دیالکتیک شیدایی/ تاملی بر روند تکامل تدریجی هیئتهای مذهبی
خبرگزاری میزان - هیئت گذارهای است که به مجموعههایی از مردم هر محله در شهرها یا روستاها اطلاق میشود که برای سوگواری و روضهخوانی برای امام حسین (ع) بهویژه در ایام عاشورا تشکیل میشود.
مهمترین و کهنترین فعالیتهای گروهی هر محله که از دیرباز تاکنون هنوز هم پابرجاست، همین هیئتهای عزاداری است. این هیئتها دارای تمام خصوصیات یک گروه اجتماعی کامل هستند، یعنی دارای نظام تقسیم کار و تفکیک نقشهای دقیق و درونی شده هستند. پس به عبارت دیگر هیئت (هیئتها) گروههای اجتماعی است که متشکل از افراد دارای یک وجه اشتراک مهم، فعالیت مشترک و کنش متقابل و احساس تعلق خاطر یا احساس «ما» باشند.
البته این نظم و تفکیک کار در هیئتها از همان بدو پیدایش نبوده، بلکه به تدریج و به مرور زمان به صورت منسجم درآمده است که ما شاهد عینی آن به صورت هیئتهای عزاداری امروزی هستیم.
هیئتها چگونه شکل گرفتند؟
پیدایش عزاداری رسمی و علنی برای امام حسین (ع) به زمان آل بویه و دوران زمامداری معزالدوله بازمیگردد. معزالدوله در سال ۳۴۵ هـ. ق دستور داد که مردم در روز عاشورا گرد یکدیگر جمع شده و با هم سوگواری کنند. در این روز بازارها بسته شد، خرید و فروش موقوف شد، قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسهپزها، هریسه (حلیم یا آبگوشت) نپختند، مردم آب ننوشیدند، در بازارها خیمه برپا کردند و بر آنها بیرقهای عزا آویختند، زنان بر سر و روی خود زدند و بر حسین (ع) ندبه کردند؛ در این روز نوحهگری و ماتم به پا شد.
این مراسم و عزاداری در زمان آل بویه فقط روز عاشورا بوده و تا انقراض این سلسله هر سال، تکرار میشده است.
اهمیت سیاسی برگزاری این مراسم آنجا از اهمیت بیشتری برخوردار میشود که حکومت ملوکالطوایفی آل بویه در ایران که گرایش شیعه مذهب داشته، تحت سیطره خلفای سنی مذهب عباسی بوده است، آن هم در مستبدترین دوران خلفای عباسی.
سوگوارههای عهد صفویه
در زمان صفویان نیز از آنجایی که مذهب رسمی، شیعه دوازده امامی بوده است، مراسم عزاداری در ماه محرم و روز عاشورا برگزار میشد.
ژان باتیست تاورنیه، جهانگرد و بازرگان فرانسوی که در عصر صفوی بارها به ایران و مشرق زمین سفر کرد، در زمان شاه سلیمان، ناظر مراسم سوگواری ماه محرم بوده و درباره آن مینویسد: «شاه سلیمان در ساعت ۷ صبح در وسط تالار جلوس کرده و بزرگان همه بر پا ایستاده بودند. مسئولیت برپایی نظم به بیگلربیگی سپرده شده بود... بعد از آن بیگلربیگی شروع به داخل کردن دستهها کرد. هر دسته عماری (کجاوه، تخت روان) داشت که ۸ تا ۱۰ نفر آن را حمل میکردند و در هر عماری تابوتی گذارده و روی آن را با پارچه زری پوشانده بودند.
