ذبح ایده در قربانگاه فرم/ جشنواره فیلم کوتاه تهران و نکاتی که باید جدی گرفته شود
خبرگزاری میزان - در مثل مناقشه نیست و همانطور که در رشتههای ورزشی، تیمهای پایه نقش سازندگی تیمهای بزرگسالان و اصلی را به عهده دارند، میتوان گفت که سینمای کوتاه هم به نوعی همین وظیفه را برای سینمای بلند داستانی اجرا میکند. هرچند که سینمای کوتاه برای خودش یک رشته حرفهای شمرده میشود، اما بسیاری از فیلمسازان با هدف مشق و ورود به سینمای بلند وارد این عرصه میشوند.
جشنواره فیلم کوتاه تهران خصوصا درسالهای اخیر بازهم به یک جایگاه قابل قبول رسیده است. یعنی کمیت و کیفیت آثار و همچنین تنوع حضورهنرمندانی از سراسر کشور در آن، موجب برگزاری رویدادی کلیدی شده است. اما تمام این امتیازات را باید درکنار آسیبشناسی خروجی محصولات دید تا بتوان به اثرگذاری این جشنواره افزود. فارغ از حواشی همیشگی جشنواره و نظرات مختلف درباره آثار حاضر در آن، مجموعهای از واکنشها گویای یک مطلب مهم است.
زندهباد ایده
از سالها پیش یک نکته درباب نقد سینمای ایران به طور مستمر مطرح میشد. منتقدان عامل اصلی کیفیت نازل بسیاری از فیلمها را «فیلمنامه» میدانستند. برخی این نگاه را قبول و برخی هم آن را آدرسی غلط قلمداد میکردند. اما به نظر میرسد که لااقل در سینمای کوتاه و خصوصا در آثار راه یافته به جشنواره، این مساله محسوس است.
کافیست پیگیر جشنواره و سینمای کوتاه باشید که ارتقای سطح کیفی کارگردانی اغلب فیلمها را تائید کنید. یعنی به شکلی واضح، فیلمسازان تکنیکها و اصول کارگردانی را آموختهاند و با کمک فیلمبرداران میتوانند یک خروجی قابل قبول داشته باشند. کمتر فیلمی را در سطح حرفهای میبینیم که اصول اولیه را نادیده گرفته باشد و یا سطح کارگردانیاش از یک میانگین نرمال پائینتر باشد.
اما امان از ایده و در مرحله بعد فیلمنامه. اگر در دعوای سینمای قصهگو و ضدقصه قرار بگیریم باید ساعتها و روزها زد و خورد را ادامه دهیم. پس، قرار نیست قصه را یک پدیده مقدس بدانیم که هیچکس حق فاصله گرفتن از آن را نداشته باشد اما مگر نه اینکه اصولا فیلمساز در سینمای کوتاه قرار است با دوری از هرگونه محافظهکاری به سمت تولید آثاری برود که دیده شود.
بسیاری از فیلمهای جشنواره فیلم کوتاه تهران فاقد هرگونه قصه یا حتی ایده بکر و جذاب هستند. کافیست سیری در محتوای این فیلمها داشته باشید تا متوجه شوید بسیاری از آنها حول یک رویداد هستند. یعنی نویسنده یا فیلمساز یک رویداد را نقطه مرکزی کار خودش قرار داده و آنرا با حواشی احتمالیاش تصویر میکند. برای همین است که برخی از این فیلمها بیش از آنکه آورده داستانی داشته باشند، درگیر عرض اندام فرمی میشوند و مخاطب شاهد یک پوسته بعضا خوش رنگ و لعاب میشود.
شاید ادامه این روند؛ از فیلمساز یک تکنسین حرفهای بسازد اما اگر دراین نقطه باقی بماند باعث درجا زدن اون خواهد شد. احتمالا یکی از دلایلی که برخی از فیلمهای بخش کتاب و سینمای جشنواره در این حوزه وضعیت بهتری دارند مربوط به همین موضوع است. آنها دارای عقبه فکری محتوایی استخواندارتری هستند. با این اوصاف، به نظر میرسد درکنار اهالی و دستاندرکاران سینمای کوتاه، سیاستگذاران این حوزه میتوانند به طرق مختلف در سمت و سو دادن و هدایت فیلمسازان به این مساله مهم نقشآفرینی کنند. امید است که در دورههای بعدی جشنواره دوستداشتنی فیلم کوتاه تهران، شاهد توجه بیشتر به ایده و قصه باشیم و از ذبح آن توسط زرق و برقهای تکنیکی و فرمی جلوگیری شود.
انتهای پیام/