قدرشناسی مردم عزادار پایتخت از شهدای گمنام تازه تفحصشده/ بعد از شهادت برادرم فهمیدیم فرمانده بود/ شهدای گلگونکفن در معراجالشهدا آرام گرفتند + تصاویر
امروز مردم عزادار و قدرشناس پایتخت ایران اسلامی شهدای گلگون کفن و سرافراز تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس را بدرقه کردند تا این فرزندان امت اسلامی در سومین روز ماه خون در معراج الشهدای خیابان بهشت آرام بگیرند.
خبرگزاری میزان -
خیل عظیم جمعیت، دستههای زنان و مردان که همراه با کودکان و سالمندان با در دست داشتن عکسهایی از شهدای خود به سمت درب اصلی دانشگاه تهران میرفتند، تردد را سخت کرده بود. شعارهایی همچون «لبیک یا خامنهای لبیک یا حسین (ع) است، این شعار تمامی امت روح الله است»، «مایه فخر و عزت و شرف حزب الله است»، «نایب آل مهدی و یار حجت الله است»، «ذریهی فاطمه و فرزند ثارالله است» شنیده میشد.
نیروی انتظامی، ماشینهای آتش نشانی و آمبولانسها در نقاط مختلف خیابان انقلاب حضور داشتند تا در صورت نیاز، کمکهای لازم را به شرکت کنندگان در مراسم ارائه کنند.
در مسیر بدرقه شهدا در خیابان انقلاب تا پل حافظ، با آب خُنک و به یاد تشنگان دشت کربلا از مردم عزادار و قدرشناس پایتخت ایران اسلامی پذیرایی می شد.
تابوتهای شهدا روبروی جایگاه اصلی سخنرانی مراسم قرارداشتند و شرکت کنندگان باشعار «یاحسین» و بلند کردن دست خود به سمت پیکر شهدا و تبرک تسبیح وچفیه خود، با عمق وجودشان فریاد «ما آماده ایم» سر میدادند تا به دنیا بفهمانند با آمدن هر شهید به خاک ایران، ایستادگی مجددا معنی می شود.
در این مراسم، فرزندان شهدا با همه کوچکی خود و با در دست داشتن شاخههای گل به همدردی با سایر خانوادههای شهدا آمده بودند تا از دنیای خود و قهرمانان باگذشت کشورشان سخن بگویند.
خواهر دوشهید محمد وحسن ابراهیم زادگان است، باگوشه چادر اشکهایش راپاک میکند و به ما میگوید: اول برادر کوچکترم حسن ابراهیم زادگان در سال ۶۱ به شهادت رسید و سپس برادر بزرگترم محمد ابراهیم زادگان در سال۶۲به شهادت رسید که دو دختر کوچک از ایشان به یادگار مانده است. از خداوند توفیق میخواهم همگی پیرو اخلاق، منش و رفتار شهدای عزیز باشیم و باهمین شور وشوقی که امروز به تشیع پیکراشان آمده ایم، در عمل ادامه دهنده راهشان باشیم.
خواهرشهید محسن شادروح نیز به ما میگوید: من، چون ازدواج کرده بودم از خانواده و برادرم دور بودم. اما هرگاه که فرصتی پیش میآمد و او رامی دیدم با امید و شوق بالایی میگفت، حتما پیروز میشویم. برادرم ۱۸ ساله و محصل بود و درسهایش را درجبهه میخواند. او در سال ۶۴ به شهادت رسید. در وصیت نامه برادرم آمده دشمن میلیاردها دلار پول خرج میکند که جوانان ما را به غفلت بکشد. امیدوارم بتوانیم ادامه دهنده راه شهدا و پیرو خط ولایت فقیه باشیم.
خواهر شهید احمد تدین بعد از قرائت زیارت عاشورا کتاب را میبندد و به ما درباره برادرش میگوید: ما اصلا نمیدانستیم برادرم در جبهه چه میکند. هربار که از او میپرسیدیم، میگفت: در آشپزخانه کار میکنم، ولی آخرین باری که رفت و خبر شهادتش آمد، مادربزرگم میگفت: ایشان که در آشپزخانه بود، چطور شهید شد؟ بعدها فهمیدیم در سپاه ایلام، فرمانده بوده است. همه شهدا واقعا افرادی برگزیده در خانواده هایشان بودند. باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم.
دخترجانباز هادی یونسیان نیز در میان شرکت کنندگان این مراسم است بعد از تبرک تسبیح خود با پیکر مطهر شهدا به ما میگوید: پدرش جانباز ۷۰ درصد جنگ تحمیلی است، همچنین برادرش در حادثه منا به شهادت رسیده است و عمویش نیز مجید یونسیان درجنگ هشت ساله ایران و عراق به شهادت رسیده است. او ادامه میدهد: پدرم تقریبا ازهمه ناحیههای بدنش دچار آسیب شده است، اما خوشحال است که برای وطن و مردمش پابه میدان گذاشته است. امروز من و همه مردم آمده ایم تا به مردم دنیا نشان دهیم شهدا را فراموش نکرده ایم و ادامه دهنده راهشان که حمایت و پشتیبانی از ولایت فقیه است، باشیم.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، مردم قدرشناس و عزادار پایتخت امروز حضور پرشکوهی در مراسم تشییع پیکر مطهر ۱۳۵شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس داشتند و روزی عاشورایی در تهران رقم زدند تا بار دیگر تجدید میثاق جاودانه مردم تهران با شهدا، بر بلندای تاریخ به ثبت برسد.
