فشار کشورهای اروپایی بر کارگران مهاجر/ پناهجویان در دام قاچاقچیان انسان
خبرگزاری میزان - با وجود تأکید اتحادیه اروپا بر جابجایی آزاد کارگران در داخل اروپا به عنوان بخشی از «اروپایی شدن» سیاست مهاجرت، مرزهای ملی همچنان به شکلگیری اشکال مختلف شغل متزلزل و زندگی پرمخاطره ادامه میدهند؛ کارگران با پیشینههای ملی مختلف همچنان با موانع جدی روبرو هستند.
به گزارش «fes.de»، بررسیهای انجام شده و اطلاعات جمعآوری شده به برخی از مشکلات که کارگران مهاجر با آن مواجه هستند، اشاره میکند.
کارگران درجه ۲؛ کار مهاجر به عنوان کار مخاطرهآمیز
در نتیجه آزادسازی ویزا از سوی اتحادیه اروپا، شهروندان بالکان غربی خود را در موقعیتی تا حدی ممتاز در مقایسه با شهروندان کشورهای ثالث میبینند. با این حال، برخلاف شهروندان اتحادیه اروپا که به عنوان اتباع کشورهای میزبان از رفتار منصفانه و برابر برخوردارند، کارگران در کشورهای عضو هنوز موانعی را در دسترسی به شغل، دستمزد منصفانه، حقوق کار و حمایت مناسب تجربه میکنند.
آنها عمدتا از طریق قراردادهای کوتاهمدت غیراستاندارد به کار گرفته میشوند که همان محدوده کار و حقوق اجتماعی-اقتصادی را در مورد کارگران استاندارد (خانگی) اتحادیه اروپا تضمین نمیکنند.
در حالی که گروه دوم عموما از طریق قراردادهای تمام وقت با مدت نامحدود که تأمین اجتماعی، درآمد منظم و طیف گستردهای از حقوق و حمایتهای کار را تأمین میکند، به کار گرفته میشوند.
اما مواردی از کار اعلام نشده نیز وجود دارد؛ همه آنها بر اساس ماهیت موقت اشتغال، آسیبپذیری مشترک دارند، از جمله دسترسی محدود به امنیت اجتماعی، حفاظت از سلامت، و مزایای بیکاری؛ هنگام تلاش برای سازماندهی به منظور مذاکره در مورد شرایط کاری بهتر، موانعی نیز وجود دارد.
دسترسی محدود به مراقبتهای بهداشتی
موانع اداری تنها دسترسی محدود به مزایای اجتماعی را امکان پذیر میسازد؛ دسترسی با مقررات حداقل دورههای کاری محدود میشود، مشکلی که بهویژه در مورد کارگران فصلی مشهود است.
برای مطالبه مزایا، کارگران مهاجر باید سابقه اشتغال و پرداخت سهم اجتماعی خود را ثابت کنند، که اغلب به دلیل این واقعیت که آنها در کشورهای میزبان وقفههای طولانی بین وظایف کاری خود دارند، امکان پذیر نیست.
سیستمهای تامین اجتماعی در اتحادیه اروپا به اندازه کافی هماهنگ نیستند که علاوه بر این انتقال مزایا را پیچیده میکند، زیرا این کارگران اغلب بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا جابجا میشوند.
به طور مشابه، برای کارگران غیر اتحادیه اروپا کارت بیمه سلامت اروپایی صادر نمیشود و در صورت نیاز به درمان فوری ممکن است هزینههای قابل توجهی را متحمل شوند یا حتی از خدمات بهداشتی در کشور میزبان محروم شوند، به همین دلیل فقدان آشکار اطلاعات روشن در مورد زمان، مکان، و اینکه چه کسی باید کمکها را پرداخت کند، وضعیت را پیچیدهتر میکند.
محدودیتهای ویزا
هم کارگران و هم نمایندگان اتحادیههای کارگری از وابستگی کارگران به کارفرما صحبت میکنند که به دلیل سیاستهای محدودکننده ویزا، مانع از تغییر شغل کارگران میشود.
از آنجایی که مجوزهای کار و اقامت برای دوره توافق شده در قرارداد کار با «کارفرمای اول» صادر میشود، کارگران تمایل دارند با شرایط کاری موافقت کنند که ممکن است از نظر زمان کار، حقوق، استانداردهای مسکن و ... مناسب تلقی نشود.
کسانی که جرات خروج از روابط کاری استثمارگرانه را دارند و موفق به یافتن شغل جدید میشوند، لزوماً به اندازه کافی خوش شانس نیستند که کارفرمای جدیدی را پیدا کنند که مایل به ورود به روند درخواست ویزای جدید باشد.
بازیگران مشکوک؛ تجارت مشکوک آژانسهای کاریابی
وقتی آژانسهای کاریابی وارد عمل میشوند، مشکلات و موانع اداری همچنان روی هم جمع میشوند؛ برای جلوگیری از عوارض ویزا، کارگران به خدمات ارائهشده از سوی آژانسهای کاریابی موقت که شیوههای تجاری آنها اغلب بسیار مشکوک و گاهی حتی خلاف قانون است، تکیه میکنند.
وقتی صحبت از استخدام آژانس میشود، کارگران با تناقض روبرو میشوند؛ برای بسیاری، استخدام آژانس اغلب تنها راه برای یافتن شغل قانونی در اتحادیه اروپاست، در حالی که در عین حال سریعترین و سادهترین راه برای پایان کار غیرقانونی است.
کارگران و کارشناسان قاچاق انسان تایید کردند که بیشتر آژانسهای کاریابی بازیگران قابل اعتمادی نیستند.
به گفته یکی از پاسخ دهندگان، «اگر یک آژانس کاریابی ۷۰ درصد از آنچه توافق شده را برآورده کند، میتوانید خود را خوش شانس بدانید.»
بُعد ساختاری یک سیستم مهاجرت و نیروی کار استثماری
در کنار موانع قانونی و اداری، بستر اجتماعی-سیاسی و اقتصادی که مهاجرت در آن صورت میگیرد عامل مهم دیگری است که الگوهای مهاجرت و تجربیات کارگران مهاجر را به طور کلی شکل میدهد.
الگوهای مهاجرت کنونی از سوی عوامل متعددی شکل میگیرد؛ بدتر شدن وضعیت اجتماعی-اقتصادی و سیاسی در کشورهای خود، کاهش استانداردهای کار، کمبود فرصتهای شغلی و بدتر شدن کیفیت زندگی به عنوان عوامل اصلی در نظر گرفته شده است.
رویکردهای کشورهای ثروتمند اتحادیه اروپا نیز بر مهاجرت رو به رشد تأثیر میگذارد؛ برای چندین دهه، آنها به شدت به نیروی کار مهاجر متکی بودند تا کمبود نیروی کار خود را پر کنند و اقدامات مختلفی را برای آزادسازی روشهای ویزا و تسهیل دسترسی کارگران به بازارهای کار ملی خود اتخاذ کردهاند. این فرآیندها تأثیرات مشکوکی در مورد چشمانداز بهبود اقتصادی کشورهای خود و امنیت اجتماعی-اقتصادی کارگران در اقتصاد کشورهای میزبان ایجاد کرد.
انتهای پیام/