«گرسنگی» کتابی درباره بیاحترامی به تفاوتهای ظاهری افراد
نیوشا صدر مترجم کتاب «گرسنگی» که به تازگی از سوی انتشارات چترنگ منتشر شده است به خبرنگار گروه فرهنگی گفت: علت اولیۀ انتخاب این اثر برای ترجمه، تمرکز نویسنده بر «بدن» و تفاوتهای ظاهری افراد بود که امروزه به طرز بیرحمانهای در جامعۀ ما در حال انکار شدن هستند.
وی اظهار کرد: سالهاست ذهنم درگیر الگوهای ثابت و یکسان زیبایی است. ارزش این الگو امروزه به اندازهای است که همه انسانها شبانهروز در تقلا هستند که خودشان را با آن تطبیق دهند. به وضوح میبینم که این الگوها به هیولایی بدل شده که از مغز آدمها تغذیه میکند و روز به روز، آدمها را بیشتر به لحاظ ظاهری شبیه به هم میکند. البته این حرف به هیچ عنوان به معنای مخالفتم با زیبایی نیست، تنها به معنی وحشتم از این حورۀ فکری است که به جان جامعۀ ما افتاده است.
وی درباره آوردهای که این کتاب برای مخاطبانش خواهد داشت، تشریح کرد: این کتاب میتواند چشم خواننده را به روی پدیدههای روزمرۀ فراوانی که شاید هرگز به آن نیاندیشیده باشد، باز کند. این که قربانی یک رویداد چگونه روزگار میگذراند، جهان و آدمهایش را چگونه میبیند، با روانزخم یا صدمۀ روانی ناشی از آن فاجعه چه میکند تنها بخشی از ماجرای کتاب است.
وی افزود: بخش مهم دیگر «گرسنگی»، به زندگی در جهان به عنوان فردی چاق میپردازد و از این منظر که به سوالات مختلف درباره چنین افراد پاسخ میدهد اهمیت دارد. برای مثال مخاطب در مطالعه «گرسنگی» در مییابد که تا چه حد شخصیت، هویت و دانش افراد تحت تاثیر بدن نادیده گرفته میشود. این کتاب توجه خواننده را به تفاوت بدنها با هم و لزوم محترم شمردن این تفاوتها جلب میکند.
صدر درباره تغییرات ایجاد شده در نسخه ترجمه این کتاب گفت: با توجه به دانش، هوش و گوش امروزیام تمام تلاشم را کردم که کاملا به متن وفادار بمانم. ضمن اینکه با دقت نظر گروه ویراستاری انتشارات چترنگ، برخی از نکات ترجمه که از چشمم پنهان مانده بود پیش از چاپ تصحیح شد.
وی درباره مستند بودن این داستان و اینکه چقدر به نگاه روانشناسانه دارد تصریح کرد: رکسانه گی به عنوان فردی تحصیل کرده، استاد دانشگاه و نویسنده طی سالها درباره این مشکل تحقیق و مطالعه کرده است و در طول زمان، بسیاری از وقایع ناخوداگاه را خودآگاه کرده و اکنون نسبت به آن آگاهی کامل دارد. آن چه او نوشته سرگذشت بدن خودش است و این سرگذشت، تراوش ذهنی مطلع و آگاه است که نگاه او را با وقوفش بر واقعیتهای روانشناختیای که زمینهساز تصمیمها و انتخابهایش بوده همراه کرده است.