چشم در چشم نوابغ؛ رونمایی از گنجینه ملی موزه هنرهای معاصر
باور کردنی نیست، آثاری از ون گوک هنرمند نابغه هلندی که بیش از همه، زندگی شورانگیز و تلخاش را هر بار به خاطر میآورم در غمی عظیم فرو میروم یا سالوادور دالی خالق اثر جاودانه «کابوس مرگ زمان» نقاش سورئالیستی که جهان همچنان از آثار او در شگفت است وآثاری از پابلو پیکاسو بنیانگذار مکتب کوبیسم در نقاشی مدرن و...
آثار بزرگان نقاشی جهان در نمایشگاه «چشم در چشم» با موضوع «پرتره در هنر مدرن» که تاکنون بیش از ۴۵هزار علاقمند از آن بازدید کردهاند. چه تماشا دارد این نمایشگاه...
دم ما دم غروب، اندکی پیش از ساعت ۱۶ به پارک لاله رسیدیم هنوز ۵۰۰ متری به ورودی موزه هنرهای معاصر باقی مانده است که به نظر در این سرمای پائیزی، صف بازدید از نمایشگاه چشم در چشم به نزدیکی بلوار کشاورز رسیده است.
این همه مشتاق... شگفتا... برای ما عاشقان هنر هفتم که شبها را در مقابل سینماهای شهر در صف بلیط جشنواره فیلم به صبح رساندهایم، صفوف عریض و طویل شادی آفرین است، گپ و گفتهای هنری با اهل فن، میوه صف جشنوارهها بود و، اما این بار با هماهنگیهای انجام شده صف را از سر گذراندیم و وارد موزه هنرهای معاصر شدیم.
کنجکاو بودم قبل از اینکه به سراغ نمایشگاه بروم ابتدا اوضاع کانسپت روغن سیاهی که پیشتر در یک پرفورمنس ناشیانه توسط یک هنرمند ایرانی دچار آسیب شده بود و به نوعی نماد موزه هنرهای معاصر است را جویا شوم. علی الظاهر همچون همیشه آینه سیاه رنگ زیبا، استوار بود و چشم نواز، اما برویم سراغ "پرتره در هنر مدرن"!
آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران در زمره مجموعههای کمنظیر جهانی است؛ مجموعهای که شامل آثار ایرانی و خارجی هنر نوین است و برخی از آثار این گنجینه از مهمترین و البته گرانترین آثار هنری جهان بهشمار میروند. قریب ۳ هزار اثر در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران موجود است که مجموعه آثار خارجی آن یک دوره ۱۵۰ ساله از امپرسیونیسم تا هنر مفهومی را تشکیل میدهد؛ بنابراین لازم میدانیم از مسئولین موزه هنرهای معاصر درخواست کنیم برای حفظ و نگهداشت این گنجینه عظیم و گرانبها اهتمام ویژه و سعی وافر داشته باشند.
آنچه خواهیم دید
این نمایشگاه با ارجاع به بعضی از مفاهیم دخیل در پرترهنگاری منتخبی از آثار پرتره هنر مدرن و معاصر ایران و جهان متعلق به گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران را به نمایش میگذارد. از متن ورودی موزه، میتوان دلیل اصلی استقبال از نمایشگاه را فهمید. بهنمایش درآمدن بخش زیادی از آثار نقاشی که تنها در تاریکی گنجینه موزه هنرهای معاصر بودند، آثار بزرگان هنر مدرن شاید سبب این استقبال است.
درکنار توضیحات ابتدایی، روی خط زمانی، سیر نقاشی پرتره، از ۳ هزار تا ۲ هزار سال قبل از میلاد تا ۲۰۲۳ میلادی بهنمایش درآمده بود. درکنار توضیحات کوتاه چندخطی، یک نمونه همراه با اسم و نشانی از نقاشی ثبت شده بود تا بازدیدکنندگان ملموستر بتوانند سیر تاریخی پرتره را درک کنند. آخر این خط زمان، به حال حاضر میرسید و پرتره تصویرگر «آلن تورینگ»، نخستین اثر هنری که توسط ربات انساننما خلقشده را نشان میداد.
مجموعه «چشم در چشم» در پنج گالری بهنمایش درآمده و ۱۲۰ اثر مختلف با تقسیمبندیهایی که انجامشده به ترتیب در گالریهای «روان و پرتره»، «خودنگاره من در آینه دیگری»، «پرتره و مالیخولیا»، «پرترهنگاری تاریخی» و «پرتره زن؛ سوژه یا ابژه؟» در معرض بازدید علاقمندان است.