آدام اولئاریوس سفرنامهنویس آلمانی هم شاهد عزاداری مردم در شهر اردبیل بوده است، وی مینویسد: «مراسم در میدان بزرگ شهر انجام میگرفت... اردبیل پنج خیابان اصلی بزرگ دارد و هر یک از آنها مختص به صنف معینی است. این اصناف هر کدام دسته ویژه جداگانهای تشکیل دادهاند و برای خود مداحان جداگانهای دارند. صنفی که بهترین سروده و نوحه را ارائه دهد، مشهور میشود. این گروهها به مدت دو ساعت یکی پس از دیگری به نوبت عزاداری میکنند، اما گروهی کفنپوش، با سرهای تراشیده، رجزهای حماسی سر داده و بر معبرهای عمومی هر کجا که بیرق عزا میدیدند، جامه بر تن دریده و با شور و حال ترک زبانان عزاداری میکردند...»
در زمان حاکمیت ایل زند نیز (چون پیرو آیین تشیع بودند و از آنجایی که کریم خان مرد متدین و مقید به آداب و مراسم مذهبی بود) به تقلید از پادشاهان صفوی، در ایام محرم به برگزاری مراسم عزاداری میپرداختند.
محرم در عهد قجر
در زمان قاجاریه به خصوص در عهد ناصرالدین شاه، مراسم عزاداری به شکل چشمگیری افزایش یافت. به نحوی که مجالس عزای ائمه (ع) دیگر منحصر به روز عاشورا نبوده بلکه به دهه اول محرم و به ایام سوگواریهای ائمه مانند ۱۹ تا ۲۳ رمضان و ۲۸ صفر نیز گسترش یافته بود.
خود ناصرالدین شاه در دهه اول محرم در تکیه دولت حضور پیدا میکرد و سالانه مبلغ ۵۰ هزار تومان برای برگزاری مراسم سوگواری امام حسین علیه السّلام خرج میشد.
گزارشهای نظمیه تهران از محلات مختلف در سالهای ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۵ خبر از برپایی مراسم عزاداری میدهد. از بررسی گزارشهای مربوط به روز هفتم محرم ۱۳۰۴ بر میآید که ۴۸ مجلس روضه و در روز تاسوعای همان سال ۵۳ مجلس برگزار شده است. گذشته از دو ماه محرم و صفر، چنانکه گزارشهای نظمیه گواهی میدهند مجالس روضهخوانی در دیگر ماههای سال نیز برگزار میشد. شنیده شده که رسم روضههای هفتگی و ماهانه را ملا آقا دربندی بنیاد نهاده است.
پهلوی اول و ممنوعیت سوگوارهها
در دوره پهلوی ابتدا رضا شاه برای تثبیت حکومت خود و جلب توجه مردم، به برگزاری مجلس روضهخوانی اقدام میکرد و حتی هنگام عزاداری گِل بر سر خود میمالید، امّا بعد از گذشت چند سال، او از برگزاری مجالس و مراسم عزاداری به کلی جلوگیری کرد و به شدت با برگزاری آنها مخالفت و مبارزه کرد. او روضهخوانها را زندانی و اذیت و اهانت میکرد و صاحبخانه را به جرم روضهخوانی دستگیر و زندانی میکرد. در این اوضاع و احوال بود که روضه خوانی و عزاداری مخفیانه در خانهها برگزار شد. هر چند منع عزاداری با مخالفت شدید و مبارزه مردم روبهرو شد، ولی کمکم روضه خوانی و عزاداری بهطور پنهانی به خانهها کشیده و پایه و بنیان هیئتها بنا نهاده شد. حتی تعزیهخوانی نیز چنانچه در برخی از سریالهای تلویزیونی (شب دهم اثر حسن فتحی) شاهد بودیم، منع قانونی داشت.
پهلوی دوم و سوگوارههای سیاسیاجتماعی
در زمان پهلوی دوم عزاداری آزاد، اما بسیار محدود شد و سر و شکل امنیتی به خود گرفت. محمدرضا پهلوی خروج دستههای عزاداری را منحصر به سه روز تاسوعا و عاشورا و یازدهم محرم کرد و آن هم به دلیل استفاده از این فرصت برای تبلیغات سوء علیه عزاداری امام حسین علیه السّلام بود تا مراسم مذهبی و سنتهای موروثی آباء و اجدادی ما را از بین ببرد و یا به شکل دیگری تغییر و مصادره به مطلوب کند.
