تشدید بحران‌های انسانی در جهان؛ مرگ توهم حقوق بشر غربی

12:50 - 02 تير 1403
کد خبر: ۴۷۷۹۳۸۹
دسته بندی: حقوق بشر ، عمومی
تشدید بحران‌های انسانی در جهان؛ مرگ توهم حقوق بشر غربی
حقوق بشر غربی سراب ساخت مبدعان غربی این مفهوم ارزشمند انسانی را وارد ورطه تاریکی از بحران‌های تراژیک و مرگ‌بار کرده که به بهای تامین منافع نامشروع کشور‌های غربی جان انسان‌های بی‌گناه را می‌گیرد.

خبرگزاری میزان – حقوق بشر مصادره نشده از سوی کشور‌های غربی و مصون مانده از استاندارد‌های دوگانه، اصلی ارزشمند و صلح‌ساز است که طی تاریخ طولانی حیات بشر روی کره خاکی به دست بشریت ساخته شده و در عرصه‌های مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش‌آفرینی کرده است.

این تعریف از حقوق بشر به‌عنوان تعریفی برخاسته از نیازهای زندگی صلح‌آمیز انسانی طی اندکی بیش از یک قرن، زمانی که غرب در پایان جنگ خودساخته جهانی دوم به دنبال تنظیم و تدوین قوانین در زمینه‌های مختلف برآمد، دچار تحریف شده و در مسیر زوال قرار گرفت.

نشست‌ها و جلسه‌های طرف‌های برنده جنگ جهانی دوم در نهایت به تدوین مجموعه اصول در زمینه‌های مختلف منجر شد؛ در حوزه حقوق بشر نیز موجود ناقص‌الخلقه حقوق بشری متولد شد که با فاصله گرفتن از ماهیت و هویت خود به ابزاری جهت اعمال فشار بر کشور‌های مستقل و سیاسی کاری تبدیل شد.

حقوق بشری که مدعیان غربی درصدد تحمیل آن به همه کشور‌های جهان ورای تفاوت‌های تاریخ، مذهبی، فرهنگی، تمدنی و ... هستند، برای آن‌ها حداکثر بهره را با کم‌ترین درجه التزام و پیروی و پایبندی دارد؛ این نوع حقوق بشر که از نقیصه نداشتن توازن میان وجوه مختلف حقوق رنج می‌برد، اکنون ابزاری در دست کشور‌های غربی برای پیشبرد اهداف خاصی در زمینه‌های حقوق مدنی و سیاسی هستند.

اصول این نوع حقوق بشر بر پایه تبعیض و رویکرد استعماری غرب طراحی شده‌اند؛ به این معنا که حق حیات، حق توسعه، حقوق اقتصادی، حقوق اجتماعی و حقوق فرهنگی در حقوق بشر غربی فقط برای ساکنان مغرب زمین تعریف و توصیف شده‌اند و دیگر ساکنان کره خاکی از این حق محروم هستند تا کشور‌های غربی بتوانند با دستان بازتری از این مفهوم حقوقی بهره‌برداری کنند.

حقوق بشر غربی عامدانه از پذیرش رابطه حقوق فردی و جمعی سر باز می‌زند و از این طریق سیاسی‌کاری‌های خود در اجرا و حمایت از حقوق بشر را توجیه می‌کند.

نکته قابل تامل اینکه، مبدعان حقوق بشری غربی نه فقط در عرصه بین‌المللی بلکه در عرصه داخلی نیز به این حقوق پایبند نیستند؛ این کشور‌ها از جمله آمریکا در عرصه جهانی پایبندی گزینشی به کنوانسیون‌ها و معاهده‌های حقوق بشری بین‌المللی دارند و ادعا می‌کنند که حقوق داخلی خودشان کامل‌تر است.

با وجود این، نگاهی به وضعیت حقوق بشر در عرصه داخلی کشور‌های غربی مصادیق متعددی از نقض حقوق بشر را آشکار می‌کنند؛ پلیس در این کشور با نژادپرستی نهادینه، جان اقلیت‌های قومی را با نرخ بالاتری می‌گیرد؛ زنان از نقض گسترده حقوق خود رنج می‌برند؛ استثمار جنسی به‌ویژه از کودکان به معضلی جدی تبدیل شده است؛ مرز‌های کشور‌های غربی قتلگاه مهاجران و پناهجویان است؛ زندان‌های این کشور‌ها به عرصه نقض گسترده حقوق بشر تبدیل شده‌اند؛ آسیب‌پذیرترین افراد مانند افراد دارای معلولیت از ابتدایی‌ترین حقوق محروم هستند؛ ...

با وجود این، جهان شاهد تلاش‌های رو به گسترش غرب برای تحمیل الگوی غربی حقوق بشر بر تن خسته از بحران جهان است و در این مسیر از امپراتوری رسانه‌ای خود به گستردگی بهره می‌برد؛ مهم‌ترین ویژگی‌های حقوق بشر غربی عبارتند از:

- دستاویز و ابزار شدن برای رسیدن به منافع نامشروع سیاسی و اقتصادی
- مصون نگه داشتن ناقضان بزرگ از کیفر و مجازات
- داشتن قابلیت تفسیر به نفع مبدعان و واضعان
- کاستن از اعتبار سازوکار‌ها و نهاد‌های حقوق بشری بین المللی

حقوق بشر به‌عنوان موضوع بسیار مهم ساری و جاری در همه ابعاد زندگی انسان‌ها باید برای تاثیرگذاری هرچه بیشتر از یوغ کنترل و تفسیر کشور‌های غربی خارج شده و با معیار‌ها و شاخص‌های انسانی ورای جغرافیا تطابق و سازگاری یابد.