«روان و پرتره»
این بخش با توضیحاتی شروع میشود که کمتر مورد توجه بازدیدکنندگان بود وای کاش توضیحات را نیز با صرف چند دقیقه زمان مطالعه میکردند. در بخشی از این توضیحات آمده است: «اسطوره پسوخه (روان) و اروس (خدای عشق)، عاشق جوان بر پرتره معشوق از دست رفتهاش میگرید. این صحنه بهنوعی نشان دهنده رابطه بین روان فرد، تصویر او و احساسات درونیاش (مثل عشق و اندوه) است. در گذشته، بهویژه پیش از دوران مدرن، گمان میکردند بین حالتهای ذهنی فرد و ظاهر او ارتباطی مکانیکی وجود دارد. به این معنا که تغییرات درونی فرد، مثل احساسات، بهطور مستقیم و بدونواسطه بر ظاهرش تأثیر میگذارد.»
این بخش شامل آثاری از بهمن محصص، فرانسیس بیکن، فرنان لژه، فرشید ملکی، سالوادور دالی، دیوید هاکنی، آلبرتو جاکومتی و ژان دوبوفه است. همچنین درکنار تابلوهای نقاشی، مجسمه غولپیکر ژان دوبوفه با عنوان «فرصت طلب» حضور دارد. این اثر متعلق به سال ۱۹۷۶ و برای ساختش از مواد غیرهنری مانند آسفالت، بطریهای شکسته و گرافیتی استفاده شده است.
«خودنگاره من در آینه دیگری»
«خودنگاره من در آینه دیگری» عنوان بخش دیگری از این نمایشگاه پرمخاطب است. از عنوان پیداست که قرار است با خودپرترهها مواجه شویم. نام عنوان خودپرتره بیدرنگ دلم را آشوب میکند و خودپرتره معروف ون گوک عزیز که پس از بریدن گوشش از خود نگاشته به ذهن متبادر میشود. به راستی این میزان، شوریده حالی نابغه امپرسیون که در فقر و شیدایی جان داد به دلیل دلدادگی به یک روسپی بود؟
باز برگردیم سیر نمایشگاه در گالری «خودنگاره من در آینه دیگری» در بخشی از توضیحات ابتدایی این قسمت آمده است: «کودک زمانی که تصویر یکپارچه خود را در آینه میبیند، برای نخستینبار احساس هویت را تجربه میکند و ذهنیت چندپارهاش در قالب یک من منسجم، شکل میگیرد. اما تنش بین خودِ ادراک شده (تصویر) و خودِ واقعی محرکه تغییرات دائمی هویت خواهد شد؛ چیزیکه اغلب در خودنگاره در جریان است. هنرمند با تصویر خود مواجه شده و با هویت خویش درگیر میشود، عمل نقاشی کردن «خود» میتواند بهعنوان کاوشی در این تنش دیده شود؛ میان آنچه هنرمند از خود درک میکند و آن دیگری که از طریق تصویرش به دنیا ارائه میدهد. امروزه و بهمدد دسترسی همگانی به تکنولوژی دیجیتال شاهد انفجار سلفیها هستیم.».
اما در توضیحات این بخش، یک پرسش ذهنمان در به شدت مشغول خود کرد: «تصویر واقعی ما از «خود» چیست؟»
در بخش خودنگارهها نیز آثاری از کمالالملک، احمد اسفندیاری، ادوارد مونش خالق شاهکارهایی که به جیغ مونش معروف است، ماکس بکمن، مهدی ویشکایی و جیم داین دیده میشود.
«پرتره و مالیخولیا»
اما در قسمت پرتره و مالیخولیا که به نظر جذابترین قسمت نمایشگاه بود و تا حد بسیار زیادی تامل برانگیز و پیچیده، شاهد پرترههایی هستیم که غالبا تصاویری افسرده را نشان میدهند. پرترههایی، اغلب با چهرههایی اندوهگین و غرق در اندیشه پیش رویمان قرار میگیرد؛ چهرههایی که گویی آینهای از کشمکش میان خلاقیت و افسردگیاند. نمادشناسی مالیخولیا در نقاشی، غرق در عناصر نمادین تکراری است. اشیا و فضاهایی که حس سکون و تفکر ژرف را القا میکنند. فیگورهای تکنشین با چانهای بر دست، نگاهی خیره و ابزارهای علمی یا هنری بهمثابه نمادی از خلاقیت؛ و جمجمهای به عنوان یادآور گذر زمان و پوچی هستی، ازجمله این عناصرند. این ترکیببندی، اتمسفر تأملبرانگیزی را در آثار هنری خلق میکند. دو تابلوی پابلو پیکاسو با نامهای «ژاکلین با سربند» و «یک زن» با این سبک نقاشی شدهاند. همچنین اثر هنرمندان ایرانی مانند کامبیز درمبخش با نام «زندانی» و معصومه مظفری هم در این قسمت دیده میشود.
