طرف زیر یوغ امپریالیسم غرب و از طرفی زیر چکمه‌های کمونیست شرق بود، اما جمهوری اسلامی ایران حرف نویی داشت و گفت نه شرقی و نه غربی؛ طبیعی است در چنین وضعی شرق و غرب برای اولین بار به منظور مقابله با ایران متحد شدند که نمود عینی آن در ۸ سال دفاع مقدس بود. این جنگ به انحاء مختلف تا به امروز ادامه دارد و امروز جنگ اقتصادی و رسانه‌ای را شاهدیم. در جنگ رسانه‌های بیشتر شاهد دستکاری اذهان مردم هستیم. یکی از شئون این نوع دستکاری، بدبین کردن مردم نسبت به حاکمیت و مسئولان است. مایلم دربارۀ مفاسد رژیم قبلی بفرمایید؟ این روز‌ها عده‌ای در صدد تطهیر چهرۀ کریه طاغوت اند!

میرسلیم: فساد و تباهى در زمینه هاى مختلف بویژه اقتصادى و اخلاقى در همۀ کشور‌ها کم و بیش وجود داشته و دارد. هیچ کشورى نیست که مردم آن بویژه در رده‌هاى مسئولان دولتى و نمایندگان‌شان به طور کامل از چنان مصیبتى در امان مانده باشند. البته انصافا برخى از کشور‌ها در برخورد با مفاسد بسیار موفق بوده اند. ابعاد فساد در دوران طاغوت به دلیل عدم امکان نظارت بر وابستگان به دربار و همکاران سیاسى و امنیتیشان کاملاً روشن نیست ولى به طور غیر مستقیم و با استفاده از تحقیقات منسجم مى توان به ابعاد گستردۀ تباهى‌ها و تبعیض‌ها و انحطاط اخلاقى آن‌ها پى برد که شرح آن‌ها و ذکر مصادیق آن تباهى‌ها، اگر جنبه تشییع فاحشه نمى داشت، وضع ناهنجار طاغوتیان را به طور عام و درباریان به طور خاص بر همگان روشن مى کرد؛ به طور خلاصه و کلی: آن‌ها اغلب سرمنشأ انواع انحرافات اخلاقى، قاچاق مواد مخدر، و سوء استفاده هاى مالى بوده‌اند. در جمهورى اسلامى خوش بینى افراطى برخى از مسئولان ارشد در مقاطعی، موجب تضعیف نظارت عمومى و شکل گیرى مفاسد اقتصادى و انحرافات، ابتدا به صورت فردى و سپس گروهى، شده است که سرمنشأ اصلى آن در قوه مجریه بوده است. ولى خوشبختانه مردمى بودن حکومت و احساس مسئولیت مردم و مطالبات برحق آن‌ها از حکومت دیر یا زود مفاسد را مهار و مفسدان را گرفتار خواهد کرد. قطعا مسئولان آلوده، اعتبار حیثیتى خود را از دست مى دهند و سقوط مى کنند. این خودپالایى در نظام مردم سالارى دینى قطعى و یقینى است؛ دشمنان و بدخواهان ما مى‌خواهند با گزافه گویى و سیاه نمایى به‌ویژه در فضای مجازی، اعتماد مردم را نسبت به نظام خدشه دار کنند؛ باید مراقب باشیم و در چنان دامى اسیر نشویم؛ اگر نظارت عمومى تضعیف نشود مفاسد محدود مى ماند؛ و هر آنچه تا کنون رخ داده است، که البته برازندۀ جمهوری اسلامی نیست، در حقیقت به ضعیف شدن حساسیت و نظارت عمومى بر مى گردد. یادآورى مى کنم که دنیا طلبى و تشریفات زاید و اشرافى گرى و غلبۀ نفسانیات و به قول مرحوم امام رها کردن زی طلبگی، منشأ بسیارى از تباهى هایی‌است که به‌ویژه از دوران پس از جنگ تحمیلى شاهد نضج گرفتن آن شده ایم.
 
میزان: در پایان مجدد از اینکه وقت خودتان را در اختیار قرار دادید تشکر می‌کنم و اگر صحبتی مانده است بفرمایید.
میرسلیم: متقابلا از شما و از مجموعه میزان تشکر می‌کنم.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *