هیچ وقت خواندن رمانهای عاشقانه را دوست نداشتم/کتاب خوب خواندن معرفت انسان را بالا میبرد
کوروش تهامی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی ، درخصوص تاثیر فراوان کتابخوانی در زندگی گفت: از نظر من خواندن کتاب در پیش برد بسیاری از اتفاقات در زندگی موثر است. پیش از اینکه فضای مجازی وجود داشته باشد و مطالب کوتاه و دم دستی به این حد وارد زندگی مردم شود، آدمها با دیدن فیلمهای خوب و خواندن کتابهای مفید اطلاعات خود را بالا می بردند.
وی در همین راستا ادامه داد: کتاب به صورت واضح و مستقیم می تواند در معرفت و شناخت آدمها تاثیر گذار باشد.البته این را هم باید یادآور شوم که کتاب خوب تاثیر خوب می گذارد و نمیتوان این اتفاق را به هر کتابی نسبت داد. کتاب خوب انسان را صاحب تجربههایی میکند که اگر قرار بود به صورت شخصی و فیزیکی آنها را لمس کنیم باید بهای سنگینی پرداخت میکردیم.
بازیگر فیلم رگ خواب کتابخوانی را به نوعی بانک اطلاعات جامع دانست و اضافه کرد: کتابخوانی انسان را صاحب نظر و تفکر میکند. وقتی فردی به صورت مستمر به کتابخوانی روی بیاورد پس از چند وقت صاحب دیدگاه شخصی خود میشود و می تواند در مورد مسائل با تعمق ببیشتری فکر کند.
وی درباره زمانی که شخصاً برای مطالعه صرف می کند ادامه داد: من به شدت کتابخوانی را دوست دارم و به طور معمول همواره کتابی را در حال مطالعه دارم. منتها یک اخلاقی دارم و آن این است که اگر همزمان چند کتاب خوب ببینم شاید به موازات آنها را بخوانم. علاوه بر این ها شعرخواندن یکی از علایق همیشگی من است.
وی درباره کتابی که برای خواندن به طرفدارانش توصیه می کند افزود: واقعیت امر من نمی توانم نام کتاب خاصی را بگویم اما دوست دارم از نویسندگانی یاد کنم که خواندن آثارشان بسیار مفید است. محمود دولت آبادی از آن دست نویسندگانی است که آثارش ارزش چند بار خوانش را دارد و من همیشه او را بسیار دوست دارم.
بازیگر فیلم کوروکودیل در همین راستا اذعان کرد: علاوه بر آن همواره به ادبیات امریکای لاتین علاقه شدیدی دارم و گابریل گارسیا مارکز از جمله نویسندگان مورد علاقه من است. جبران خلیل جبران از دیگر نویسندگانی است که همواره می خوانم و پیشنهاد من در کنار گارسیا مارکز است.
تهامی با اشاره به علاقه خود به فلسفه، عرفان و روانشناسی خاطرنشان کرد: از همان دوران نوجوانی که کتاب خواندن را شروع کردم به هیچ وجه خواندن کتابهای عاشقانه که آن روزها باب بود را دوست نداشتم زیرا احساس می کردم خواندن آنها چیزی را به دانسته های من اضافه نمی کند و ترجیح می دادم به جای آن مجموعه اشعار شاملو، سهراب سپهری و یا خیام را بخوانم.