«پرترهنگاری تاریخی»
سپس به چهارمین کلیدر نمایشگاه چشم در چشم یا همان «پرتره در هنر مدرن» میرسیم. جایی که تصاویر پرتره اشخاص و صاحب منصبان تاریخ، نقش تابلوها شدهاند. این بخش نیز جاذبههای منحصر به فرد ویژه خود را دارد. تابلو بزرگ ناصرالدین شاه قاجار بیش از همه چشم نوازی میکند. اثر کمال الملک به میزانی زنده و گیراست که تو گویی؛ چشم در چشم پادشاه عاشق پیشه و شاعر مسلک و البته عیاش عهد قجر میشوید، این پرتره از «ناصرالدینشاه» را کمالالملک به سال ۱۳۰۹ نقاشی کرده است نا گفته نماند که این اثر مرمت شده و چنانچه دقیق شوید جای گلوله روی اثر قابل رویت است. این در حالی است که در بررسیها و کنکاش خبرنگار میزان، هیچ سندی مبنی به چرایی و چگونگی شلیک به این اثر ماندگار به دست نیامد.
اما در این گالری آثاری دیگری از آلبرتو جاکومتی و ادی ناوارو به نمایش گذاشته شده است. یک تابلوی نقاشی و یک مجسمه نیمتنه از آلبرتو جاکومتی، تابلوی «کمالالملک» از صنیع السلطان، اثر «آقای پله، شما یک هنرمند هستید» از مایک گورمن، پرتره «گاندی» از کوروش شیشهگران و تابلوی «اوگوست رودن» از آن ری بک، آثار دیگری است که در بخش پرترهنگاری تاریخی به نمایش گذاشته شده است.
در توضیح پرترهنگاری تاریخی باید گفت که پرتره به نوعی تاریخ عمومی زندگی فردی را نه تنها به کسی که آن تاریخ را میداند، بلکه به بسیاری از افراد دیگر نمایش میدهد. اما در پرتره نگاری تاریخی رهبری و قدرت در پرتره نگاری مورد دلالت قرار میگرفت. گفتنی است لئون باتیستا آلبرتی نظریه پرداز رنسانس سبک دیگری در پرترهنگاری تاریخی را istoria مینامد که به طور سنتی خدایان و قهرمانان را در حال انجام کردار نیک یا نمایش دلاوریهای جسمانی و فضیلتهای اخلاقی بازنمایی میکند.
در این سبک هنرمندان افراد زنده را در میان کاراکترهای تاریخی و حماسی به تصویر میکشیدند؛ بنابراین مرز میان افراد معاصر و قهرمانان جاودان یا قدیسها تیره و تار میشد. این امر شیوههای رایج در هنر رنسانس ایتالیایی بود که در آن چهره زنان و مردان اصیل به جای چهره قدیسان و شهیدان قرار میگرفت و یا به شکل شاهدان لحظات مهم تاریخ مسیحیت ظاهر میشدند. نمونهای برجسته از این دست فرسکوی گیرلاندایو از زندگی سنت فرانسیس در کلیسای کوچک ساستی در سانتا ترینتیا، فلورانس، است.
«پرتره زن؛ سوژه یا ابژه؟»
اما عنوان این گالری که از قرار بخش نهایی نمایشگاه «پرتره در هنر مدرن» است بسیار وسوسهانگیز است؛ نگاه جنسیتی به نوعی از هنر آنهم در فرم پرتره به خودی خود جذاب است، اما بخش دوم عنوان این بخش حساسیتها را بیش از پیش افزون میکند. سوژه موجودی است که اختیار را اعمال میکند، تجربههای آگاهانه را تجربه میکند، و در ارتباط با چیزهای دیگری که خارج از خودش وجود دارند، قرار میگیرد؛ بنابراین، موضوع هر فرد، شخص یا ناظری است. ابژه هر یک از چیزهایی است که توسط یک سوژه مشاهده یا تجربه شده است، و حتی ممکن است موجودات دیگری را نیز دربرگیرد. حال آنکه در این گالری پرتره زن؛ سوژه است یا ابژه؟ آثار را که میبینیم، جنسیت هم هنرمند و هم سوژه، موضوع قرار گرفته است.
