حضور قاضی زاده هاشمی در برنامه صف اول/قاضی زاده هاشمی:اولویت را در اقتصاد میدانم
خبرگزاری میزان - سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در برنامه صف اول، عملکرد و برنامههای خود را برای این دوره از انتخابات تشریح کرد.
سوال: اگر موافق باشید سوابق عملکرد جناب عالی را بازخوانی کنیم، ابتدا سوابق خدمتی، سوابق علمی دانشگاهیتان را بفرمایید و این که این روند سلسله مراتبی که طی کردید تا به امروز مسئولیتهایی را در اختیار دارید بفرمایید چگونه بوده است.
قاضیزاده هاشمی: به نظرم مشق سیاست یعنی همین که ما به طرح سوالات جدیتر برای مردم بپردازیم. بنده، چون افتخار داشتم ۵ دوره در مجلس کاندید بودم و مردم عزیز مشهد به من اعتماد کردند، این دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری است رزومه من در فضای مجازی وجود دارد با جزئیات اگر عزیزان بخواهند به آن مراجعه کنند، اما من خیلی مختصر به آن اشاره میکنم.
من یک پدر هستم، یک پزشک متخصص و جراح هستم، استاد دانشگاه هستم، قاضیزاده قانونگذار هستم، من مجری قانون بودم، به عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید مدیرعامل اندیشکده بودم و کارهای مطالعاتی انجام دادیم روی مدل حکمرانی کشور و نحوه اداره کشور و به جرات با تجربهای که در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارم میتوانم عرض کنم که مسائل مزمن شده کشور به جز با انقلاب در ساز و کارهای اداری کشور آن هم به صورت ریشهای و پایدار حل نخواهد شد.
یعنی اگر بخواهیم مسائل کشور را حل کنیم با وعدههای کوتاه مدت با اقدامات فرمالیستی و موقت نتیجه نخواهیم گرفت طرحهای زیادی در گذشته توسط دولتهای مختلف اجرا شده موقتاً شادی آفرین هم بوده، اما مسائل اقتصادی ما را پیچیدهتر کرده و مشکلات ما را متاسفانه تشدید کرده است.
فوریت را اقتصاد میدانم، اولویت خانواده
سوال: اولویت را اقتصاد میدانید؟
قاضی زاده هاشمی: فوریت را اقتصاد میدانم، اولویت خانواده است که به آن خواهم پرداخت.
سوال: علت اینکه از سوابق شروع کردیم دلیلش همین است که شما تجربهای که از پیش داشتید و اندوختهاید را امروز میخواهید به کار بگیرید، بفرمایید که اولین مسئولیت مدیریتی که عهدهدار شدید چه بود و اگر از بحث سطحبندی بخواهیم بگوییم پایینترین سطحی که مسئول بودید چه بوده است؟
قاضی زاده هاشمی: به لحاظ نظام اداری مثلاً بگوییم کارشناسی، چون من طبیب مراکز درمانی بودم، کار پزشکی کردم در یکی از واحدهای درمانی کشیک دادم شبها، از این جا شروع کردم تا بعد شدم معاون مدیر کل و به همین ترتیب آن هم در سطح یک شهرستان، از سطح یک شهرستان شروع شده سطح یک استان از معاونت مدیر کلی به مدیر کلی، قائم مقام وزیری و بعد نمایندگی مجلس و بعد عضو هیئت رئیسه مجلس و بعد نایب رئیس مجلس و بعد معاون رئیس جمهور که مثلاً با مجمع تشخیص مصلحت همکاری داشتم.
مسائل کشور به جز انقلاب در سازوکارهای اداری و حل ریشهای آن اصلاح نمیشود
با شورای عالی انقلاب فرهنگی در نقشه جامع علمی کشور یعنی فقط هم باز در این روند نبوده، تقریبا در همه حوزههای کلان مدیریتی کشور در قوای مختلف بنده در سطوح مختلف حاضر بودم. در احاطه شاید بشود گفت کامل از موضوعات کشور در اختیارم است.
سوال: با این تجربهای که داشتید اگر بخواهیم یکی از پروژههای موفق که شما در دستور کار داشتید و میتوانید آن را برای مردم عرضه کنید و بگویید من این کار را شروع کردم و به نتیجه رساندم و در این دوره حالا این بشود پایهای برای سنجه برنامههای آتی شما.
