گروهک تروریستی منافقین یک پای اغتشاشات بود /جوانان و نوجوانان سپر انسانی منافقین
محسن فامیل زرگریان نویسنده کتاب «در پس غبار» در گفتوگو با میزان درباره لزوم پرداخت نویسندگان به مقوله جنایات منافقین گفت: متاسفانه جامعه امروز در این تفکر است که سازمان مجاهدین خلق مرده است یا حیاتی ضعیف دارد، در حالی که این سازمان همچنان به زندگی خود ادامه میدهد و رویکردی جدید برای به انحراف کشیدن جوانان جامعه در پیش گرفته است.
وی ادامه داد: وقتی ازنگاه پژوهشگران و آسیبشناسان به اغتشاشات سال گذشته نگاه میکنیم، رد پای منافقین بهخوبی و بسیار پررنگ دیده میشود. آنها پای جوانان از همهجا بیخبر جامعه را به اغتشاشات باز کردند. هزینهای که سازمان منافقین خلق هماکنون برای رخنه در انقلاب اسلامی میکند بسیار زیاد است. البته برخی از دشمنان و همسایگان نیز در تامین مالی این سازمان بیتاثیر نبودند. از زمانی که عربستان روابط خود را با ایران تغییر داده، حمایت از منافقین کاهش پیدا کرده است. کارهایی که سازمان مجاهدین خلق انجام میدهد بسیار با برنامهریزی و تشکیلاتی پیش میرود به همین دلیل نباید آنان را دست کم بگیریم.
زرگریان رویکرد پنهان منافقین و همراه کردن جوانان در جهت اهداف شوم خود را مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد: متاسفانه سازمان مجاهدین خلق در قالب کلاسهایی مانند خطاطی، عکاسی و ... جلساتی را بر پا میکنند و سربازانشان را از بین نوجوانان و جوانانی که در این کلاسها حضور دارند، برمیگزینند؛ در اغتشاشات شاهد بودیم که افرادی از همین منافقیان بچههای همین کلاسها را جمع میکردند و آنها را به اعتراضات میآوردند و فرماندهی میکردند. این شگرد جدیدی است که سازمان منافقین در پیشگرفته و جوانان و نوجوانان کشور را سپر اهداف جنایتکارانه خود قرار میدهد و جامعه را به جان هم بیندازد و این یک خطر بسیار بزرگ است. پس در مقابل چنین حرکت از سوی منافقین خاموشی خطا است.
نویسنده کتاب «در پس غبار» حرکت در مسیر آگاهیبخشی جامعه جوان و نوجوان را مهم و آگاهسازی فرهنگی را در این زمینه حرکتی موثر دانست و افزود: ساخت فیلم و سریال و یا حتی چاپ کتاب و داستانهایی که بتواند بهصورت غیرمستقیم اطلاعات ارزشمندی را در مورد جنایات و خطرات منافقین به جوانان و نوجوانان انتقال دهد، مهم است، زیرا جامعه جوان و نوجوان ما امروز اطلاعات چندانی از عملکرد رویکرد و اهداف این سازمان ندارد؛ بنابراین آگاهسازی آنها امر مهمی است و باید در این زمینه تدابیری مهم و راهگشا اندیشیده شود.
وی تاکید کرد: من معتقدم هرچه میزان آگاهی و اطلاعات جوانان و نوجوانان ما از منافقین بیشتر باشد، احتمال جذب آنها به این فرقه ضاله کمتر خواهد بود. با سکوت نمیتوان به مقابله با دشمن رفت، بلکه آگاهیبخشی و اطلاع جوانان است که میتواند آنها را از فرو رفتن در منجلاب مجاهدین و منافقین باز دارد. هنگامیکه سیاستها تغییر کند، قطعاً میتوان راهکارهای فراوانی را برای مقابله با منافقین در پیش گرفت، اما باید در نظر داشت که سیاستهای اتخاذ شده در قبال منافقین نیازمند بهروزرسانی است و باید در مورد خطر آنها به جامعه جوان اطلاعات داد.
زرگریان اشارهای به فیلم «ماجرای نیمروز» داشت و تصریح کرد: فیلم «ماجرای نیمروز» اثری ارزشمند است که در مورد منافقین ساخته شده و اطلاعات خوبی را در اختیار مخاطب قرار میدهد، اما این کافی نیست و نیاز است تا فیلمها و سریالها و همچنین کتابهای بیشتری در این زمینه تولید شود و بدین ترتیب اطلاعات بیشتری در اختیار جوانان و نوجوانان قرار گیرد. از آنجا که دشمنِ دشمن من، دوست من محسوب میشود، پس به دور از هرگونه سیاستگرایی باید حقیقت اطلاعاتی و رویکرد سازمان منافقین را در اختیار جوانان قرارداد تا منافقین با دسیسههای خود جوانان را به آغوش خود نکشند.