منع عزاداری توسط پهلوی اول و دوم سبب ایجاد تشکلهای مردمی و دسته جمعی به صورت هیئتهای مذهبی و زیرزمینی شد. همین فضای امنیتی و سیاسی کمکم تبدیل به محلی برای مبارزین علیه رژیم وقت شد و سرانجام سبب قیام تظلمخواهی شد که ریشه در خاک کربلا داشت و انقلابی اجتماعیمذهبی را بنیان نهاد.
هیئتها در دوران انقلاباسلامی
در دوران انقلاب اسلامی فعالیت این تشکلهای خودجوش به اوج خود رسید. به موجب آماری که از سازمان تبلیغات اسلامی تهران و دیگر نهادها بدست آمده، تعداد دستهها و هیئتهای حسینی تهران تا سال ۱۳۷۶ شمسی به ۴۵۰۰ هئیت رسیده و با دستههای اطراف تهران که مجموع دستههای عزاداری استان بودند، به چیزی بالغ بر ۸ هزار هیئت میرسید.
در این هیئتها علاوه بر مجالس روضهخوانی هفتگی و دههای و ماهیانه، مجالس دعای کمیل و ندبه و زیارت عاشورا و دعای توسل و… برگزار میشود.
نکته قابل ملاحظه درباره اسماء هیئتها این است که هر هیئتی نام خاص و پرچم و علامت ویژه انتخاب میکند. هیئتهای عزاداری، گاهی متوسلین به یکی از ائمه علیهم السلام و یا گاهی به شهدای کربلا هستند. مانند هئیت علیاصغر، علی اکبر، امام سجاد (ع) و...
حجتالاسلام و المسلمین جواد محدثی در کتاب خود درباره تاریخ هیئتها مینویسد:
«هیئت که نوعی سوگواری گروهی است، در قدیم هم رایج بوده و شیعیان به صورت جمعی، نوحهخوان و با تشکیلات به زیارت قبر امام حسین (ع) میرفتند. امام صادق (ع) به فائد حنّاط که خبر این گونه زیارتهای جمعی را باز میگفت، فرمود: هر کس قبر حسین (ع) را زیارت کند، در حالی که به حق او آشنا باشد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را میآمرزد.»
هیئت تنها تشکلی تمام مردمی و تمام ساحتی
در تمام طول تاریخ حتی وقتی که فعالیتهای مذهبی به شدت مورد اقدامات امنیتی رژیم ستمشاهی قرار میگرفت، هیچگاه این هیئتها سر و شکل دولتی به خود نگرفت و همواره خود را به شکل خودجوش و مردمی حتی به شکل زیرزمینی حفظ کرد. این در حالی است که حتی اقلیتهای دینی نیز در طول تاریخ برای مراسم عزاداری اباعبدالله احترام ویژه قائل بودند تا جایی که امروز تکیهای در ایام محرم در خیابان جامی تهران از سوی برپا برگزار میشود. توسل به امام حسین امروز در محلی که تکیه نامیده میشود از سوی هر قشر و طبقهای از اجتماع کاملا مردمی و در تمام شئون و ساحتهای ششگانه زیست بشر اثرگذار است. یکی از پس شفاعت، یکی دیگر از برای توسل، یکی از پس شفای بیمارش، دیگری گرهگشایی در کارش، کسی به کرنش و احترام به مقام مولایش، دیگری تظلمخواهی و ستایش ممدوحش، همگی از دارا و ندار، از کوچک و بزرگ و باسواد و بیسواد در هیئت ابا عبدالله بر دو زانو نشسته و با چشمان گریان، دستان نیاز و برکت را به سوی آسمان میسایند، همچنانکه حافظ شیرازی در شان آن فرموده است:
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود گوشه چشمی به ما کنند؟
انتهای پیام/
انتهای پیام/