پس از رنسانس و به ویژه در سده اخیر با توجه به نقش زن در عرصههای مختلف اعم از تجارت، سیاست، کار، هنر و... و نیز شکل گیری نهضتهای جدید و ظهورهنرمندان زن، زنان نیز همانند مردان، تمایل به کشیدن پرتره از خود نشان دادند؛ که میتوان به ارتباط خود چهرهها در کارهای شخصی نقاش و وجود اشتراک در پرتره دوران اخیر و بررسی هویت زنانه نقاش در آفرینش اثر اشاره کرد. در آثار معاصر نوعی بیان خود نقاش در فضای کنونی و بیان احساسات ونگرش آن به پدیدههای پیرامون مشهود است.
اما در این نمایشگاه پرترههایی میبینیم که در آنها از نقشهای عبادی و الهی زن در دوران باستان تا تبدیل شدن به ابژه در برخی دورههای تاریخ هنر بیانگر جایگاه زن در باورهای اجتماعی و نیز گواه دیدگاه هنرمند و یا خالق اثر است. با گر چه در سالهای بعد و پس از پیدایش هنر مدرن، جنبشهای فمینیستی همواره با نگاه انتقادی به آثاری با موضوعیت زنان داشتند، اما زن هم به عنوان سوژه و هم در مقام ابژه در آثار نقش کلیدی خود را از دست نداده است. نا گفته نماند که گروههای افراطی فمینیستی و رادیکال به هر چیز و مقولهای اساسا نقد داشته و دارند، اگر در اثر به جنسیت زنان پرداخت شود با برچسب «نگاه ابزاری» و اگر پرداخت نشود اتیکت اثر «مردانه»، تلاش دارند ماهیت خود را حفظ کنند. به پردازیم به نمایشگاه «چشم در چشم» تا از اصل به حاشیه نرویم. در این بخش انتهایی از نمایشگاه آثاری، چون تابلو «الهه قرون» از کوروش گلناری، تابلویی از مجموعه «زندگی قدیسین» اثر آر بی کیتای، تابلوی «طره مو بر پیشانی» اثر هانری دو تولوز لوترک، اثر «ترینیداد فرناندز» از کیس وان دونکن، پرتره «ژاکلین با سربند» و «یک زن ۲» از پابلو پیکاسو، پرتره «مریلین مونرو» و «ژاکلین کندی شماره ۲» از اندی وارهول که با تکنیک چاپدستی کار شده، تابلوی «بانوی ایرانی؛ بازگشت از تاهیتی» از آن ری ماتیس، تابلوی «سیرک» اثر ژرژ روئو و نهایتا پرتره «یک زن» اثر ناصر اویسی در پیش چشمان مخاطبین قرار میگیرد.
آنچه از پیش روی ما گذشت تجربهای بینظیر از تماشای پرترههایی از برترین هنرمندان تاریخ هنر جهان بود. بیش از ۱۳۰ اثر ارزشمند از هنرمندان ایرانی و خارجی در نمایشگاه چشم در چشم با محوریت پرتره در هنر مدرن در معرض دید عموم با کمترین بهای ممکن قرار گرفته است. شگفتی تماشای آثار هنرمندان بزرگی، چون سالوادور دالی، پابلو پیکاسو، فرانسیس بیکن، اندی وارهول، ژان دوبوفه، کمالالملک، ون گوک و... را شاید هر کسی درک نکند، اما قطعا ۴۵ هزار بازدید کننده این نمایشگاه آن را به خوبی درک کردهاند. اما این همه ماجرای این فرصت استثنایی نیست بلکه در این نمایشگاه از بیش از ۱۵ اثر برای نخستین بار رونمایی شده است از جمله مجسمهای از ژان دوبوفه است که تاکنون در هیچ نمایشگاهی در ایران به نمایش درنیامده بود.
آخر اینکه چنانچه تا کنون فرصت بازدید از نمایشگاه چشم در چشم را به هر دلیلی نداشتید، فرصت باقی مانده تا اواخر دیماه را مغتنم شمرده و برنامهریزی کنید تا به حظَ پرتره در تاریخ هنر مدرن و جهان اسرارآمیز و شگفت انگیز آن مشعوف شوید.
انتهای پیام/.