این نویسنده علت اخراج منافقین از آلبانی را مورد بررسی قرار داد و افزود: اگر آلبانی منافقین را از کشورش اخراج کرد به دلیل همراهی با جمهوری اسلامی نبود، بلکه این سلطنتطلبها بودند که برای آنکه تصویری درخشان از خود در مقابل مردم ایران نشان دهند، از آلبانی خواستمند تا آنان را اخراج کند.
وی تولید آثاری که به دور از هرگونه جانبداری به حقیقت منافقین بپردازد را مسئلهای مهم دانست و تصریح کرد: باید در نظر داشته باشیم که برای اینکه بتوانیم نسل جوان را از حقایق و جنایاتی که منافقین رقمزدهاند، آگاه کنیم و بدون هرگونه سمت و سوگیری حقایق را با مستندات مطرح کنیم. آثار خوبی را دریافت میکنیم و بدین ترتیب جوانان را از اینکه در تارهای تنیده شده منافقین بیفتند، دور کردهایم و این برای منافقین یک شکست است. اطلاعات مستند ما عموما از گفتگو با افرادی است که از دست منافقین فرار کردهاند.
زرگریان درباره کتاب «در پس غبار» و ویژگی آن بیان کرد: کتاب «در پس غبار» از درون گروهک مجاهدین خلق میگوید و تمامی روایات آن با استفاده از مستندات تاریخی و مصاحبه با نجاتیافتگان از پادگان اشرف گردآوری شده است. اتفاقاتی که در این اثر میخوانید برگرفته از داستانهای واقعی رخداده در پادگان اشرف و سازمان است تا جوانانی که جنایتهای منافقین را ندیده و درباره آن چیز زیادی نمیدانند، تحت تاثیر رسانههای بیگانه و تبلیغات قرار نگیرند و در دام فریب این منافقین نیفتند. این داستان با ارائه مستنداتی در قالب داستان، مخاطب را با حقیقتهای باورناپذیر منافقین آشنا میکند؛ بنابراین حتی شیوه فرار آنها از بین منافقین نیز بر اساس رویدادهای واقعی و مستند بیان شده است.
این نویسنده در مورد علت نگارش کتاب «در پس غبار» که به موضوع اهداف و رویکردهای منافقین میپردازد، گفت: وقتی شاهدم که ظالم را به جای مظلوم مینشانند و منافقین را یک جامعه تطهیر یافته معرفی میکنند، خود را مکلف دانستم تا به روشنگری دستزده و واقعیتها را مطرح کنم؛ این کار را بدون هیچگونه جانبداری انجام دادم.
وی در مورد فصل دوم کتاب «در پس غبار» گفت: فصل دوم کتاب «در پس غبار» را در دست دارم و نگارش آن هنوز به اتمام نرسیده است. در این کتاب بازگشتی داریم به «زهره» مادر سارا که شخصیت نخست داستان است و در قالب داستان زندگی او به چگونگی به وجود آمدن سازمان مجاهدین و رویکرد آنها و همچنین اینکه چگونه بچههای حزبالله را با شستوشوی مغزی به کار گرفتند و جنایتهای مختلفی را به وجود آوردند، پرداخته است.
نویسنده کتاب «در پس غبار» درباره علت نامگذاری این کتاب گفت: از آنجایی که منطقه اشرف که در اختیارِ سازمان مجاهدین گذاشته شده بود، یک منطقه پر از گردوغبار است، من هم کنایهای دوطرفه از پنهانکاری منافقین و گردی که باعث میشود آنها حقیقت جنایات و فلسفه خود را در پس آن پنهان کننده و از نظرها دور بدارند، استفاده کردم؛ در عین حال اشارهای دارد به زمانی که شخصیت نخست داستان یعنی سارا وارد منطقه اشرف میشود و به مرور که او از وقایع و اهداف و رویکرد منافقین اطلاع پیدا میکند و تصمیم میگیرد که فرار کند.
زرگریان درباره شیوه نگارش کتاب «در پس غبار» گفت: کتاب «در پس غبار» به شکل مستند داستانی نوشته شده است و تمام رویدادها و اتفاقات و وقایعی که در آن نقل شده است، همگی واقعی هستند. کتاب از زبان اولشخص بیان شده و علت انتخاب آن این بود که پس از سالها فعالیت در حوزه شعر متوجه شدم گویاترین و اثرگذارترین نوع زبان، همان زبان داستان است، بنابراین برای بیان حقایق شکل گرفته کتاب به شیوه داستانی نوشتم.
وی تصریح کرد: کتاب «در پس غبار» از دو بخش تشکیل یافته است. بخش اول آن در مورد سارا شخصیت نخست رمان است که در مورد تولد و آرزوهای او و همچنین بزرگ شدنش در هلند و سپس پیوستن دوباره او به سازمان مجاهدین خلق سخن میگوید و بخش دوم در مورد مواجهه او با واقعیت سازمان مجاهدین و پشیمان شدنش از آرزوها و فرارش از رسته منافقین است.
انتهای پیام/