قاضیزاده هاشمی: مثلاً ما در ارتباط با هم اقدامات نهادی و ساختاری که ذکر کردیم یکی از مسائل پیچیده کشور که بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری هم قرار گرفته خروج دولت از بنگاهداری است و واگذاری امور به مردم است. در بنیاد شهید از ۲۰ سال قبل ابلاغ شده بود که باید از بنگاهداری خارج میشد خدا را شکر موفق شدیم بخشی از داراییهایی را که متعلق به خانوادهها است به آنها برگردانیم.
همین ایام انتخابات صندوق اندوخته شاهد در حال برگزاری است برای این که مجمع آن از بنیاد شهید به خود خانوادهها منتقل شود یا سازمان اقتصادی کوثر را داشتیم که به اندازه پهنای بخش اقتصادی دولت در آن بنگاه داشتیم در حال واگذاری این هستیم تقریباً آخرش است و به جای آن وارد سهام بشویم یا بانکی به نام بانک دی که متعلق به خانوادهها است.
زمانی که من آمدم وضعیت خوبی نداشت دو سال بود مجمع آن برگزار نشده بود جزو بانکهای در شرف انحلال بود، احیا شده، مجامع آن برگزار شده الان بالاترین رشد سپرده در بانک دی در بین عمده بانکهای خصوصی و دولتی است، بیمه دی به همین ترتیب، برخورد با مسائل ریشهای باید ریشهای باشد با درمان موقت نمیشود، یک کار دیگری که به نظر من قابل دفاع است در مدل حکمرانی کشور شاید هنر ما این باشد بنده و دوستان ما که ما یک مدل حکمرانی مردمی سازی تولید کردیم و آن را تا نظام اجرا پیش بردیم و در جایی مثل بنیاد شهید آن را مستقر کردیم.
خلاصه، اولاً که رویکردهای تحول آفرینی که ما استخراج کردیم ۹ رویکرد بر اساس آن راهبردها نوشته شده، بر اساس آن برنامه اجرایی و عملیاتی نوشته شده، بر اساس آن ۳ هزار فعالیت تعریف شده، برش شهرستانی، استانی، ملی، اجرا، ارزیابی، انطباق، کنترل دو لایه الان کل بودجهای که به فعالیتها اختصاص داده میشود مبتنی بر برنامه فعالیت است.
مدیران بر اساس آن ارزیابی میشوند و بر اساس آن اصلاً حقوق مدیریت دریافت میکنند. خوشبختیم عرض کنیم که در این دو سال گذشته از فروردین ماه کسانی که در نظام اداری هستند متوجه عرض بنده میشوند، ما تخصیصها را صادر کردیم یعنی منابع جاری شده، نگذاشتیم برنامهها به همین خاطر معطل باقی نمانده و هرم اداری را معکوس کردیم.
شأن دولت به معنای ستاد بنیاد شهید، شده سیاست گذاری و راهبری این تمام اختیاراتی که در ستاد است به استانها، به مدیر کل و در مرحله بعدی به شهرستانها منتقل خواهد شد. ما معتقد هستیم این هرم دولت باید وارونه بشود به طوری که کسانی که در خط مستقیم در تماس با مردم هستند بالاترین سطح ارتباط را داشته باشند، نتیجه آن چه شده است؟
برگردم به سوال اول، افرادی که به ستاد بنیاد شهید مراجعه میکردند بیشتر از ۷۰ درصد آنها، حق قانونی با آنها بود یعنی در این سلسله مراتب بنیاد یا فرد کارشناس ما آموزش ندیده بود برای اینکه حقوق قانونی این فرد چیست و عمل کند یا اختیارش را نداشت یا متاسفانه ممکن بود کارشکنی کند وقتی که ما اینها را آموزش بدهیم، به روز کنیم، نظارت کنیم و اختیار هم بدهیم.
باعث میشود آن فرد نیازش در شهرستان پاسخگویی شود که مجبور نشود به مرکز استان بیاید. تا به الان آثارش باعث شده در این دو سال گذشته ۴۰ درصد مراجعه به بنیاد شهید به طور کل کاهش پیدا کند البته از نظامات هوشمند هم داریم استفاده میکنیم، البته عرض کنم به اعتقاد من بزرگترین کار ما احیای اخلاق در فضای سیاسی و اداری کشور است.
