قیمت آب، معیاری مهم برای مدیریت پایدار منابع آبی
به گزارش گروه اقتصاد ، طی سالهای اخیر در کشور ایران کمبود فزاینده منابع آب بهویژه در دورههای خشکسالی، اثرات محتمل تغییر اقلیم، تشدید رقابت برای دریافت آب در بخشهای مختلف بهویژه بخش کشاورزی، رشد جمعیت و غیره، تهدیدات بالقوه در بخش عرضه و تقاضای آب هستند.
بر اساس تئوریهای اقتصادی، تخصیص بهینه برای یک کالای خصوصی در بازار رقابت کامل اتفاق میافتد که لازمه آن وجود شرایط خاص در بازار و کالای مورد مبادله است. آب یک کالای چند کارکردی است و هزینههای مبادله در مدیریت آن بالاست و اثرات خارجی آن نیز قابل ملاحظه است.
امروزه در دنیا برای غلبه بر این گونه چالشها، همواره سیاستگذاران بخش آب به دنبال توسعه نهادی و مکانیسمهای محرک اقتصادی مانند بازار آب برای مدیریت پایدار منابع آب هستند. این امکان جز در موارد محدود در ایران محقق نشده است. در واقع پاسخ به این پرسش که منابع آب موجود با وجود تعرفههای پایین چگونه بین گزینههای مختلف مصرف تخصیص داده شود تا بیشترین کارایی و منفعت اقتصادی حاصل شود.
برخی کشورهای توسعه یافته در این خصوص موفق عمل کردهاند، در حالی که در ایران همچنان ارزش اقتصادی آب مبنای تصمیم گیریها نبوده و به دلیل پایین بودن تعرفه آب و کمتر بودن آن از قیمت تمام شده آب، در کنار دیگر دلایل موجبات مصرف بالای آن را فراهم کرده است.
واژهها و مفاهیم اساسی اقتصادی در مدیریت منابع آب اعم از تعرفه آب، هزینه تمام شده آب، قیمت آب و ارزش اقتصادی آب هریک دارای اهمیت خاص خود هستند. لیکن قیمت صحیح آب بایستی بر اساس شرایط وجود بازار رقابتی کامل آب و از تقاطع منحنیهای عرضه و تقاضای آن و همچنین با لحاظ ارزش اقتصادی آب حاصل شود و در بخش های مختلف کشاورزی، شرب و صنعت اعمال گردد.
در جهت تخصیص و مصرف بهینه آب بایستی به سه مسئله مهم توجه نمود: آگاهی از مقدار موجودی و کمبود منابع آب در شرایط مختلف اقلیمی و مصرف، شناسایی گزینههای مختلف مصرف آب و آگاهی از ارزش اقتصادی آن در هر یک از گزینههای مصرف.
اگر این اطلاعات به خوبی تحلیل شوند نه تنها درک روشنتری از بده بستان تخصیص آب بین گزینههای مختلف مصرف حاصل میشود، بلکه چارچوب اصولی در راستای مدیریت و برنامه ریزی بهم پیوسته منابع که از لحاظ اقتصادی کارا و به لحاظ اجتماعی و زیست محیطی پایدار باشد، اتخاذ می شود.
متاسفانه در بخش مصرف آب کشاورزی در ایران، پایینتر بودن تعرفه از قیمت تمام شده هر مترمکعب آب و پایین بودن قیمت عرضه آن یکی از عوامل اساسی افزایش مصرف در این بخش است. قیمت آب در بهترین شرایط بایستی بین هزینه تمام شده و ارزش اقتصادی آب در یک حوزه باشد که لازمه این امر کنترل و نظارت بر میزان برداشت آب از طریق تحویل حجمی و سیستماتیک و ایجاد یک ارتباط و بازار مناسب بین کشاورزان و ذیمدخلان حوضه با نظارت دولت و سازمان های بالادستی می باشد؛ امری که همچنان در ایران مغفول باقیمانده است.
تجربه در کشورهای دیگر نشان داده که در کنار مسائلی همچون فرهنگ سازی، استفاده از آبهای نامتعارف در کشاورزی، کنترل برداشت از آبهای زیرزمینی، مدرن سازی شبکههای آبیاری و زهکشی و غیره، روشهای اقتصادی از جمله بازار آب به عنوان یکی از شاخصهها و راه حلهای موثر بر تغییر رفتار مشتریان پرمصرف و حرکت به سوی بهینه سازی الگوهای کشت موجود خواهد بود.
در حقیقت توجه به ارزش اقتصادی آب نه تنها موجب تغییر رویکرد در تخصیصهای حوضهای (که در حال حاضر عمدتا مبتنی بر مسائل صرفا منابع آبی هستند) میشود بلکه در بحث مدیریت تقاضا نیز تاثیر گذار خواهد بود. لیکن توجه به رویکردهای نوین بکارگیری مدلهای هیدرواکونومیک بایستی با لحاظ مسائل اجتماعی و فرهنگ سازی عمومی همراه باشد تا بتوان به صورت گام به گام این موضوع مهم را تبیین نمود.
در بخش شرب، تمایل به پرداخت مصرف کننده، مرز پایین ارزش آب را نشان میدهد در حالی که در کشاورزی و صنعت، ارزش آب برای مصرف کننده که در آنها آب به عنوان یک نهاده واسطهای در فرآیند تولید مصرف می شود، حداقل به اندازه ارزش تولید نهایی آب است. تابع ارزش تولید نهایی آب میزان تمایل پرداخت تولید کننده را در هر سطح از میزان مصرف نشان می دهد که همان تابع تقاضای آب است.
زمانی که آب به عنوان کالای واسطه ای مطرح است، ارزش آن معادل با نقش نهایی است که نهاده آب در ایجاد ارزش ناخالص کل تولید ایفا میکند. بدون شک در سالهای پیش رو مساله تامین آب شرب مسئلهای جدی بوده و لزوم کاهش مصارف دیگر و مدیریت صحیح آنها بهویژه در بخش کشاورزی کمک شایانی به بحث بالارفتن قابلیت اطمینان تامین آب شرب خواهد نمود.
لذا یکی از این راهحلها، استفاده از رویکرد برنامهریزی مبتنی بر ارزش اقتصادی آب در جهت کاهش مصارف، ایجاد بازارهای آب محلی با لحاظ مسائل سیاسی، اجتماعی و خواستههای منطقی حقابه بران است که قطعا استفاده از تجربههای بینالمللی در بخش ارزش گذاری آبهای سطحی و زیرزمینی خالی از لطف نخواهد بود.
بدیهی است که فایده دیگر موضوع علاوه بر کاهش مصرف، بهبود وضعیت کیفیت آب نیز خواهد بود، امری که شاید در ایران و در کوتاه مدت ایده آل گرایانه باشد اما با ایجاد زیرساختهای قانونی و اصلاح نگرشهای مدیریتی سنتی قابل دستیابی است.
عباس روزبهانی
عضو هیئت علمی دانشگاه