«کعبه بوی بهشت می‌دهد» قصه بانوی فرمانداری که از منا بازنگشت
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، اعظم‌السادات حسینی از نویسندگان علاقه‌مند به روایت زندگی شهداست. قلمش در مواجهه با خاطرات کوچک و بزرگی که از شهدا به زبان می‌آید، چنان روان و ساده بر کاغذ می‌چرخد که «تحویلداری به روایت همسر شهید» و «کعبه بوی بهشت می‌دهد» را با زبان عامی‌اش اثری دلنشین برای مخاطبان پروپا قرسش تبدیل کرده است. به بهانه تازه‌ترین اثرش گپ و گفتی کوتاه با وی داشته‌ایم که می‌خوانید:
میزان -پروسه نگارش مستند داستانی «کعبه بوی بهشت می‌دهد» از کجا شروع شد؟
اعظم‌السادات حسینی- با توجه به اینکه مرجان نازقلیچی از شهدای شاخص سال ۹۴ بود، انتشارات روایت فتح پیشنهاد پرداختن به زندگینامه این شهید را مطرح کرد و من با توجه به علاق‌ای که در پرداختن به این موضوع داشتم به عنوان نویسنده، نگارش آن را پذیرفتم.
میزان -زندگی نازقلیچی از چه جنبه‌ای برایتان جذاب بود؟
اعظم‌السادات حسینی-شخصیت وی از جنبه‌های مختلف قابل توجه است، او سومین زن فرماندار در کشور و اولین فرماندار زن شهر بندر ترکمن بود. زنی مقتدر، در حیطه کاری که با وجود تمام محدودیت‌ها برای بانوان توانسته بود در مقام یک فرماندار به خوبی ظاهر شود. از لحاظ اصول معنوی و اخلاقی هم شخصیت بسیار رشد یافته‌ای داشت و البته لایق و شایسته شهادت بود.
در تحقیقاتم عشق وی به زیارت حج و کعبه برایم از نکات بسیار جالب بود البته این موضوع وقتی تاثیرگذار‌تر شد که در نهایت هم در همین مسیر یعنی در فاجعه منا به شهادت رسید.
میزان -پرداختن به شخصیت و زندگی شهیده‌ای که در فاجعه منا بوده، چقدر زمان برد و چقدر در معرفی هر چه بهتر آن موثر بود؟
اعظم‌السادات حسینی-حدود ۹ ماه تدوین و نگراش کتاب به طول انجامید. این کتاب در مورد شخصیتی است که از ابعاد مختلف زنی دلاور و بزرگ را نشان می‌دهد، زنی که با اینکه مسئولیت فرمانداری برعهده داشت، ولی با اصرار وبه عنوان معینه به مکه مشرف شد.
تا جایی که می‌شد سعی کردم در کتاب «کعبه بوی بهشت می‌دهد» به جنبه‌های شخصیتی نازقلیچی اشاره کنم. بر همین اساس به سراغ پنج تن از شخصیت‌های نزدیک وی رفتم. دو نفر خواهر شهید، یک دوست شهید، همسر و دیگری معاونش بود. همسرش درباره روابط خانوادگی سخن می‌گفت و به رفتار وی و اینکه چقدر همراه و پشتیبان یکدیگر بودند اشاره کرد. معاون نازقلیچی هم درباره شخصیت وی در محیط کاری و دوستش درباره روابط اجتماعی‌شان صحبت کردند.
اگرچه با توجه به حجم کتاب ممکن است بسیاری از موضوعات و نکات ناگفته باقی مانده باشد، اما تمام تلاشم بر این بود که به تمام موارد بپردازم.
میزان -آیا زندگی مرجان نازقلیچی به عنوان زنی مدیر و همسری همپا برای مخاطبانش هم جنبه کاربردی دارد؟
اعظم‌السادات حسینی-برای خودم رفتار وی در مواجهه با اتفاقات زندگی و برخورد با دوستان دلسوزی‌ای که نسبت به آدم‌ها داشت و همچنین همپا بودن با همسر بسیار جالب و آموزنده بود و به همین دلیل هم سعی کردم تا جایی که می‌شود جزئیات رفتاری وی را برای مخاطبان در این کتاب تشریح کنم.
اتفاقا موارد کاربردی در این کتاب وجود دارد که می‌تواند برای خوانندگان بسیار مفید باشد. او از شهدای اهل سنت است که وقتی به دفتر معاونش مراجعه کردم به قدری ارادت نسبت به وی داشت که هربار از مرجان نازقلیچی سخن می‌گفت: اشک در چشمانش پر می‌شد. این نوع برخورد بسیار جالب بود.
میزان -کدام جنبه شخصیتی نازقلیچی بیشتر تشریح شده است؟ آیا مطالعه صرفا برای مخاطب عام مفید است یا می‌تواند برای بانوان کشور که منسب مدیریتی بر عهده دارند هم مفید باشد؟
اعظم‌السادات حسینی-محدودیت‌ها در بازگویی همه نکات باعث شد در پرداخت به فضای کاری این شهید بیشتر به مقتدر بودن وی و روابط کاری‌اش اشاره کنم. اگرچه شهید نازقلیچی کمتر از یک سال در سمت فرمانداری خدمت کرد.
به نظرم این کتاب مظلومیت شهید را نشان می‌دهد اگرچه منحصرا به فاجعه منا نپرداخته است در این کتاب اضطرابی که خانواده این شهید بعد از وقوع حادثه متحمل شدند را نیز نشان می‌دهد چرا که هنوز پیکر این شهید پیدا نشده و به کشور بازنگشته است. خانواده او همچنان منتظر بازگشت هستند و دو فرزندش تنها خبر مجروح شدن وی را دارند.
کتاب «کعبه بوی بهشت می‌دهد»، به روایت اعظم‌سادات حسینی، توسط انتشارات روایت فتح در ۳۲۰ صفحه وارد بازار نشر شد.