اتفاقاتی در کشور میافتد که اخلاق جامعه را مخدوش میکند مثل لاتاری خودرو یک شبه کسی را ثروتمند میکند به خاطر این که در قرعه کشی برنده میشود یا دولتی که فرار میکند از پاسخگویی دولت باید پاسخگو باشد.
مسئول باید برای هر عملش بتواند به مردم توضیح بدهد، فرار کننده نباشد یا وعدههای فضایی که داده میشود این باعث بیاخلاقی میشود، چون وقتی مردم میشنوند برداشتشان این است که این کار میشود، وقتی انجام نمیشود میگویند پس پشتش فساد است پس چرا این وعده داده شد؟
انتظار دارند کسانی که در این سطح پشت این میز مینشینند حرفی که میزنند رجل سیاسی، مذهبی بودند، سمتهای مختلفی داشتند انتظار میرود که این حرفها زده نشود اینها به نظر من الان آن پروژه اصلی است که الان، چون در فضای انتخابات هم هستیم همه باید دست به دست هم دهیم. عدم شفافیت هم یک بیاخلاقی در حق مردم است این را حل کنیم.
سوال: شما متولد ۱۳۵۰ هستید، شعار محوری شما در انتخابات چیست؟ میخواهیم نسبت آن را با برنامههایی که اعلام میکنید بسنجیم.
قاضیزاده هاشمی: مردم بزرگ ایران مسیر پر حزن و امیدی را تا به الان گذراندهاند انشاالله دولتی که تشکیل خواهد شد دولت مردم، خودش را متعهد به پیشرفت پایدار ملت ایران میدانند پیشرفتی که مستمر باشد نوسانی و سینوسی نباشد و در این پیشرفت و رشد همه آحاد مردم لذت آن را بچشند.
الان یک دهه رشد اقتصادی ما منفی بوده الان رشد اقتصادی ما مثبت شده هنوز مردم لذت آن را نچشیدهاند به خاطر این که تک تک شهروندان این سرزمین باید رشد پیدا کنند، گاهی ممکن است رشد اقتصادی مثبت باشد یک بخش از اقتصاد رشد پیدا کند وضعیت یک قشری از مردم بهتر شود ما باید کاری کنیم که کل آحاد جامعه با همدیگر پیشرفت کنند.
آن چیزی که در تعهد برادر شما سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی است و به عنوان یک اصل تلقی میشود تلاش برای زایش، حفظ و ارتقا سرمایه اجتماعی کشور است. من آمدهام سرمایه اجتماعی کشور را احیا کنم، اگر از اقتصاد حرف میزنیم، اگر از فرهنگ حرف میزنیم برای برگرداندن اعتماد و امید مردم به این سرزمین است، برای این که به مام وطنشان افتخار کنند.
برای این که این کشور نماد شود، ما در خیلی از حوزهها شاخص هستیم، اما در همه حوزهها بشویم مایه افتخار یک شهروند ایرانی، پاسپورت یک شهروند ایرانی با ارزش باشد، پول یک شهروند ایرانی با ارزش باشد، اقتدارش با ارزش باشد، فرهنگش با ارزش باشد، رعایت اخلاق در جامعه با ارزش باشد و پیوند این جامعه بزرگ با همدیگر ارتقا پیدا کند. شاید بشود گفت اصلیترین کاری که من میخواهم انجام بدهم این است خیلیها به مردم به چشم ثروت نگاه میکنند.
من معتقدم مردم سرمایه هستند، سرمایه ثروت آفرین هستند زمانی میگفتند تحریمها باید برداشته شود برای این که آب خوردن مردم حل شود، اما نظر من این است که آن سرمایهای که تمام مشکلات ما را حل میکند مردم هستند چرا ما با این همه منابع طبیعی، ۹ درصد از آن را توانستیم استفاده کنیم به خاطر این که مردم را برای بهرمند شدن از اینها فعال نکردیم اگر جوانان این جامعه، نخبگان این جامعه، تاجران، سرمایهگذاران این جامعه، آحاد این مردم در شئون مختلف تسهیلگری شود اینها فعال بشوند خودشان این ثروتهای بالقوه را تبدیل به ثروتهای بالفعل خواهند کرد آن نقطه کانونی رشد کشور همان چیزی که به درستی حضرت آقا روی آن انگشت گذاشتند مردم هستند، لذا معتقد هستم دولت مردم نباید به مردم دروغ بگوید، ما باید با مردم شفاف باشیم راست حرف بزنیم مسائل را با مردم در میان بگذاریم از آنها کمک بخواهیم، زمینه حضور همه جانبهشان را ایجاد کنیم و در رنجشان هم آنها را تنها نگذاریم.