خیل عظیم جمعیت، دستههای زنان و مردان که همراه با کودکان و سالمندان با در دست داشتن عکسهایی از شهدای خود به سمت درب اصلی دانشگاه تهران میرفتند، تردد را سخت کرده بود. شعارهایی همچون «لبیک یا خامنهای لبیک یا حسین (ع) است، این شعار تمامی امت روح الله است»، «مایه فخر و عزت و شرف حزب الله است»، «نایب آل مهدی و یار حجت الله است»، «ذریهی فاطمه و فرزند ثارالله است» شنیده میشد.
نیروی انتظامی، ماشینهای آتش نشانی و آمبولانسها در نقاط مختلف خیابان انقلاب حضور داشتند تا در صورت نیاز، کمکهای لازم را به شرکت کنندگان در مراسم ارائه کنند.
در مسیر بدرقه شهدا در خیابان انقلاب تا پل حافظ، با آب خُنک و به یاد تشنگان دشت کربلا از مردم عزادار و قدرشناس پایتخت ایران اسلامی پذیرایی می شد.
در پیاده رو سمت دانشگاه تهران و کمی جلوتراز جایگاه ویژه سخنرانی مراسم، تابلوهای عکس و نقاشی از زمان هشت سال دفاع مقدس روی پایههای چوبی به چشم میخورد. همچنین صدای مداحی از بلندگوهایی که برای پخش صدای مراسم در نظر گرفته شده بودند، شنیده میشد.
تابوتهای شهدا روبروی جایگاه اصلی سخنرانی مراسم قرارداشتند و شرکت کنندگان باشعار «یاحسین» و بلند کردن دست خود به سمت پیکر شهدا و تبرک تسبیح وچفیه خود، با عمق وجودشان فریاد «ما آماده ایم» سر میدادند تا به دنیا بفهمانند با آمدن هر شهید به خاک ایران، ایستادگی مجددا معنی می شود.
خادمان شهدا در این مراسم با سربندهای قرمز و سبز «یا حسین» و «یا زهرا» به شرکت کنندگان گلاب میپاشیدند و در عین حال سعی در نظم بخشی مراسم داشتند.
در این مراسم، فرزندان شهدا با همه کوچکی خود و با در دست داشتن شاخههای گل به همدردی با سایر خانوادههای شهدا آمده بودند تا از دنیای خود و قهرمانان باگذشت کشورشان سخن بگویند.
خواهر دوشهید محمد وحسن ابراهیم زادگان است، باگوشه چادر اشکهایش راپاک میکند و به ما میگوید: اول برادر کوچکترم حسن ابراهیم زادگان در سال ۶۱ به شهادت رسید و سپس برادر بزرگترم محمد ابراهیم زادگان در سال۶۲به شهادت رسید که دو دختر کوچک از ایشان به یادگار مانده است. از خداوند توفیق میخواهم همگی پیرو اخلاق، منش و رفتار شهدای عزیز باشیم و باهمین شور وشوقی که امروز به تشیع پیکراشان آمده ایم، در عمل ادامه دهنده راهشان باشیم.
خواهرشهید محسن شادروح نیز به ما میگوید: من، چون ازدواج کرده بودم از خانواده و برادرم دور بودم. اما هرگاه که فرصتی پیش میآمد و او رامی دیدم با امید و شوق بالایی میگفت، حتما پیروز میشویم. برادرم ۱۸ ساله و محصل بود و درسهایش را درجبهه میخواند. او در سال ۶۴ به شهادت رسید. در وصیت نامه برادرم آمده دشمن میلیاردها دلار پول خرج میکند که جوانان ما را به غفلت بکشد. امیدوارم بتوانیم ادامه دهنده راه شهدا و پیرو خط ولایت فقیه باشیم.
خواهر شهید احمد تدین بعد از قرائت زیارت عاشورا کتاب را میبندد و به ما درباره برادرش میگوید: ما اصلا نمیدانستیم برادرم در جبهه چه میکند. هربار که از او میپرسیدیم، میگفت: در آشپزخانه کار میکنم، ولی آخرین باری که رفت و خبر شهادتش آمد، مادربزرگم میگفت: ایشان که در آشپزخانه بود، چطور شهید شد؟ بعدها فهمیدیم در سپاه ایلام، فرمانده بوده است. همه شهدا واقعا افرادی برگزیده در خانواده هایشان بودند. باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم.
دخترجانباز هادی یونسیان نیز در میان شرکت کنندگان این مراسم است بعد از تبرک تسبیح خود با پیکر مطهر شهدا به ما میگوید: پدرش جانباز ۷۰ درصد جنگ تحمیلی است، همچنین برادرش در حادثه منا به شهادت رسیده است و عمویش نیز مجید یونسیان درجنگ هشت ساله ایران و عراق به شهادت رسیده است. او ادامه میدهد: پدرم تقریبا ازهمه ناحیههای بدنش دچار آسیب شده است، اما خوشحال است که برای وطن و مردمش پابه میدان گذاشته است. امروز من و همه مردم آمده ایم تا به مردم دنیا نشان دهیم شهدا را فراموش نکرده ایم و ادامه دهنده راهشان که حمایت و پشتیبانی از ولایت فقیه است، باشیم.
مراسم با حضور مقامات لشکری و کشوری و جمع کثیری از مردم شهیدپرور تهران برگزار و پیکر هفت شهید تهرانی روی دوش مردم تا معراج الشهدا بدرقه و به آرامگاه ابدی سپرده شد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *