ممنوعیت بکارگیری کارمندانی با عنوان «مأموریت ورزشی» در فدراسیونها به کجا رسید؟
خبرگزاری میزان - طبق اعلام و ابلاغ وزیر ورزش و جوانان، فدراسیونها ملزم به جلوگیری از بکارگیری کارمندانی تحت عنوان مأموریت ورزشی شدند.
در وزارت ورزش و جوانان همواره بحث جنجالی حضور کارمندان وزارتخانه در فدراسیونها مطرح بوده و گاهوبیگاه با این روند مخالفت و در مواقعی موافقت میشد و طی ۲ سال اخیر، این پروسه روندی کاهشی داشته، اما همچنان کافی نیست.
از سوی دیگر در فدراسیونهای ورزشی مختلف، افرادی دیده میشوند که تحت عناوین مختلفی همچون مأموریت ورزشی، از ارگانهای دیگر و حتی خارج از مجموعه ورزش و وزارت ورزش، تحت عناوین مختلف از دبیر یا نایب رئیس گرفته تا عضو هیئت رئیسه بکار گرفته شدهاند.
این انتصابات بعضاً تحمیلی و از روی ناچاری نیز بوده است و حتی رؤسای فدراسیونها نیز دخل و تصرفی بر برخی از افراد مأمور و سفارشی نداشتهاند که انتظار میرود این سیستم معیوب در دوره وزیر جدید ورزش و جوانان اصلاح شود.
اهداف عجیب مدیران غیر ورزشی فدراسیونها
این افراد که علاقمند به حضور در میادین ورزشی هستند با انگیزههای متفاوتی وارد این فضا شدهاند. عدهای از آنها به دنبال کسب درآمد بیشتر و حضور در سفرهای خارجی و عدهای دیگر در اندیشه تجربهاندوزی و اضافه کردن پستی دیگر در رزومه مدیریتی و تعداد محدودی دیگر که غالباً ورزشی هم نیستند به دنبال خدمت به جامعه ورزشی هستند! برخی دیگر هم با توجه به اینکه ورزش فضای مناسبی برای دیده شدن است، میخواهند نامی برای خود دست و پا کنند و به اصلاح «سری داخل سرها درآورند.»
اکنون که شنیده میشود وزیر ورزش به جد دنبال اصلاح این دور تسلسل باطل و قطع زنجیره مأموریت ورزشی است انتظار میرود که سایر ارگانها دولتی نیز همکاری لازم را در این خصوص داشته باشند. ظاهراً آییننامههای لازم در این خصوص تدوین و ابلاغ شده است که انتظار میرود با نظارتِ کافی در اجرای آن هرچه سریعتر این افرادِ علاقمند به حضور در ورزش که منافعی نیز برای فدراسیونها و ورزشکاران نداشتند، از سمتهای اهداییِ خود خارج شوند و این جایگاهها در اختیار مدیران ورزشی و متخصص همان رشته ورزشی قرار گیرد.
آشفتگی وضعیت اعزامها، مجامع انتخاباتی و حواشی بیاندازه فدراسیونها حاصل حضور مدیران غیر ورزشی و مأموری است که فکر میکردند فضای فدراسیونها تفاوتی با دیگر ارگانها و ادارات ندارد، اما متوجه شدند فضای فکری ورزشکاران و جو حاکم بر فدراسیونها با هر ارگان اداری دیگری فرق دارد.
برای پیشگیری از وقوع اتفاقاتی بدتر از حواشی روزهای اخیر ورزش کشور، ضرورت دارد پیش از آنکه وزارت ورزش ورود کند، این افراد خودشان از سیستم ورزش خارج شوند و اگر این کار را انجام ندادند، وزارت ورزش سکوت نکند و به خاطر قانونی که تدوین کرده است، وارد عمل شود.
راهکار جلوگیری از مهاجرت و پناهندگی ورزشکاران
با یک بررسی کوتاه و کمی جستوجو در تاریخچه رشتههای ورزشی ایران، متوجه میشویم اکثر اقدام به مهاجرت یا حتی پناهندگی ورزشکاران، در دورهای از فدراسیونها رقم خورده که رئیس یا مسئولان آن، واقف به شرایط آن رشته ورزشی و از جنس و بدنه آن جامعههدف نبودهاند.
کمبود و کموکسریهای فدراسیونها برای ورزشکاران غمانگیز، اما قابل جبران است و دیده شده در بسیاری از فدراسیونها با وجود حمایت کمی که از ورزشکار صورت گرفته، اما ارتباط صمیمانه مسئول آن فدراسیون با ورزشکار باعث ایجاد یک رابطه صمیمانه و عمیق میان آنها شده که این مورد را از مدیران غیرورزشی به هیچوجه نمیتوانیم ببینیم و جامعههدف آن فدراسیون با حضور آن فرد به هیچعنوان کنار نمیآید.
ورزشکار و ملیپوش تا زمانی که احساس نزدیکی و همزادپنداری با مسئولان یک فدراسیون نداشته باشد و شرایط یک فدراسیون ورزشی تبدیل به یک اداره سرد و بیروح شود، قطعاً آن شوروانگیزه لازم را نخواهد داشت و هر لحظه به فکر یک اقدام علیه فدراسیون میرود و به همین علت، اکثر فدراسیونهای کوچک و بزرگ ایران که مدیران ورزشی ندارند بیش از اینکه با مباحث فنی دستوپنجه نرم کنند، با حواشی عجیب و غریب ساعات کاری خود را گذران میکنند.
نمونههای موفق فدراسیونهای ورزشی با مدیران ورزشی و متخصص آن رشته، فدراسیونهای کشتی و تکواندو هستند که مدیرانی از جنس رشته خودشان دارند. علیرضا دبیر در کشتی و هادی ساعی در تکواندو یک الگوی واقعی برای مدیریت فدراسیونهای ورزشی با حضور مدیران تخصصی و کاربلد هستند و تا زمانی که تفکر فدراسیونها به این سمتوسو نرود و نظارت بر حضور افراد بر رأس کار فدراسیونها نباشد، شاهد مدالآوری و افتخارآفرینی بیشتر در میادین فراملی نخواهیم بود.
درخشش تکواندو و کشتی در المپیک پاریس، گواه بر این موضوع است که ضرورت بکارگیری مدیران ورزشی و تخصصی در فدراسیونها، از نان شب واجبتر است و باید تمامی افرادی که خارج از سیستم ورزش و مأمور دیگر ارگانهای غیرمرتبط بودند از این سیستم خارج و به پُست اصلی خود برگردند تا در مدت زمان باقی مانده تا المپیک لسآنجلس، مدیرانی دیگر همچون علیرضا دبیر و هادی ساعی در دیگر رشتهها پرورش و شکوفا شوند.
انتهای پیام/