آقای رئیسی که خداوند به ایشان علو درجات بدهند خصوصیتی داشتند یک سیلی میآمد در بلوچستان، آن جا استاندار دارد، مسئول بحران دارد، چرا ایشان خودشان میرفتند وسط سیل؟ فقط این نبود که از نزدیک نگاه کنند که مدیران دارند چه کاری انجام میدهند میخواست به مردم بگوید که مردم اگر شما دچار سختی شدید من به عنوان عالیترین مقام اجرایی آمدم خودم را به این خاکی میزنم، آبی میزنم که شما گرفتار آن شدید من کنار شما هستم به همین خاطر هم مردم او را دوست داشتند.
ببینید مردم مشکلات که دارند ما که نمیتوانیم این را نادیده بگیریم، اما چرا این عشق نسبت به ایشان ایجاد شد، چون در طبق اخلاص گذاشت محبت خودش را به عموم مردم و این را عرضه کرد و در حزن مردم کنار مردم بود همین شاخصی که ایشان تولید کرد باید ادامه پیدا کند ما در شادی و ناراحتی مردم باید کنارشان باشیم.
سوال: پس شعار شما میشود دولت مردم؟
قاضی زاده هاشمی: دولت مردم، دولت خانواده.
سوال: اشاره فرمودید به برخی از مولفهها که در فهرست موضوعات اصلی کشور و البته مشکلات مردم وجود دارد مثلاً شما خروج از بنگاهداری را اشاره کردید، فساد ستیزی را اشاره فرمودید، بحث تحقق وعدهها را گفتید، یکی از معضلات بزرگی که مانع تحقق این وعدههایی است که بارها و بارها مطرح شد و مردم همچنان میبینند و از مشکلات موجود است، بحث تعارض منافع است. این تعارض منافع گاهی اوقات بین خود دولت و دستگاه دولتی است گاهی بین قوا است، شما با توجه به تجربیات مختلفی که دارید آسیب شناسی کردید که روابط بین قوا چه مشکلاتی دارد و چطور باید مرتفع شود؟
بحث دیگر که این را ضمیمه کنم، بحث نظام دیوان سالاری ما است که سبب میشود کارها با کندی مواجه شود، این بحث خروج از بنگاهداری را که چند سال است در دستور کار کشور است رهبر معظم انقلاب بارها تاکید کردند ما میبینیم هنوز آن طور که باید و شاید محقق نشده است. یکی از بزرگترین موانع آن همین دیوان سالاری است برای رفع این مشکلات و البته از نظر آسیب شناسی چه برنامهای را تدوین کردهاید؟
قاضی زاده هاشمی: بخش اول سوال شما را عرض کنم، همه ما متاسفانه دچار یک خودپسندی هستیم گاهی خودپسندی بخشی از خود حق پنداری یعنی فکر میکنیم حق با ما است و بقیه باید خودشان را با ما تنظیم کنند، اختیارات قانونی هم داریم، حوزه فهم ما از مسائل هم بر اساس نیازهای خود ما است در حالی که همه ما جزو یک سیستم هستیم، یک بزرگتر داریم، یک سیاستگذار داریم کسی را داریم که روابط بین ما را اصلاح میکند و باید دستورات او را هم جاری و ساری کنیم و نسبت بین ما را هم قانون اساسی در سطوح مختلف روشن کرده است.
پایینتر هم قوانین کشور است، در قانون آمده که روابط بین موضوعات مختلف را تنظیم کند، رابطه بین مردم، رابطه بین مردم و مسئولین، رابطه بین مسئولین با هم، این روابط را تنظیم کند مثلاً من در بنیاد شهید خیلی کم مزاحم شهید رئیسی میشدم تلاش میکردم با رابطه خوب کارها پیش برود، ما سازمانی هستیم که سه و نیم میلیون نفر جامعه هدف ما است حدود ۴۰۰ -۵۰۰ هزار نفر حقوق بگیر داریم، خدمات مختلف در عرصههای مختلف داریم میدهیم، با همه وزارتخانهها سر و کار داریم مسکن، اشتغال داریم همه اینها را داریم بخشهای مختلف وجود دارد.
تلاش میکردیم با ارتباط گیری و تعامل مسائل را حل کنیم و خوشحالیم که عرض کنیم خیلی رشد خوبی هم در این حوزه پیدا شد روابط بین قوا وقتی اصلاح میشود که رابطه برادری شکل بگیرد و این خود حق پنداری تبدیل شود به حق با برادر است، من چه کار کنم که به برادرم کمک کنم آن وسط این ماجرا است باید کمکش کنم.
البته دو مسئله شفافیت و تعارض منافع این اصل به هم ریختگی ساختار دیوان سالاری ۷۰ ساله ما است که مزمن شده، انگلیسیها و آمریکاییها برای ما به جای گذاشتند و با اینکه در انقلاب اسلامی، انقلاب آمد در ساحت سیاسی، فرهنگی یک تغییرات چشمگیر ایجاد کرد متاسفانه در نوع اداری که این نظام اداری است که نظام اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی ما را دارد صدمه میزند این اتفاق نیفتاده دو پایه جدی دارد یکی برقراری نظام شفافیت است، یکی مدیریت تضاد که البته لایحه اش را دولت به مجلس داد امیدواریم مجلس زودتر تصویب کند و این حل و فصل شود.
آنچه من فهم کردم ما بدون اصلاح نظام اداری یعنی اصلاح ساختاری بودجه دولت، ناترازیهایی که ناشی از عمل بعضاً ما است، این نگاه بخشی ببینید خیلی از وزارتخانهها و دستگاهها، شرکتهای خصولتی وابسته به خودشان دارند در منفعت فکر منافع آن شرکت هستند تا منافع عمومی، در قیمتگذاریها، تعرفهگذاریها در بازار بورس آثارش را میبینیم نوساناتی که اتفاق افتاده تا وقتی آنهایی که دولتی هستند عمومی نشوند.
دیروز حرفی زدم گفتم شرکتهای دولتی باید شرکتهای مردمی شوند سهامدارانشان باید مردم بشوند وقتی یک بخشی از دولت منافعش در یکی از این شرکتها است منفعت آن شرکت را در منفعت عموم مردم ترجیح میدهد باید منفعت به عموم مردم برگردد سهامدارانش مردم شوند تا دولت بشود راهبر بیطرف، کسی که میخواهد تسهیلگری کند و به نفع اقتصاد عمومی کشور فعالیت انجام بدهد و کمک کند، در فضای مجازی خیلی سر و صدا کرده که چطور میخواهید این کار را انجام بدهید؟
آن محل بحث است که حتماً انجام خواهم داد. بر روی رویکردهای قیم معاون دولت ما باید قفل بزنیم یا دولت وارد نشود، دولت باید جایی باشد که مردم نیستند یعنی جایی که مردم هستند به هیچ عنوان نباید وارد شود.
این دیوان سالاری هم ماحصل باورهای نادرست است، این که مردم نمیدانند و نمیتوانند، این که کارشناسان شهرستانی ما ناتوان هستند، این که نیاز به نظارت است هر چیزی تحت عنوان نظارت ما صف درست کنیم و تعارض منافع در آن نقش داشته باشد، برعکس احتمال فساد افزایش مییابد.
ما موضوعی پیدا کردیم در یکی از شهرداریهای کشور مثلا برای صدور پروانه، طبق قانون باید ده تا امضا وجود داشت، دیدیم سیزده امضا است یعنی حتی کارشناسان آن جا سه امضا برای خودشان درست کرده بودند که سه بار مراجعه درست کنند این دیوان سالاری باعث یک فساد بی انتها میشود ما به جای اینکه برویم آی دزد آی دزد که دزد را باید بگیریم، برویم این را کوتاه کنیم.
انتهای پیام/