از این رو، تلاش برای زدودن همه وجوه ریاکارانه، سیاسی و استاندارد‌های خاص غرب باید در دستور کار همه کشور‌های مستقل جهان قرار بگیرد تا برتری‌جویی غرب بر حقوق بشر از بین رفته و این اصل ارزشمند دیگر گروگان کشور‌های غربی نباشد.

حقوق بشر فقط در صورتی می‌تواند داعیه جهانی و جهان‌شمول بودن داشته باشد که انعطاف‌های لازم را برای لحاظ کردن فرهنگ، تاریخ، مذهب، ... کشور‌های مختلف داشته باشد.

آنچه غرب اکنون تحت عنوان حقوق بشر مطرح کرده و خود را مدعی حفاظت و پیشگامی در آن می‌داند، تصویری مبتنی بر اصول سرمایه‌داری و نه انسانی است که نوع بشر را دارای کرامت، عقل، آزادی و اخلاق نمی‌داند.

چنین نگاهی سبب بروز تناقض‌های زیادی میان بحران‌های جاری با ارزش‌های انسانی می‌شود؛ نمونه چنین تناقضی را با وضوح بسیار می‌توان در رویکرد کشور‌های غربی در موضوع نسل‌کشی و جنایت جنگی جاری در غزه دید.

بحران‌های درهم تنیده و فزاینده حقوق بشری در سراسر جهان از شرایط اضطراری آب‌وهوایی گرفته تا درگیری‌های ظاهرا بی‌پایان، از بحران مهاجرت گرفته تا نبود آشکار و آزاردهنده استراتژی موثر جهانی برای حفاظت از اساسی‌ترین حقوق آسیب‌پذیرترین و به حاشیه‌رانده شده‌ترین افراد، مهر تاییدی بر این ادعا است که حمایت از حقوق اساسی انسان‌ها نیاز به چارچوب جدیدی دارد.

این بحران‌ها همچنین ثابت می‌کنند که مفهوم تقدیس شده حقوق بشر غربی به‌ویژه برای ساکنان جنوب جهانی معنای خود را از دست داده است.

براساس گزارش سازمان ملل، حدود ۱۰ درصد جمعیت جهان، هر شب گرسنه به رختخواب می‌روند؛ ده‌ها هزار مهاجر و پناهجو در مراکز بازداشت غیرانسانی مهاجران در امتداد مرز‌های آمریکا و اتحادیه اروپا به سر می‌برند و دریای مدیترانه اکنون به گورستان مهاجران تبدیل شده است؛ دولت‌های غربی سخت تلاش می‌کنند تا از آپارتاید رژیم صهیونیستی در برابر مسئولیت‌پذیری محافظت کنند؛ شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی پیشرو در شمال جهانی اجازه می‌دهند اطلاعات غلط خطرناکی که جمعیت‌های از قبل به حاشیه‌رانده شده و در معرض تهدید را هدف قرار می‌دهند، بر روی پلتفرم‌های آن‌ها نفوذ کنند؛ کشور‌های دارای کارنامه سیاه حقوق بشری متحد و شرکای مهم کشور‌های غربی مدعی حقوق بشر هستند؛ سازوکار‌های حقوق بشری به‌صورت گزینشی مسائل مربوط را پیگیری می‌کنند؛ ...

نشانه‌های مرگ حقوق بشر غربی در همه جا وجود دارد؛ با وجود این، غرب به تلاش خود ادامه می‌دهد و خود را به‌عنوان تنها مدافع واقعی حقوق بشر می‌فروشد و دیگر کشور‌ها را به نقض حقوق بشر ادعایی خود متهم می‌کند.

خلاصه کلام اینکه، هنگامی که اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) از سوی سازمان ملل در سال ۱۹۴۸ تصویب شد، جهان به آن به‌عنوان یک گام بزرگ به سوی جهانی صلح‌آمیز‌تر نگریست که وعده جهانی بهتر را، که در آن حقوق اساسی همه رعایت می‌شود، می‌داد.

اما این رویا زیاد دوام نیاورد؛ همان کشور‌هایی که رژیم جدید حقوق بشر را توسعه دادند و برای آن فشار آوردند، به سرعت شروع به نقض آن برای پیشبرد منافع خود، آسیب رساندن به دشمنان و گسترش منافع خود کردند؛ آن‌ها حتی در این چارچوب دست به جنگ‌های خونین برای حفاظت از حقوق بشر زدند!

آنچه در رویداد‌های جهانی حاضر به‌ویژه در اعتراض‌های جاری در کشور‌های غربی آشکار است، رد چارچوب حقوق بشر غربی نه فقط از سوی ساکنان جنوب جهانی بلکه ساکنان کشور‌های غربی است.

پایان دوران حقوق بشر غربی فرا رسیده و این باید به‌عنوان فرصتی برای ایجاد مسیری جدید به سوی فراگیری حقوق بشر مورد توجه قرار بگیرد؛ حقوق بشری فراتر از استفاده ریاکارانه غرب با رویکرد‌های فراگیرتر، متنوع‌تر و نماینده‌تر برای تعریف و حمایت از حقوق اساسی.

انتهای پیام/


برچسب ها: حقوق بشر غربی

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *