اصرار زیادی نکن

1:30 - 22 دی 1397
کد خبر: ۴۸۴۳۰۲
آقای بلادی مرحوم فرمود، چون شدت اضطراب شیخ را دیدم برایش رقت نمودم و برای اینکه مشغول و مأنوس شود مسجد خود را در اختیارش گزارده خواهش کردم در آنجا نماز جماعت بخواند و به منبر رود، قبول کرد و شب‌ها بعد از نماز، منبر می‌رفت، پس خودش روی منبر و رفقایش در مجلس با دل سوخته خدا را می‌خواندند و ختم: «اَمَّنْ یُجیبُ» و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام به طوری که صدای ضجّه و ناله ایشان هر شنونده‌ای را منقلب می‌ساخت


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *